سنایی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۳ - این قصیدهٔ را عارف زرگر در مدح سنایی گفته
ای نهاده پای همت بر سر اوج سما
وی گرفته ملک حکمت گشته در وی مقتدا
بر سریر حکمت اندر خطهٔ کون و فساد
از تو عادلتر نبد هرگز سخن را پادشا
مشرق و مغرب ز راه صلح بگرفتی بکلک
[...]
سنایی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۳
ای ازل دایه بوده جان ترا
وی خرد مایه داده کان ترا
ای جهان کرده آستین پر جان
از پی نثر آستان ترا
سالها بهر انس روحالقدس
[...]
سنایی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۶۸ - در اندرز طاهربن علی ثقة الملک
بیخ اقبال که چون شاخ زد از باغ هنر
گرچه پژمرده شود باز قبول آرد بر
دولت با هنران را فلک مرد افگن
زند آسیب ولیکن نکند زیر و زبر
گوشمالی دهد ایام ولیکن نه به خشم
[...]
سنایی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۷۹ - در تعزیت خواجه مسعود و تهنیت فرزند او خواجه احمد
کر ناگه گنبد بسیار سال عمر خوار
فخر آل گنبدی را بیجمال عمر خوار
خواجه مسعودی که هنگام سعادت مشتری
سعد کلی داشتی از بهر شخص او نثار
آن ز بیم مرگ بوده سالها در عین مرگ
[...]
سنایی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۱۱ - در استغنای طبع خویش گوید
ز باده بده ساقیا زود دادم
که من خرمت خویش بر باد دادم
ز بیداد عشقت به فریاد آیم
نیاید به جز بادهٔ تلخ یادم
به آتش کنندم همی بیم آن جا
[...]
سنایی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۱۳ - در احوال خود گوید
درین لافگاه ارچه پیروز روزم
ز بد سیرتی سغبهٔ شر و شورم
درین زیر چرخ از مزاج عناصر
گهی دیوم و گه ددم گه ستورم
ز خبث و ز بی آگهی با عزیزان
[...]
سنایی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۶۴ - دریغاگویی از نااهلی روزگار
جهان پر درد میبینم دوا کو
دل خوبان عالم را وفا کو
ور از دوزخ همی ترسی شب و روز
دلت پر درد و رخ چون کهربا کو
بهشت عدن را بتوان خریدن
[...]
سنایی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۸۹
ای اصل تو ز خاک سیاه و تن از منی
در سر منی مکن که به ترکیب چون منی
آنکو ز خاک باشد آخر رود به خاک
او را کجا رسد سخن مایی و منی
از آهن مذهب معمور کرده باش
[...]
سنایی » طریق التحقیق » بخش ۴ - فی وحدانیة الله تعالی
به یقین واجب الوجود یکیست
هر چه در وهم و خاطر آید نیست
مالک الملک و پادشاه به حق
منشیء نفس و فاعل مطلق
هر چه درکل کون کهنه و نوست
[...]
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۵۲ - اندر ایثار
هرچه داری برای حق بگذار
کز گدایان ظریفتر ایثار
جان و دل بذل کن کز آب و ز گِل
بهتر از جودهاست جهد مُقل
سیّد و سرفراز آلِ عبا
[...]
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۷۱ - فی الإخلاص و المخلصون علی خطرٍ عظیمٍ
چون ز درگاهِ تست گو میمال
خواب را زیر پای خیل خیال
همچو شمع آنکه را نماند منی
در تو خندد چو گردنش بزنی
با تو با جاه و عقل و زر چکنم
[...]
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّادس فی ذکر نفس الکلّی واحواله » بخش ۳۲ - اندر صفت نفس بهیمی و انواع شهوات
سبب خشم و شهوت از لقمهست
آفت ذهن و فطنت از لقمهست
مرد شهوتپرست را در خیم
بتر از بتپرست خواند حکیم
بندهٔ بطن و لذّت و شهوات
[...]
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّادس فی ذکر نفس الکلّی واحواله » بخش ۵۰ - اندر مذمّت افعال زشت که از خویهای بهیمی است ذکر المثالب للتوقّی لا للقبول والتلقی
آز را از درون خود پیوست
خاک بر سر بمان و باد به دست
آز را مار دان که در عالم
نشود جز به خاک سیر شکم
صورت طمع کآفت بشرست
[...]
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراءالمدّعین ومذّمةالاطباء والمنجّمین » بخش ۴ - فیالحقیقة والطریقة
راه دور از دل درنگی تست
کفر و دین از پی دورنگی تست
ورنه یک خطوتست راه بدو
بنده باشی شوی تو شاه بدو
لقب رنگها مجازی کن
[...]
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراءالمدّعین ومذّمةالاطباء والمنجّمین » بخش ۵ - در دانستن آنکه آخرت به از دنیاست
آن شنیدی که زاهدی آزاد
رفت روزی به جانب بغداد
تا سوی خانهٔ خدای شود
به سوی خلق نیک رای شود
خلق گشت از قدوم زاهد شاد
[...]
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراءالمدّعین ومذّمةالاطباء والمنجّمین » بخش ۸ - فی مثالب المنحولین
وانکه هستند در سخن منحول
گاه تکرار در مقوله فضول
از عروض و علل زنند نفس
سالم و منزحف ز پیش و ز پس
در افاعیل و در مفاع و فعول
[...]