سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۶ - داستان رستم پور زال در هفت ده سالگی و جنگ کردن او با ببر بیان قسمت اول
بدانست گودرز آید به پیش
که او مهربانست چون جان خویش
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۶ - داستان رستم پور زال در هفت ده سالگی و جنگ کردن او با ببر بیان قسمت اول
همان دم بایستاد بر جای خویش
چنین تا که گودرز آمد به پیش
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۷ - داستان رستم پور زال در هفت ده سالگی و جنگ کردن او با ببر بیان قسمت دوم
ز تو ببر اگر آنگهی یافت نیش
ترا باج آرم از اندازه بیش
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۷ - داستان رستم پور زال در هفت ده سالگی و جنگ کردن او با ببر بیان قسمت دوم
ز خواهش بیامد چو گودرز پیش
کز این آتش اکنون بپرهیز خویش
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۷ - داستان رستم پور زال در هفت ده سالگی و جنگ کردن او با ببر بیان قسمت دوم
ببینیم کو را چه آمد به پیش
کزو نوش برباخت زهرش به نیش
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۱ - باز نمودن راز خود، فرامرز و بانو گشسب با رستم زال و جنگ کردن ایشان
بگفتا برادر به یاری خویش
بیارم چو آیید فردا به پیش
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۲ - زخم زدن بانو گشسب بر رستم
ز شرم پدر تیغ از دست خویش
بینداخت بانو سرافکند پیش
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۲۵ - گفتگو کردن پهلوانان ایران در پیشگاه کیکاوس از برای بانوگشسب
کنون بازگردم به گفتار خویش
بیارم یکی داستانی به پیش
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۳۴ - رسیدن نامه نوشاد هندی به نزدیک شاه کیکاوس
چو گوران دو شاخ و چو پیلان دو نیش
دل عالمی گشته زان گرگ ریش
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۳۵ - این چند سخن در باب شکایت روزگار هنگام پیری خود گوید
گرانمایه گنجش به هر چند بیش
دلش آز بگرفت در بند نیش
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۳۷ - رفتن فرامرز به هندوستان در شهر نوشاد و پذیره شدن نوشاد وآمدن در شهر به عقب او
نهادند زان پس می و چنگ پیش
به جام بلورین زده چنگ خویش
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۳۸ - رفتن فرامرز به جنگ کناس دیو (و) کشته شدن کناس به دست فرامرز
ببرش سرو یال و بفکن دو نیش
چو جنگ آورد او نگه دار خویش
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۳۹ - یافتن فرامرز،گنج ضحاک تازی و خواندن نصیحت نامه او را
درازی صفه ز ده تیر بیش
نگاریده دیوار بر گاومیش
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۴۰ - رفتن فرامرز به جنگ گرگ گویا با بیژن و سوار شدن بیژن برگرگ (و) رفتن در کوه و کشته شدن گرگ به دست بیژن
زنهصد همانا که سالست بیش
که تا من برآوردم این یال خویش
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۵۱ - جنگ گردن کید و همه هندیان با فرامرز و ایرانیان و گریختن کید و لشکراو
از آن پس هزیمت گرفتند پیش
گرفتند هریک ره شهر خویش
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۵۲ - گفتگو کردن فرامرز با گردان ایران (و) پا سخ دادن نوشاد
چو کیدش هزاران کمربند پیش
یکایک همه کیش و پیوند خویش
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۵۳ - رسیدن فرامرز به شهر نیک نور و جنگ کردن فرامرز با نوشدار و گرفتار شدن نوشدار به دست فرامرز
چهل پیل جنگی خروشان به پیش
بسی پیلبان گشته جوشان به خویش
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۵۳ - رسیدن فرامرز به شهر نیک نور و جنگ کردن فرامرز با نوشدار و گرفتار شدن نوشدار به دست فرامرز
زراسب و فرامرز و گرگین ز پیش
دویدند چون گرگ بوینده میش
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۷۰ - درخواستن فرامرز از کید هندی به جهت هر دو دختران او (و)دادن کید
دو مرد گرانمایه آورد پیش
ببستند کابین به آیین خویش
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۸۵ - نامه نوشتن فرامرز به طورگ
چو بر خود ببیند جوان زور بیش
کند بیگمان تکیه بر زور خویش