گنجور

 
سوزنی سمرقندی

به میزبانی نزدیک آن جگر بندم

نوید دادم و آوازه ای درافکندم

حرام خواهد بودن کنون نوید مرا

هنوز ساختنی مانده کارکی چندم

خدو . . . وایه و . . . ایر چو سنگ و جامه خواب

شداست ساخته باقی بر او چه پیوندم

بتنگدستی به زین کجا توانم ساخت

مگر بسازد تدبیر این خداوندم

چه مایه ابله و دیوانه غرزنم که چنین

بتنگدستی دل در فضول می بندم

چو من بدیوی و دیوانگی یگانه بوم

خرد بنزد من آید ازو نه بپسندم

ز حال من چو خداوندگار میداند

که نیک مفلس و قلاش پیشه و رندم

ز میزبانی من ساخته کند پنجی

وگر نه چاره خود را زخود فرو بندم

بپنج چیز بر او صلح کردم و نخوهم

تکلف ششمین گر دهد بسوگندم

ز نان و گوشت و سیکی و هم ز مطرب و ثقل

زیادتی نخوهم ور خوهم خردمندم

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
سوزنی سمرقندی

بشاعری پدر خویش را نه فرزندم

اگر نه معتقد مجلس خداوندم

سپهر جاه علی افتخار دین که ز فخر

چو شیعه مذهب خود را بران علی بندم

همه مناقب او گویم و مدایح او

[...]

انوری

ز روزگار به یک نامهٔ تو خرسندم

که در دعا همه آن خواهم از خداوندم

شنیده‌ام که به خرسند کم گراید غم

غمم چراست که از تو به نامه خرسندم

ز هرچه باشد خرسند را بسنده بود

[...]

کمال‌الدین اسماعیل

ایا رسیده ز فضل و هنر بدان رتبت

که تیر چرخ خطابت کند خداوندم

علوّ قدر ترا با فلک نهم همبر

پس آنگهی بنشینم که من خردمندم

فلک شدست غبار ستانة تو و لیک

[...]

سعدی

شکست عهد مودت نگار دلبندم

برید مهر و وفا یار سست پیوندم

به خاک پای عزیزان که از محبت دوست

دل از محبت دنیا و آخرت کندم

تطاولی که تو کردی به دوستی با من

[...]

امیرخسرو دهلوی

چو من ز دوست به داغ درونه خرسندم

نه دوستی بود، ار دل به همرهی بندم

اگر به تیغ ببرند بند بند مرا

تو ذکر وصل خودم کن که باز پیوندم

چو مو که برکنی و باز روید، آن غم تست

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه