گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
شاطر عباس صبوحی فروغی بسطامی

فهرست زیر شامل اشعاری است که در نسخه‌های دیوان‌های هر دو سخنور آمده است و به هر دو منتسب است:


  1. شاطر عباس صبوحی » غزلیات » شمارهٔ ۳۳ - همت مردانه :: فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۴

    شاطر عباس صبوحی (بیت ۱): ای خوش آنانکه قدم بر در میخانه زدند - بوسه دادند لب ساقی و پیمانه زدند

    فروغی بسطامی (بیت ۱): ای خوش آنان که قدم در ره میخانه زدند - بوسه دادند لب شاهد و پیمانه زدند



در این بخش مجموعه شعرهایی از دو شاعر را که توأماً هموزن و همقافیه هستند در گروه‌های مجزا فهرست کرده‌ایم:


  1. شاطر عباس صبوحی » غزلیات » شمارهٔ ۸ - بیداری ما:نیست او را سر موئی سر سودائی ما - کار شد سخت، مگر بخت کند یاری ما


    فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷:چشم بیمار تو شد باعث بیماری ما - به مسیحا نرسد فکر پرستاری ما


  2. شاطر عباس صبوحی » غزلیات » شمارهٔ ۹ - شوق جمال:صبر و قرارم دگر به یک نظر امشب - از تن و جانم ربود شوخ شکرلب


    فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۴:دوش در آغوشم آمد آن مه نخشب - کاش که هرگز سحر نمی‌شدی این شب


  3. شاطر عباس صبوحی » غزلیات » شمارهٔ ۱۴ - پریزاد:تا مرا عشق تو، ای خسرو خوبان به سر است - پند هفتاد و دو ملت به برم بی‌اثر است


    فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۰:از دل سخت تو کز سنگ سیه سخت‌تر است - می‌توان یافت که آه دل ما بی‌اثر است


  4. شاطر عباس صبوحی » غزلیات » شمارهٔ ۲۸ - زخم و مرهم:تا صبا شانه بر آن زلف خم اندر خم زد - آشیان دل صد سلسله را، برهم زد


    فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۳:تا صبا شانه بر آن سنبل خم در خم زد - آشیان دل یک سلسله را بر هم زد


  5. شاطر عباس صبوحی » غزلیات » شمارهٔ ۳۱ - چشمه، دریا، قطره :حلقه حلقهٔ زلفش، تا ز باد لرزان شد - باد شد عبیر افشان، نرخ مشک ارزان شد


    فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۱:نفس نامسلمانم از گنه پشیمان شد - راهبی به راه آمد کافری مسلمان شد


  6. شاطر عباس صبوحی » غزلیات » شمارهٔ ۳۳ - همت مردانه:ای خوش آنانکه قدم بر در میخانه زدند - بوسه دادند لب ساقی و پیمانه زدند


    فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۴:ای خوش آنان که قدم در ره میخانه زدند - بوسه دادند لب شاهد و پیمانه زدند