گنجور

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰

 

کرد جا داغ جنون باز ز نو بر سر ما

سایه افکند دگر بر سر ما اختر ما

ما فلک سوختگان عیش و طرب نشناسیم

عید، ماتم شود آید چو سوی کشور ما

قدر ما سوختگان کم نشود بعد هلاک

[...]

۱۰ بیت
فیاض لاهیجی
 

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۰

 

نمی‌دانم چه آیین است کافر کج‌کلاهان را

که شیر دایه پندارند خون بی‌گناهان را

ز حاکم غافلی ظالم نمی‌دانی که می‌باید

غم امیدواران بیشتر امیدکاهان را

به شوخی‌های انصاف تو نازم در صف محشر

[...]

۱۰ بیت
فیاض لاهیجی
 

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۹

 

ما به این بی‌اعتباری چرخ سرگردان ماست

با هزاران دیده هر شب آسمان حیران ماست

با وجود آنکه مُهر از نامة ما برنداشت

هیچ مکتوبی ندارد آنچه در عنوان ماست

بر سر خوان هوس عمریست مهمان خودیم

[...]

۱۰ بیت
فیاض لاهیجی
 

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۰۰

 

در غضب رفتی و دل دوش از تو کامی برنداشت

کس به غیر از ساغر می لب ز لعلت تر نداشت

در ادای درد دل چندان که امشب پیش یار

همچو اشک از پوست بیرون آمدم باور نداشت

کشت آخر آسمان ما را به صد افسردگی

[...]

۱۰ بیت
فیاض لاهیجی
 

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۱۶

 

غنچه را دور از لب لعلت دل از گلشن گرفت

بی‌رخت گل، گونه از رخسار زرد من گرفت

کاشکی یک لحظه سودای مرا کردی علاج

آنکه از بادام چشمم سال‌ها روغن گرفت

چهره در خون شست او هم گرچه خون من بریخت

[...]

۱۰ بیت
فیاض لاهیجی
 

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۱۷

 

چون نیاز ما و ناز او به هم درمی‌گرفت

سوختن ما از سر و او گرمی از سر می‌گرفت

ما و او در مجلسی رخساره گلگون داشتیم

کافتاب از حسرت آنجا چهره در زر می‌گرفت

با عتاب او نیاز گرم ما تابی نداشت

[...]

۱۰ بیت
فیاض لاهیجی
 

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۷۴

 

تنها نه ز زلفت دلم آرام ندارد

خود کیست که سر در پی این دام ندارد!

شمشاد قدان جمله به بالای تو نازند

سروی چو قدت گلشن ایّام ندارد

سررشتة پاس دل ما خوب نگه دار

[...]

۱۰ بیت
فیاض لاهیجی
 

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۰۱

 

عجب ار درین بهاران گل و لاله بار گیرد

که ز گرد خاطر من نفس بهار گیرد

لب سر به مُهر من شد سبب گشاد عالم

که اگر نفس گشایم دل روزگار گیرد

به میان بحرم اما همه تن چو موج لرزم

[...]

۱۰ بیت
فیاض لاهیجی
 

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۵۳

 

نقشبندانی که طرح روی جانان ریختند

طرح دل‌ها را چو زلف او پریشان ریختند

شهسوار عشق در معموره منزل کی کند!

طرح این ویرانه را دانسته ویران ریختند

گلرخان بهر زکات گل‌فشانی‌های عشق

[...]

۱۰ بیت
فیاض لاهیجی
 

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۹۱

 

یاد عیشی کز رخت شب‌های ما مهتاب بود

بخت ما بیدار و چشم آسمان در خواب بود

سال‌ها در انقلاب گریة مستانه‌ خیز

خانة ما محمل جمّازة سیلاب بود

دوش بی‌ماه رخت از بیقراری‌های دل

[...]

۱۰ بیت
فیاض لاهیجی
 

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۷۶

 

آن غنچه که کس هیچ ندیدست دهانش

جز تاب کمر نیست کمربند میانش

ما سرو ندیدیم که گل بار برآرد

از چشمة گل آب خورد سرو روانش

نشکسته طلسم غضبش غیر تبسّم

[...]

۱۰ بیت
فیاض لاهیجی
 

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۲۰

 

دلا هنوز امیدی به چشم تر داریم

گمان صد اثر از آه بی‌اثر داریم

اگر اجازت آهی دهی به قوّت ضعف

امید هست که خود را ز خاک برداریم

پس از شکست به ساحل رسد سفینة موج

[...]

۱۰ بیت
فیاض لاهیجی
 

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۵۹

 

بهار رفت و نچیدیم گل ز گلشن او

چمن چمن نشکفتیم از شکفتن او

کشید گوشة دامن ز ما ولی در حشر

چو خون کشته بود دست ما و دامن او

سپهر کام دل من نداد و می‌ترسم

[...]

۱۰ بیت
فیاض لاهیجی
 

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۱ - ماده تاریخ در انتساب وزیر

 

شکر لله که به فرمان شهنشاه جهان

آنکه بی‌مُهرِ رضایش نبرد حکم قضا

آنکه چون بهر دعایش نفس گرم زنند

جوش تب‌خاله برآرد لب ارباب دعا

شاه دریادل گردون حشمت شاه‌صفی

[...]

۱۰ بیت
فیاض لاهیجی
 

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۱۳ - مدح وزیر میرزا طالب‌خان

 

آصف جم قدر میرزا طالب‌خان

آنکه ندیده خرد وزیر چنینی

پیش ازین کش سپهر در مدد ملک

بهر وزارت سپرده بود نگینی

چندی ازو بستدش که خلق بدانند

[...]

۱۰ بیت
فیاض لاهیجی