امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۸
به کشف حال دوران نیست جام جم هوس ما را
همان جامی که ساقی عکس رو افکند بس ما را
ز شیخ هیچ کس چون جانب دیر مغان رفتم
کنون در خانقه دیگر نه بینی هیچ کس ما را
نشسته فارغ البالیم در دور تغار می
[...]
امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۲۳ - اختراع
ز عشق هست به دل بار صد هزار مرا
هنوز شکر بود صدهزار بار مرا
گرم بود می گلگون ز ساقی گلرخ
به حور و کوثرت ای پارسا چه کار مرا؟
به بوسه ای که دهی و کشی منه منت
[...]
امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۲۹ - تتبع میر سهیلی
دل کز غمت آرام نباشد برم او را
تا چند بکویت برم و آورم او را
زاغی که کند گاه جنون میل نشستن
بر فرق بود طعمه ز زخم سرم او را
خواهم که گرانی برم از کوی تو گرچه
[...]
امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۴۲ - در طور خواجه
شگفت چون گل رخسار ساقی از می ناب
بنای زهد من از سیل باده گشت خراب
مرا که نقد دل و دین برفت در سر می
ز نام و ننگ درین کهنه دیر خود چه حساب
بنوش باده و دیوانه باش در عالم
[...]
امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۴۷ - در طور مخدومی
به مستی در دلم گردد خیال روی یار امشب
که سازد هر زمان در گریهام بیاختیار امشب
به حالم شمع را گر دل بسوزد گو سر خود گیر
که در هجران مرا تا صبحدم اینست کار امشب
خیال آن پری دارد بدان حالم که میخواهد
[...]
امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۵۰ - تتبع خواجه
مطلب صبح ازل طلعت درویشان است
مخزن نقد ابد خلعت درویشان است
شمع خورشید که گلزار ازو شد روشن
گلی از بزمگه نزهت درویشان است
جام جمشید کزو کار جهان است عیان
[...]
امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۵۴ - تتبع خواجه
کار در دیر به غیر از جستن آن ماه نیست
کش ز اهل خانقه جستم یکی آگاه نیست
یک قدح خوردم که شد دود از دماغم سوی چرخ
چرخ گو خون خور ازین معنی که دود آه نیست
هر سفال کهنه در دیر مغان شد جام جم
[...]
امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۶۱ - تتبع خواجه
قدم به کلبهام از لطف بیکرانهٔ توست
که بنده بنده تو بود و خانه خانهٔ توست
شب به کوی وی ای دل چهها فتاده که روز
به شهر و کوه و دمن خلق بر فسانهٔ توست
گدایم و تو غنی ای جوان بادهفروش
[...]
امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۷۷ - تتبع خواجه
زیر نه طاق فلک غیر کجی کار کجاست؟
راستی در خم این گنبد دوار کجاست؟
دلم از خانقه و زهد و ریایی بگرفت
راه میخانه کجا ساقی عیار کجاست؟
مسجد و شیخ مرا جانب عجب افکندند
[...]
امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۸۲ - تتبع شیخ
ملک آفاق به جز دیر مغان این همه نیست
مایه عیش به جز رطل گران این همه نیست
واعظا این همه از باغ جنان قصه مگوی
که من و کوی کسی باغ جنان این همه نیست
دوش گفتست ز بس نعره و آشوبم باز
[...]
امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۸۹ - در طور خواجه
بود آب زده ساحت میدان خرابات
بزم طرب آماده در ایوان خرابات
بنشسته در و پیر خرابات قدح نوش
در خدمت او صف زده رندان خرابات
جا کرده برش مغبچه شوخ به مستی
[...]
امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۹۰ - تتبع خواجه
دل چو پروانه ز شمع رخ جانانه بسوخت
وه چه پروانه که از شعله او خانه بسوخت
موی خال تو بران شعله عارض عجب است
نشود سبز چو هر گه به زمین دانه بسوخت
عشق در سینه ام افتاد کزان سوخت دلم
[...]
امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۱۶۲ - تتبع حضرت شیخ
چشمم چو بر آن روی چو رشک قمر افتاد
از چشم دوید انجم و بر روی در افتاد
از خوی به رخت اختر دری به شفق نیست
کز شبنم فردوس به گلبرگ تر افتاد
خون دلم از دیده ز بس کرد غمم فاش
[...]
امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۱۹۳ - تتبع خواجه
دل اگر میل سوی ساغر صهبا میکرد
بهر عکس رخ آن ساقی زیبا میکرد
آن چه روی است که چون عکس به می میانداخت
عکس خورشید در آب خضر افشا میکرد
همچو می مست و چو آن عکس همیشد بیخود
[...]
امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۱۹۵ - تتبع میر
گل نو شکفته من که ز رخ بهار دارد
ز دل رمیده بلبل نه یکی هزار دارد
ز می شبانه در باغ سحر به سر گرانیست
مکنید ناله مرغان که بسر خمار دارد
به شب فراق دل نقد حیات اگر نگه داشت
[...]
امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۲۰۲ - تتبع خواجه
نوبهاران به قدح آب طربناک انداز
ابرسان غلغله در گنبد افلاک انداز
چند از دور فلک چون کره سرگردانی
فتنه از دور قدح در کره خاک انداز
پاک بازی اگر از ایزد پاکت هوس است
[...]
امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۲۱۴ - مخترع
زهی از جلوه بالای رعنایت بلا بر دل
ز هر یک تار مشکین طرهات صد ابتلا بر دل
چنان کز کثرت باران نیسان بشکند غنچه
کشاید از تو هر چند آیدم تیر جفا بر دل
چو روز آید شود طغیان او در عشق صد چندان
[...]
امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۲۲۷ - تتبع خواجه
چه خوش باشد که باشد در بهارم
کنار جوی و سروی در کنارم
گهی باشد به سبزه افت و خیزم
گهی باشد به ساغر گیر و دارم
بود چون آب چشم و آتش دل
[...]
امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۲۳۹ - تتبع خواجه
تا از هوای مغبچگان ناتوان شدم
در دیر خاک درگه پیر مغان شدم
خاک ره من اهل نظر سرمه میکنند
زاندم که خاک درگه آن آستان شدم
پیرانه سر اگر نه جوانیست در سرم
[...]
امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۲۴۷ - تتبع خواجه
در خرابات ار شبی میل قدح کمتر کنم
عذر آن را روزها اندر سر ساغر کنم
خواهم از داغ جفا وز زخم گردون لالهوار
خاک و خون بر سر کنم وز خاک و خون سر بر کنم
تا که در آتشگه دیر مغانم شعلهسان
[...]