بر نثار یار جان اندک بود درویش را

خاصه‌گر بیند بکام آن ماه مهراندیش را

هست معذور ار چو ما زاهد نشد بیدین و دل

چون ندیداست او بتاب آنزلف کافر کیش را

واعظ ار می‌دید آنگیسوی مشکین روی دوش

[...]

دل طلبکار وصال ار ز تو در کوی تو بود

غافل از حال خود و بیخبر از خوی تو بود

دل عجب نیست که سر گشته بچوگان تو گشت

داشت یاد اینکه بمیدان ازل گوی تو بود

عشق بست ارکه دو عالم همه راگردون و دست

[...]

کمان ابروی پیوسته را چو زه سازد

خراب خانه خلقی بشهر و ده سازد

ز هر کنار شود بانگ الامان برپا

میان چو بندد و زلفین را زره سازد

کجا دگر دلی از بند او شود آزاد

[...]

خداوند ذوالجلال روان‌بخش ذوالکرم

بر آرنده حدوث بر آزنده قدم

منزه ز چون و چند مقدس ز کیف و کم

نه در بود او زوال نه در داد او ستم

کند هست هر چه را بهستی است مستحق

[...]

اگر صاحبدلی بشنو کماهی

ز من احصا اسماء الهی

تحقق بروی اندر واحدیتی

فنای عبد از رسم دوئیت

فنا از شأن خلقی جمله گشتن

[...]

طلب را دو جهت باشد هم اینسان

وجوبیت پس امکانیت است آن

که اسماء ربوبی بر مناسب

ظهور خویش را باشند طالب

ظهور خود طلب دارند بالتام

[...]

حجابت عکس صورت‌های کونی‌ست

که جز آن بر تجلی مانعی نیست

چو در قلبت صورها منطبع شد

تجلی حقایق ممتنع شد

صورها را ز لوح قلب رد کن

[...]

محمد را حقیقت گفت کامل

بود اول تعین نزد عاقل

همه اسمای حسنای مکرم

بود او را که هست او اسم اعظم

هر آن قوی بشخص خاص نسبت

[...]

بود آن صولت نفس عقورت

باستیلا چون باد دبورت

ز غرب طبع جسمانی بمشهور

و زد کش خواند عارف مغرب نور

دگر باد صبا کز مشرق آید

[...]

شنو از ذوق کان اصل شهود است

ز حق بر حق که ثابت در صعود است

در اثنای بوارق بالتوالی

کند گر آن درنگی در مجالی

شهود حق بحق پیدا شد آنجا

[...]

بود رحمن ز اسماء الهی

در او جمعیت اسماء کما هی

از و فایض وجودات و کمالات

ازو نازل بهر شیئی فیوضات

ز رحمانیت است ایجاد اشیا

[...]

رسومات علوم آمد مشاعر

در انسان گر شعورت هست حاضر

رسومت هست اسماء الهی

که ظاهر در مظاهر شد کماهی

ز علم و سمع و بینش در مقابل

[...]

رعونت چیست حظ از خویش بردن

توقف در حظوظ نفس کردن

رعونت عبد را دامی بود سخت

خوش آنمردی کز او بیرون بر درخت

مشو رعنا گرت عقلی بود زه

[...]

کنند از سابقه اهل گواهی

اشارت بر عنایات الهی

عنایتها که او را در ازل بود

باهل صدق و اخلاص عمل بود

عنایاتی که اصلا گفتنی نیست

[...]

ز شاهد گر بپرسی بس صریح است

حضورت گر محیط آید صحیح است

با ینمعنی که دل را در احاطت

فرو گیرد بتأثیر بساطت

گهی باشد که از علم لدنیست

[...]

بود دیگر شواهدهای توحید

تعینهای اشیاء خود بتاکید

چه اشیاء هر یکی یکتا بذاتند

ز هم ممتاز و مخصوص از جهاتند

ز حق باشند هر یک آیتی خاص

[...]

مراد از شیخ باشد مرشد راه

ز حال خلق و عیب نفس آگاه

ز علم شرع و آداب طریقت

بود آگه هم از سر حقیقت

ره تکمیل را پیموده باشد

[...]

ز صدق‌النور بشنو کت بکار است

مراد از کشف دو راز استتار است

شبیه است آن ببرق بارش آور

ندارد گر مطر کذب است و ابتر

اگر دارد مطر برقیست صادق

[...]

عبادله بنزد مرد دانا

بوند اهل تجلیات اسما

چو اسمی را تحقق بر حقیقت

عیان یابند از اسمای حضرت

شوندار بر صفات اسم موصوف

[...]

ولیی کوست نامش عبد قدوس

نباشد قلب او با غیر مأنوس

نموده حق مقدس زا احتجابش

همی بر قدس باشد فتح بابش

بحکم لایسعنی جز الهش

[...]