سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۲ - گفتار در آفرینش مردم
به رنج اندر است ای خردمند گنج
نیابد کسی گنج نابرده رنج
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۸ - آغاز داستان فرامرز پور رستم زال و بانو گشسب خواهر او
چو پرورده شد بر غم و درد و رنج
گذشت از برش بی زیان سال پنج
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۳۴ - رسیدن نامه نوشاد هندی به نزدیک شاه کیکاوس
بدان ای سرافراز دیهیم و گنج
که جانم ستوه آمد از درد و رنج
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۳۴ - رسیدن نامه نوشاد هندی به نزدیک شاه کیکاوس
چو ایرانیان پای بینم به رنج
به پاداش آن برگشاییم گنج
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۳۵ - این چند سخن در باب شکایت روزگار هنگام پیری خود گوید
جهان پر ز گنجست و ما پر ز رنج
شکوفه به هر سوی ما در شکنج
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۳۸ - رفتن فرامرز به جنگ کناس دیو (و) کشته شدن کناس به دست فرامرز
کنون بشنو از من تو بردار گنج
رهایی تو را و مرا پای رنج
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۳۹ - یافتن فرامرز،گنج ضحاک تازی و خواندن نصیحت نامه او را
یکایک کشیدند زان گونه گنج
ز بردن شه و لشکر آمد به رنج
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۳۹ - یافتن فرامرز،گنج ضحاک تازی و خواندن نصیحت نامه او را
ببخشید گنج و بپیمود رنج
چنین باشد اندر سرای سپنج
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۴۰ - رفتن فرامرز به جنگ گرگ گویا با بیژن و سوار شدن بیژن برگرگ (و) رفتن در کوه و کشته شدن گرگ به دست بیژن
بدین تیز خنجر نمایمت رنج
اگر خود به دستت هزارست گنج
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۴۰ - رفتن فرامرز به جنگ گرگ گویا با بیژن و سوار شدن بیژن برگرگ (و) رفتن در کوه و کشته شدن گرگ به دست بیژن
زجمشید زین سان بسی بود گنج
رها کن مرا در سرای سپنج
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۴۱ - باز آمدن بیژن از گرگ گویا و شرح گفتن از برای فرامرز نامدار
همه شب سخن رفت از آن دیو و گنج
زگفتار دیو و ز تصویر و رنج
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۴۳ - خواندن نصیحت نامه نوش زاد بن جمشید
نهاده ز بهر تو این برده رنج
رهاکن مرو را تو بردار گنج
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۵۳ - رسیدن فرامرز به شهر نیک نور و جنگ کردن فرامرز با نوشدار و گرفتار شدن نوشدار به دست فرامرز
از آن آگهی شد به شهر برنج
که آمد خداوند کوپال و گنج
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۶۳ - سؤال کردن فرامرز(و) پاسخ دادن برهمن
در این پادشاهی و آباد گنج
که داری نداری بجز درد و رنج
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۶۷ - پیغام فرستادن طهمور اروند به نزدیک کید و آمدن دستور، نزدیک کید
وگر سر بپیچی در افتی به رنج
نه سرماند و تاج و نه تخت و گنج
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۷۲ - پاسخ دادن کید هندی،فرامرز را(و) دین یزدان پذیرفتن او
اگر گنج خواهی بیاریم گنج
بدان تا روان ها ندارم به رنج
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۸۴ - پاسخ دادن برهمن و پذیرفتن برهمن کید هندی با جمله هندوستانیان،دین یزدان را از گفته فرامرز پور رستم
فراوان در آن مرز پیل است و گنج
تن بی گناهان از ایشان به رنج
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۹۰ - گرفتن فرامرز،حصار را و کشتن طورگ ونامه نوشتن به شاه کیخسرو و پاسخ یافتن
که بود اندر آن دژ نهاده به گنج
فراز آوریده ز هر جا به رنج
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۹۱ - رفتن فرامرز به هندوستان و نشاندن دستور در مرز خرگاه و نامه نوشتن به رای هند
همان به که دل را ز اندوه و رنج
کنی شادمان در سرای سپنج
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۹۸ - پاسخ دادن رای هندی، فرامرز را
بویژه که هم اسب و اسباب و گنج
ازو یافته در سرای سپنج