دوش در آغوشم آمد آن مه نخشب
کاش که هرگز سحر نمیشدی این شب
مهوشی از مهر در کنار من آمد
چون قمر اندر میان خانهٔ عقرب
عشق به جایی مرا رساند که آنجا
گردش گردون نبود و تابش کوکب
هست به سر تا هوای کعبه مقصود
کوشش راکب خوش است و جنبش مرکب
تا کرم ساقی است و باده باقی
کام دمادم بگیر و جام لبالب
لاف تقرب مزن به حضرت جانان
زان که خموشند بندگان مقرب
هم دل خسرو شکست و هم سر فرهاد
عشوهٔ شیرین تندخوی شکر لب
آن که خبردار شد ز مسالهٔ عشق
کار ندارد به هیچ ملت و مذهب
روز مرا تیره ساخت جعد معنبر
زخم مرا تازه کرد عنبر اشهب
هیچ مرادم نداد خواندن اوراد
یار نشد مهربان ز گفتن یارب
سیمبران طالب زرند فروغی
جیب ملک دارد این دعای مجرب
کارگشای زمانه ناصردین شاه
آن که دعا گوی او رسید به مطلب
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق و زیبایی معشوق میگوید. او به زیبایی و محبوبیت معشوقی اشاره دارد که به صورت ناگهانی در زندگیاش ظاهر شده و دل او را به شدت تحت تأثیر قرار داده است. شب را به خاطر آمدن این معشوقه زیبا همواره میخواهد و از خموشی بندگان مقرب و عشق بیمذهب سخن میگوید. همچنین، شاعر ناتوانی خود در جلب محبت و توجه یار را بیان کرده و به دعا و آرزوی رسیدن به خواستهها اشاره میکند. در نهایت، او از زمانه ناصردین شاه و دعای او برای رفع مشکلات یاد میکند.
هوش مصنوعی: دیروز شب، آن ماه زیبا در آغوشم آمد و آرزو میکنم که هرگز صبح نمیشدی و این شب ادامه داشت.
هوش مصنوعی: عزیزم از عشق به نزدیک من آمد، مانند ماهی که در وسط خانهٔ عقرب میدرخشد.
هوش مصنوعی: عشق مرا به جایی برد که آنجا نه اخبار دنیا به گوش میرسید و نه نور ستارهای در آسمان میدرخشید.
هوش مصنوعی: در تمام وجود، آرزوی رسیدن به کعبه وجود دارد و تلاش شخصی که در حال سفر است، لذتبخش و پرجنبوجوش است.
هوش مصنوعی: تا زمانی که ساقی وجود دارد و شراب باقی است، هر لحظه جام را پر کن و از آن بنوش.
هوش مصنوعی: به زبان ساده میتوان گفت: به خود نبال و ادعاهای بزرگ نکن که بندگان نزدیک و مورد لطف خداوند در سکوت و کمگویی هستند.
هوش مصنوعی: دل خسرو به خاطر عشق و عواطفش به فرهاد شکسته شد و سر فرهاد نیز بخاطر رفتار نافرم و جذاب شیرین، که لبهایش مانند شکر شیرین بودند، به درد آمد.
هوش مصنوعی: اگر کسی به حقیقت عشق پی ببرد، دیگر به هیچ قومی یا مذهبی وابسته نیست و از مرزهای مختلف فراتر میرود.
هوش مصنوعی: زلف پر پیچ و تابش روزم را سیاه کرد و بوی زخمم را همچنان تازه و زنده نگه داشت.
هوش مصنوعی: هیچ چیزی از دوستی و محبت به من نرسید، حتی زمانی که در حال دعا و خواندن ذکر بودم. یار من به مهربانی و محبت نرسید، اما باز هم من به او ای پروردگار، ندا زدم.
هوش مصنوعی: افرادی که به طلا و ثروت علاقه دارند، به دنبال افزایش داراییهای خود هستند و در این مسیر، دعای خاصی که امتحان شده و موثر است، به آنها کمک میکند.
هوش مصنوعی: در زمان ناصردین شاه، شخصی به عنوان کارگشا وجود داشت که دعاهایش به سرانجام مطلوبی رسید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
خر سر خمخانه را لبیشه کنم لب
تا کنم از روی تیشه چون لب ارنب
وانگهش آرم برون بشعبده بازی
ارنبکی ارنب رنود ملقب
باز سرش بشکنم بسنگ هجا خرد
[...]
باز غم و غصه کرد روز مرا شب
سوخت دل من به حالت دل زینب
نداشت چه حالی به قتلگاه که یارب
دید ز نعل سمند و از سم مرکب
شمس حقیقت امام حاضر غائب
در خور حمد و ثنا و مدح و مناقب
خدمت اوراست جبرئیل مواظب
درگه اوراست روح قدس مراقب
رتبت درگاه او سپهر مطبق
[...]
صبر و قرارم دگر به یک نظر امشب
از تن و جانم ربود شوخ شکرلب
کاکل مشکین به دوش اوست؟ نه بالله
هشته به سر، آن نگار، عنبر اشهب
موی پریشش به عین طرفه کمندیست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.