سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸ - لعبت بدیع
ای سرو رسته از طرف جویبار بر
بر سرو و ماه سلسله مشکبار بر
ای لعبت بدیع و نگار بدیع چین
بر صورت تو فتنه بچین در نگار بر
جائی که گل رخت بود ایماه کی خرد
[...]
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹ - ایدوست
ما را ز غم عشق تو ایدوست بس آخر
آن شادی وصل تو کجا رفت پس آخر
وصل تو ز من رفت و پس وی نگرانم
گر باز نگردد نکند روی پس آخر
داریم هوا و هوس وصل تو در سر
[...]
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰ - عشق و بهار
عشق و بهار و فرقت یار و تن نزار
آورده اند بر دل من کار و صعب کار
تیمار دوست با من و از من بریده اوست
هجران یار با من و از من گسسته یار
فصل بهار با من نازک چو برگ گل
[...]
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۱ - لذت عشق
عمرم افزونی گرفت از لذت عشق عمر
لذت عشق عمر عمر مرا نارد بسر
بسر خواهد شدن عمر من اندر عشق تو
هم بسر باز آرم از عشق عمر عمری دگر
بر رخ چون جنتش کردم نگاهی در زمان
[...]
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲ - خط نگار من
خط نگار ترک من چون طوق قمری بر قمر
یا چون قطار مور بر گرد قمر بسته کمر
وان زلفق پرچین و شکن خمیده چون پشت شمن
بر روی آن سرو چمن ژولیده مو افروز بر
خط بدیع آیین اووان زلف مشک آگین او
[...]
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۷ - روی تو
ای رنگ خواسته ز لبان تو فام لعل
وی خواسته ز رنگ رخان تو فام لعل
خرم رخان تو که ازو ساخت لعل فام
زیبا لبان تو که ازو خواست فام لعل
روی ترا شناسم و لعل لب ترا
[...]
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۴ - بغدادی نگاری
بیا ای دیده در بغداد دجله
اگر داری بدل بر یاد دجله
بچشم من نگر تا هست افزون
یکی چشم من از هفتاد دجله
ز هجر روی بغدادی نگاری
[...]
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۹ - نور دین
نور دین نور عین مهر و وفا
آفریده شده ز لطف خدا
هر که از مهر و از وفا زاید
زو نیاید بعمر جور و جفا
نور دین را هر آینه نکند
[...]
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » غزلیات » شمارهٔ ۱۴
یاقوتی کبیر فروش کباده خر
در جمله، با چهار پسر هست پنج خر
دو خر شهاب و منتخب است و عمر سیم
محمود گشت خر کره و پیر خر پدر
مرپنج لنگ لاشه در اتمه پوش را
[...]
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » قطعات » شمارهٔ ۸ - در راه
پیش آمدم براه یکی تا زنا گشاد
نیمور من بدیدن او باد در فتاد
بر من سلام کرد و کنارم گرفت تنگ
ایراز کرن سر بمیان پای او نهاد
پنداشت آن پلید که حیران شدست تاز
[...]
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » قطعات » شمارهٔ ۲۹ - میزبانی
به میزبانی نزدیک آن جگر بندم
نوید دادم و آوازه ای درافکندم
حرام خواهد بودن کنون نوید مرا
هنوز ساختنی مانده کارکی چندم
خدو . . . وایه و . . . ایر چو سنگ و جامه خواب
[...]
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » قطعات » شمارهٔ ۴۲ - خواجه محمد بن مؤید
خواجه محمد مؤید که کمتر است
دریا برابر دل تو زاب داشه ای
باز بست همت تو که در زیر بال اوست
بر چرخ نسر طایر و واقع چو باشه ای
بگذشته ای ز معن بمیدان مردمی
[...]
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » بخش دوم قطعات » شمارهٔ ۱۴ - گیتی چو باغ کرد
صمصامک از هجایم در شهر کاغ کرد
گوئی که ارسکوره . . . هی خورده راغ کرد
مالیخ کاس پخته به اندر دماغ خورد
زان کاج بار خود را گنده دماغ کرد
اندر پلاس گوشه صیاد ساده گیر
[...]