گنجور

مشتاق اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۱

 

گل همنشین خار و خس در دامن گلزارها

وز خارخار عشق گل در جان بلبل خارها

تنها نه من از گلرخان هر دم کشم آزارها

یاری ندیده یارئی زین غیر پرور یارها

پر از هجوم بوالهوس کوی بتان از خاروخس

[...]

۴ بیت
مشتاق اصفهانی
 

مشتاق اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۷

 

منت ز سر زلف توام یکسر مو نیست

چاکیست دلم را که سزاوار رفو نیست

آن مه که مه چهارده‌اش چون مه‌رو نیست

در شهر بنیکوئی او هیچ نکو نیست

آن سلسله کازادی او نیست میسر

[...]

۴ بیت
مشتاق اصفهانی
 

مشتاق اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۷

 

نیم غمین که به گردون مرا فغان نرسد

اگر به بار رسد گو به آسمان نرسد

چه پرورش دهم آن نخل را درین گلشن

که چون رسد ثمر او به باغبان نرسد

چرا کشم چو نه آهم رسد ز ضعف بر او

[...]

۴ بیت
مشتاق اصفهانی
 

مشتاق اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۶

 

ز خود بریدم و ترک تو مشکلست هنوز

هلاک گشتم و داغ تو در دلست هنوز

قیامت آمد و آسوده خفته کشته عشق

که محو چاشنی زخم قاتل است هنوز

زپا نشسته پی ناقه گرد صد مجنون

[...]

۴ بیت
مشتاق اصفهانی
 

مشتاق اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۳۵

 

نه بهر آنکه با من بر سر جنگ است می‌نالم

دلم از صلح او با مدعی تنگست می‌نالم

ندارد وقت خاصی ناله‌ام یا رنگ مخصوصی

از آن گل چون رسد بویی بهر رنگست می‌نالم

خروشم از تغافل‌های صیاد و تو پنداری

[...]

۴ بیت
مشتاق اصفهانی
 

مشتاق اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۶۲

 

زآنکو نروم بلبلم و جای منست این

خلدوسر کویت قفس است آن چمنست این

یاقوت سرشکم خورد از جای دگر آب

نه لعل بدخشان نه عقیق یمن است این

چشمان تو کز باده نازند سیه مست

[...]

۴ بیت
مشتاق اصفهانی
 

مشتاق اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۶۸

 

ای صبا صبحدم چون‌رسی سوی او

حال من عرضه ده با سگ کوی او

مدتی شد که من از آن گلم بی‌خبر

تا رسد غافلم از کجا بوی او

از خطش شد مرا دوخته چاک دل

[...]

۴ بیت
مشتاق اصفهانی
 

مشتاق اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۲۴

 

ار مهر و وفا تو هرچه داری

با دوست نداری ارچه داری

دین و دل و جان ماست بهرت

تا زین همه چشم بر چه داری

از جور تو فارغند اغیار

[...]

۴ بیت
مشتاق اصفهانی
 

مشتاق اصفهانی » دیوان اشعار » ماده تاریخ » شمارهٔ ۱۳ - تاریخ فوت آقانصیر

 

افغان ز دور چرخ که آقانصیر را

آخر مقام خانه تاریک گور شد

یک راست تا بهشت آن نکو صفات

زآنجا به رهنمایی ربّ غفور شد

داخل ازین چمن چو به عشرت‌سرای خُلد

[...]

۴ بیت
مشتاق اصفهانی
 

مشتاق اصفهانی » دیوان اشعار » ماده تاریخ » شمارهٔ ۳۷ - ایضاً تاریخ فوت میرمعصوم

 

افغان ز شیشه چرخ کاین واژگونه مینا

آخر می اجل ریخت در جام میرمعصوم

او بود طایر قدس شد زین چمن که گیتی

ویرانه است و باشد ویرانه درخور بوم

القصه زین غم‌آباد چون رفت در وفاتش

[...]

۴ بیت
مشتاق اصفهانی
 

مشتاق اصفهانی » دیوان اشعار » رباعیات » مستزاد » شمارهٔ ۱

 

چند از ستم فلک درین باغ خراب

گریم چو سحاب

از سوز جگر رود ز چشمم خوناب

مانند کباب

باشد که رهائیم دهد زین تب و تاب

[...]

۴ بیت
مشتاق اصفهانی
 

مشتاق اصفهانی » دیوان اشعار » رباعیات » مستزاد » شمارهٔ ۲

 

ای عالم نم عطای روز افزونت

مانند سحاب

عالم ز خم فیض ز حد بیرونت

مست می ناب

در جام همه ز لطف گوناگونت

[...]

۴ بیت
مشتاق اصفهانی
 

مشتاق اصفهانی » دیوان اشعار » رباعیات » مستزاد » شمارهٔ ۳

 

گیرم که کسی به مال و زر قارون شد

مرگست ز پی

یا آنکه بعلم و دانش افلاطون شد

کو حاصل وی

اندوخته‌ام همه ز کف بیرون شد

[...]

۴ بیت
مشتاق اصفهانی
 

مشتاق اصفهانی » دیوان اشعار » رباعیات » مستزاد » شمارهٔ ۴

 

گر نرد فسون بمن نبازی چه شود

ای شعبده‌باز

با بلبل خویش اگر بسازی چه شود

ای گلبن ناز

تو خواجه‌ی من منم کمین بنده تو

[...]

۴ بیت
مشتاق اصفهانی
 

مشتاق اصفهانی » دیوان اشعار » رباعیات » مستزاد » شمارهٔ ۵

 

مائیم بهم نشسته یاری دو سه مست

با برگ و نوا

داریم شراب لاله‌گون در کف دست

موقوف شما

اسباب طرب جمله مهیا کردیم

[...]

۴ بیت
مشتاق اصفهانی
 

مشتاق اصفهانی » دیوان اشعار » رباعیات » مستزاد » شمارهٔ ۶

 

نوروز رسید و باز در طرف چمن

شد موسم جوش

گل آمد و عندلیب ازو در گلشن

آمد به خروش

بازآ گل من تو هم درین فصل بهار

[...]

۴ بیت
مشتاق اصفهانی
 

مشتاق اصفهانی » دیوان اشعار » رباعیات » مستزاد » شمارهٔ ۷

 

زان سرو سهی که با رقیبان پلشت

همراه چو گشت

افتاد ز بام خلق را از وی طشت

هرجا که گذشت

زخمم به جگر فزون ز مو جست به بحر

[...]

۴ بیت
مشتاق اصفهانی
 

مشتاق اصفهانی » دیوان اشعار » رباعیات » مستزاد » شمارهٔ ۸ - ماده تاریخ

 

زین غمکده ناگهان محمد هاشم

شد روی به راه

زد در چمن جنان محمدهاشم

چون گل خرگاه

چون رفت ز دهر از پی تاریخش

[...]

۴ بیت
مشتاق اصفهانی