سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۲ - در مدح دهقان سعدالدین
ای رخ و زلفت چنانک ماه بمشکین کمند
ساخته نظاره گاه بر سر سرو بلند
منظر ماه منیر از بر سرو سهی
طرفه و نادر بود خاصه بمشگین کمند
ای بت بادام چشم پسته دهان قند لب
[...]
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷۷ - در مدح فخرالدین
ناداده مژدگانی نادید مژده ور
دیدیم فر طلعت آن عالم هنر
ما را بفر طلعت خویش آن سپهر فضل
خود داد مژدگانی و خود بود مژده ور
تا آمدی خبر ز خرامیدنش بما
[...]
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۶ - لاله رخ
تا بسته ام بدان دو رخ لاله فام دل
مانند لاله سوخته دارم مدام دل
گشت از طپانچه لاله رخ من رخام رنگ
در عشق روی لاله رخان رخام دل
دانه است و دام خال و خم زلف آن صنم
[...]
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۳ - سپید دلم را سیاه کردی
سپید کارا کردی دلم به عشق سیاه
به گازری در مانا نکو نبردی راه
تو گازری سره دانی بامه شستن لیک
چو دل به دست تو افتد سیه کنی و تباه
سپید کار و سیه کار دست و زلف تواند
[...]
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۵ - ای پسر
ای پسری کان دو زلف بر زده داری
وآتش رویت به زلف در زده داری
سرزده زلف تا بعشق رخ خویش
سرزده ما را بزلف سرزده داری
سرزده عشق من از نسیم دو زلفت
[...]
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۶ - قطعه
خواجه محمد بن محمد که بی بهار
خلق خوش تو گل شکفاند بماه دی
بویاتر است خلق لطیفت بسی از آن
کز آتش و گل افتد در آبگینه خوی
امروز بنده خواهد مهمانت آمدن
[...]
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » غزلیات » شمارهٔ ۲ - ایام چو تو دلبر طناز نیابد
رخ تازه چو تو هیچ دگر تاز نیابد
تا گم نشوی زانکه کست ساز نیابد
آغاز مکن ناز و بهر جا که خرانند
در شو، که کس انجام چو آغاز نیابد
آواز درافکن بخریداران، وین گوی
[...]
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » غزلیات » شمارهٔ ۱۰ - سوزنیم
سوزنیم، مرد باندازه . . . ر
تازه دل و غاز رخ و یازه . . . ر
راست باندازه . . . ر منست
هر که بود خورده بی اندازه . . . ر
بهر سپرداری هر گنده ای
[...]
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » غزلیات » شمارهٔ ۱۳ - رای بر آنست که بیرون زنم
سوزنیم، مرد گرانمایه . . . ر
پیر سبکروح گرانسایه . . . ر
با همه خلق از ره خوش صحبتی
خوش خوی و سازنده و با خایه . . . ر
باشد پیرایه پیران خرد
[...]
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » غزلیات » شمارهٔ ۱۵ - جواب شعر شرف
منم کلوخ خر افشار کنگ خشک سپوز
حرامزاده و قلاش و رند و عالمسوز
چو گاو گمشدهام تا به شاخ برنخورم
به هرکجا که رسم در برم یکی بتیوز
به تاز بازی در شهر گشتهام شهره
[...]
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » غزلیات » شمارهٔ ۳۳
ای رسیده شبی بگازه من
تازه بوده بروی تازه من
نرم گشته بلوس و لابه من
گرم گشته بآفر ازه من
لعل کرده رخ مزعفر خویش
[...]
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » غزلیات » شمارهٔ ۳۶ - روز از ما بگریخت
شمس برگشت ز چرخ، همچو زرین طبقو
چادر لعل کشید، گرد گردون شفقو
روز از ما بگریخت، شب چو در ما آویخت
لؤلؤ لالا ریخت زیر نیلی طبقو
مینمود از خرچنگ زهره را پیش آهنگ
[...]
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » غزلیات » شمارهٔ ۴۱ - پرسند از او که چند هجا گفتی
ای سید کتب خانه برآشفتی
تا ابلهی و بیخودی و خفتی
گفتم هجای (تو) چو گل غنچه
آنرا بیاد سبلت و بشکفتی
گشت آن شکوفه دست بدست از تو
[...]
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » قطعات » شمارهٔ ۱۷ - علی بن ناصر
خجسته تاج معالی علی بن ناصر
بدهر صابر بودم در اشتیاق تو دیر
کنون چو دیر بدست آمدی بدین زودی
مرو که نیست دلم از جمال روی تو سیر
تو شاهزاده نظمی و در مصاف سخن
[...]
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » بخش دوم قطعات » شمارهٔ ۱۲ - بق بق بققو
دوش آن بت من بر فرستی ابلیقی
آمد بر من با دهنی فندقیقی
شوخ شغبی شیوه گری شهره نگاری
کز نور رخش برده فلک رونقیقی
گفتم که کجا بودی ای یار دلارام
[...]