ساقی بیا که موسم نوشیدن ملست
هم راغ پر ز لاله و هم باغ پر گلست
منشین بخانه خیز که صحرا بخرمی
هر جا که میروی همه جای تبذلست
بگشای حلق بلبله تا قلقلی کند
کاندر چمن ز بلبل سرمست غلغلست
بی می دمی مباش که هنگام نوبهار
شاهد گلست و مطرب خوشگوی بلبلست
بلبل نوای پرده عشاق میزند
سرو از سماع دلکش او بین که مایلست
گرمست گشت نرگس مخمور از آب ابر
نشگفت از انک ابر چو با گونه ملست
یا رب ز خلد میدمد این باد خوش نفس
چون خاک راه او همه مشک و قرنفلست
مطرب بساز پرده عشاق و این غزل
بسرای خاصه همدمت امروز صلصلست
جانا رخ تو قبله خوبان کابل است
زلف تو عنبریست که لالاش سنبلست
دیگر بسرمه نرگس مستت سیه مکن
کان چشم آهوانه سیه بی تکحلست
گر خط مشکبار تو اثبات دور کرد
زلف تو نیز مثبت دور و تسلسلست
دیدم میان ظلمت شب نور روز را
کردم بسی تأمل و جای تأملست
گفتم مگر که هاله مشکست گرد ماه
یا بر جبین زهره فروغ تو کاکلست
در حیرتم ز هندوی زلفت که در سرش
در عهد عدل صاحب اعظم تطاولست
والا علاء دولت و ملت که آفتاب
چون ذره از نهیب وی اندر تخلخلست
دستور دین پناه محمد که روز رزم
گوئی مگر علیست که بر پشت دلدلست
از بانگ دلدلش بفلک بر هزاهزست
وز سم ابر شش بزمین در تزلزلست
ایصاحبی که ماه نو و اطلس حریر
از بهر بار گیر تو هم نعل و هم جلست
وی سروری که مسرع حکم تو باد را
گوید بطعنه کاین چه درنگ و تکاسلست
منشی چرخ با همه دانش ز طبع تو
دایم در استفادت شعر و ترسلست
گر پای بر سر همه سیارگان نهی
گرخواهد ارنی با تو طریق تحملست
در منزلی که سایس عدلت نزول کرد
با دل بگفت فتنه که وقت ترحلست
نتوان جهان جاه تو آورد در خیال
زیرا که آنجهان نه مجال تخیلست
در بذل صد خزانه ترا یک بهانه بس
در عفو یک گناه ترا صد تعللست
از یمن مدحت ابن یمین دارد آن یسار
کش سال و مه ز گوهر موزون تجملست
تا در بهار و دی شمر از تندی صبا
یکروز در سلاسل و یکبار در غلست
بادا چو آب خصم تو نالان و هست از آنک
در پای حادثات لگد کوب چون پلست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به دعوت ساقی برای نوشیدن در بهار و لذت بردن از زیباییهای طبیعت میپردازد. شاعر با توصیف فصل بهار، درختان گل و بلبلان سرمست، حس شادی و شوق را منتقل میکند. او به زیباییهای معشوق خود اشاره میکند و چشمهای او را با زیباییهای طبیعی مقایسه میکند. شاعر همچنین به فلسفه وجود و مفهوم زمان اشاره دارد و تأملاتی درباره عشق، زیبایی و نیکوکاری بیان میکند، در حالی که از عواطف خود نسبت به معشوق و اهمیت لحظات حال زندگی میگوید. در پایان، شعر به قدرت و دلائل خوشبختی و نیکویی معشوق اشاره کرده و خواهان ارتباطی عمیقتر با اوست.
هوش مصنوعی: ای ساقی، بیا و بزنیم به مینوشی، زیرا اکنون زمان مناسبی است، چرا که طبیعت پر از زیباییهاست، هم باغ سرشار از لالههاست و هم پر از گلها.
هوش مصنوعی: به جایی نرو که در آن جا آسایش نیست، چون هر مکانی که بروی، بیاحترامی و نادانی در آن وجود دارد.
هوش مصنوعی: حلقه بلبل را باز کن تا آواز و نغمهای دلنشین سر دهد، زیرا در باغ از شوق و سرخوشی بلبل، دنیایی از شادی و سرور جاری است.
هوش مصنوعی: بدون نوشیدن شراب نباش، زیرا در فصل بهار زمان شکوفایی گلها و لذتبردن از آواز خوش بلبل است.
هوش مصنوعی: بلبل آواز عاشقانهای میخواند و سرو (درخت سرسبز) را در حال رقص و شادی میبینی که به سمت او تمایل دارد.
هوش مصنوعی: اگر نرگس در حال خماری از باران گرم شده باشد، این حال به خاطر وجود ابر است، اما زمانی که ابر با شکوهی همچون زیبایی دختری از روی صورتش میگذرد، فراموشناشدنی میشود.
هوش مصنوعی: ای پروردگار، آیا این نسیم خوشبو که از بهشت میوزد، بوی عطر و گلهای خوش را نمیدهد؟ زیرا خاک زمین در مسیر او همچون مشک و عطر خوشبوست.
هوش مصنوعی: ای موسیقیدان، آواز عاشقان را به زیبایی نوا کن و این شعر را بخوان، به ویژه امروز که همراهت در حال حضر و نشاط است.
هوش مصنوعی: عزیزم، چهرهات مظهر زیبایی و نقطهی توجه دلبرانههاست. موهایت مانند عطر خوشی هستند که بوی گل سنبل را به یاد میآورد.
