اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۷۰
... ز سرو راست تری یاد نسترن چه کنی
ز لاله خوب تری دل به ارغوان چه دهی
چو غنچه تنگ دلی را به خنده چو شکر ...
اوحدی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۸ - وله نورالله قبره
... و آن نیستی که جامه ماتم کنی به در
سروست و بید و لاله که به نهفته ای به خاک
زلفست و چشم و رخ که برو می کنی گذر ...
اوحدی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۳۱ - وله نورالله مرقده
... ترا به باغ حقیقت چه کار و گلشن معنی
که فتنه چمن لاله و حدیقه دردی
طریق عشق گرفتی و منهزم ز ملامت ...
اوحدی » منطقالعشاق » بخش ۲ - در احوال خویش و صفت ممدوح
... کسی باید کزو بهتر بگوید
ز بستان ضمیر این لاله ای بود
چو در تب گفته شد تبخاله ای بود
اوحدی » منطقالعشاق » بخش ۷۰ - نامهٔ دهم از زبان معشوق به عاشق
... جهان اندر جهان عیشست و شادی
ز رویم لاله و گل دسته می بند
ز لعلم شکر اندر پسته می بند ...
اوحدی » جام جم » بخش ۷ - در تسبیح فلک
... تو و آن اختران چون ژاله
باغ پر میوه دشت پر لاله
جوهرت را عرض زمین و زمان ...
اوحدی » جام جم » بخش ۶۰ - در فتوت داران به دروغ
... رونق حسن او تباه کند
از چمن لاله هاش چیده شود
آب سیب رخش چکیده شود ...
اوحدی » جام جم » بخش ۹۱ - در فایدهٔ جوع
... به جزین آتش خلیلی نیست
آتشی کاو بهار و لاله دهد
ترک این سفره و نواله دهد ...
اوحدی » جام جم » بخش ۱۰۰ - در ستایش اهل رضا و خرسندی
... چون به مشهور کردنش کوشند
در دل آتش نهاده چون لاله
غنچه وش لب به بسته از ناله ...
اوحدی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۰
رنگی ز رخ چو لاله زارم بفرست
بویی ز دو زلف مشکبارم بفرست ...
اوحدی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۶۲
گل شرم چمن به هیچ رویی نبرد
از لاله خجالت سر مویی نبرد
شب غنچه ازان نواله بر شاخ آویخت ...
اوحدی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۲۶
از ژاله چو لاله راست لل در کام
برخیز و به سوی گل و گلزار خرام ...
اوحدی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۰
ای خط تو گرد لاله وشم آورده
سیب زنخت آب ز یشم آورده ...
ابن یمین » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ١٠ - ایضاً قصیده در مدح و تهنیت ورود امیر یحیی
... گر بر زمین شوره فشاند رشاش خویش
در سبزه هاش لاله شود لؤلؤ خوشاب
گر بگذرد به بیشه شیران ز خلق او ...
ابن یمین » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ٢۶ - وله ایضاً قصیده در مدح علاءالدین محمد
ساقی بیا که موسم نوشیدن ملست
هم راغ پر ز لاله و هم باغ پر گلست
منشین بخانه خیز که صحرا بخرمی ...
ابن یمین » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ٣۴ - ایضاً قصیده در مدح شاه ابونصر
... که ازو فرش چمن پر زگل و نسترن است
پیکر لاله برو قطره باران بهار
چون مرصع بگهر جام عقیق یمن است ...
ابن یمین » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵٧ - وله ایضاً
... وین موسم بهار بفصل خزان کند
فصل بهار موسم گلها و لاله هاست
فصل خزان حقیقت آنرا بیان کند ...
ابن یمین » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶٠ - ایضاً له قصیده در مدح طغاتیمور خان
... برنه بدست ابن یمین جام خسروی
کزوی شود چو لاله رخ همچو شنبلید
تا درکشد بدولت شاهنشه جهان ...
ابن یمین » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶٧ - ایضاً له در تهنیت قدوم ارغونشاه
... دشمنش کز آتش دل زرد شد چون شنبلید
لاله وش عارض بخوناب جگر شوینده باد
خسروا از شرم تو یکسر حیا گشتست ابر ...
ابن یمین » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶٨ - قصیده
... شاخ را بین که چه با برگ و نوا می آید
لاله سرخی ز تف آتش خور می گیرد
خاک را آب رخ از لطف هوا می آید ...