هوش مصنوعی: دیگر با نگاه جذاب و مستت، چشمان سیاه من را مسحور نکن، زیرا چشمان خیره و زیبا مانند آهوان، نیازی به آرایش ندارند.
هوش مصنوعی: اگر خط زیبای تو نشان دهنده دوری باشد، پس موهای تو نیز همانطور که در دوری جلوهگرند، مانند این نشان دور و تسلسل هستند.
هوش مصنوعی: در دل تاریکی شب، نوری از روز را دیدم و به آن بسیار فکر کردم؛ این موضوع شایسته تفکر و تأمل است.
هوش مصنوعی: گفتم آیا این هالهای که دور ماه است، ناشی از عطر مشک است یا اینکه نور تو بر پیشانی زهره میدرخشد و شبیه به زلفهایت شده است؟
هوش مصنوعی: من در شگفتم از زلف سیاه تو، که چقدر در زمان عدالت بزرگترین حاکم، دراز و زیباست.
هوش مصنوعی: این بیت به اهمیت و ارزش والا و برجسته جامعه و سرزمین اشاره دارد و میگوید که مانند خورشید که ذرات را تحت تأثیر خود قرار میدهد، حکومت و ملت نیز تحت تأثیر نیرویی قوی و نیرومند هستند. به عبارت دیگر، قدرت و شکوه ملت به اندازهای است که میتواند بر روی تمام جنبههای زندگی تأثیر بگذارد.
هوش مصنوعی: در این بیت اشاره شده است که در روز جنگ و مبارزه، تنها علی است که میتواند فرماندهی کند و در واقع او تنها کسی است که در این شرایط میتواند به عنوان پشتیبان و حامی مورد اعتماد قرار گیرد. این اشاره به مقام و شخصیت علی به عنوان یک رهبر و جنگجو در تاریخ اسلام دارد.
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف صدای دلانگیز و جارفراز بلندی اشاره دارد که به گوش میرسد و همچنین از خطراتی که ناشی از رعد و برق و باران است، سخن میگوید. به عبارت دیگر، میتوان گفت که این صداها و حرکات از آسمان و زمین، به وضوح احساسهای متضادی از شادی و نگرانی را منتقل میکنند.
هوش مصنوعی: ای دوست من، به خاطر تو همچنان که ماه نو و پارچههای حریر آماده میشوند، من هم برای سفر و یاریات هم زین میزنم و هم بارها را میکشم.
هوش مصنوعی: ای کسی که شایستهی رهبری هستی، چرا اینقدر کندی و بیحالی در تصمیمگیری و عمل داری؟ این تأخیر و کسالت تو باعث تعجب دیگران شده است.
هوش مصنوعی: چرخه زندگی با تمام دانش و آگاهی، همیشه به لطف استعداد تو در بهرهبرداری از شعر و نثر قرار دارد.
هوش مصنوعی: اگر بر همهی سیارهها قدم بگذاری، اگر بخواهی، میتوانی راهی را بیابی که به تو یاد دهد چگونه تحمّل کنی.
هوش مصنوعی: در خانهای که عدل و انصاف حاکم شده است، با دل خودم گفتوگو کردم و به او گفتم که زمان مناسبی برای وداع و ترک کردن اینجا فرا رسیده است.
هوش مصنوعی: نمیتوانی مقام جلالت را در تصور خود بیاوری، زیرا آن جهان فراتر از توان تخیل بشر است.
هوش مصنوعی: اگر بخواهی از دل و جان خود کمک کنی، یک فرصت کافی است؛ اما وقتی به بخشش یک خطا فکر میکنی، صد بهانه و دلیل پیدا میکنی که تردید کنی.
هوش مصنوعی: از برکت ستایش و شعر ابن یمین، آن ثروت سال و ماه به روشنی و زیبایی تجمل و زینت را به همراه دارد.
هوش مصنوعی: در هر فصل از سال، هم در فصل بهار و هم در زمستان، باید در نظر داشته باشی که روزهایی وجود دارد که گاهی احساس آزادی و آرامش میکنی و گاهی نیز در شرایط سخت و دشوار قرار میگیری.
هوش مصنوعی: باد به مانند آبی باشد که دشمن تو را ناراحت میکند و این وضعیت به خاطر آن است که تو در برابر حوادث مختلف مانند یک پل، زیر پای آنها آسیب میبینی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
این وضع بین که گویی لطف مشکّلست
یا شاخهای سدره بطوبی موصّلست
یا تخته بند باغچۀ عقل و دانش است
یا زیر تیشۀ عمل نوح مرسلست
یا در بر مصاف سپرهای دیلمست
[...]
دانی بزرگمهر حکیم جهان چه گفت
بشنو که بشنود سخن هر که عاقلست
گر مرگ در پی است املت ابلهی بود
ور حق بود قضا و قدر سعی باطلست
ور مکر سیرتست که در نفس آدمی است
[...]
دل تنگم و ز عشق توام بار بر دلست
وز دست تو بسی چو مرا پای در گلست
شیرین تری ز لیلی و در کوی تو بسی
فرهاد جان سپرده و مجنون بی دلست
گر چه ز دوستی تو دیوانه گشته ام
[...]
ما را نه میل باغ و نه پروای بلبلست
فریاد ما ز جلوه ی آن روی چون گلست
گویا ندارد از قدو زلف تو آگهی
مرغ چمن که شیفته ی سرو و سنبلست
گر دست فتنه سلسله ی هستیم گسست
[...]
شیب و شباب راه عدم را مراحلست
عمر تو راه دور و درازش دو منزلست
وارسته را ز جذبه دهد امتیاز قرب
کی کهربا رباید کاهی که در گلست
چشمت هنوز حلقه تعلیم ساحریست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.