شاد آنک عیش برطرف بوستان کند
وین موسم بهار بفصل خزان کند
فصل بهار موسم گلها و لاله هاست
فصل خزان حقیقت آنرا بیان کند
اطفال باغ فصل خزان گر شوند پیر
باد بهار باز ز سرشان جوان کند
سرمایه نشاط درین هر دو موسم است
شاد آنک او موافقت هر دوشان کند
رنگ بهار رنگرزان را مدد دهد
برگ خزان معاونت زرگران کند
چون کار روزگار بیک حال کس ندید
غافل کسی که فکرت دور زمان کند
داند که بس بهار و خزان آید و رود
کایام نام او ز جهان بی نشان کند
شادی و غم چو بر گذرست آن صوابتر
کآزاده شاد باشد و از غم کران کند
راحست آنکه راحت روح از نسیم اوست
خون در عروق خلق روان چون روان کند
بنگ است آنکه فطرت گردون نورد اوست
بر خاطرت سرایر انجم عیان کند
بنگ و شراب هر دو بهم میخورند از آنک
تا بنگ لوت خواهد و می هضم آن کند
هرکس که سود خویش یکی زین دورا شناخت
سرمایه حیات ز سودا زیان کند
ای دل حدیث ابن یمین محض حکمتست
تحقیق آن شنو که برمز آن بیان کند
بیتی که بر تخلص شعرم مقدم است
آنرا بیاد گیرد وزان حرز جان کند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بررسی تقابل بهار و خزان و تاثیرات آنها بر زندگی و روح انسان میپردازد. بهار را به عنوان فصل شادی و رویش گلها و خزان را به عنوان فصل پژمردگی و زوال معرفی میکند. شاعر به این نکته اشاره میکند که خوشی و غم هر دو با هم در زندگی وجود دارند و باید به آنها پی برد. او به قدرت روحی و نشاطی که نسیم بهاری به انسان میدهد و همچنین به آثار منفی ناامیدی و غم اشاره میکند. در نهایت، شاعر توصیه میکند که انسان باید از هر دو فصل و تجربههای زندگی بهرهبرداری کند و با تفکر به آنها بپردازد تا به حقیقت و حکمت دست یابد.
هوش مصنوعی: خوشحال آن کسی است که شادی و لذت را از باغ بیرون میبرد و این فصل بهار را به فصل پاییز تبدیل میکند.
هوش مصنوعی: بهار زمانی است که گلها و لالهها شکوفا میشوند، اما فصل خزان به ما واقعیتها را نشان میدهد.
هوش مصنوعی: اگر بچههای باغ در فصل پاییز پیر شوند، باد بهاری دوباره به آنها جوانی میبخشد.
هوش مصنوعی: در اینجا به بررسی شادی و نشاط در دو فصل مختلف پرداخته شده است. شاد آن کسی است که بتواند هر دو فصل را به خوبی درک کرده و از زیباییهای آنها بهرهمند شود. احساس شادابی و سرزندگی از تطابق و هماهنگی با فرزندان طبیعت در این دو فصل حاصل میشود.
هوش مصنوعی: بارش بهار به کمک رنگآمیزی گلها میآید و در عوض، برگهای پاییز به زرگری کمک میکنند.
هوش مصنوعی: هیچکس در زندگی نمیتواند به یک حالت ثابت بماند و تغییرات و ناپایداریها همواره در حال رخ دادن است. بنابراین، برای نگریستن به آینده و درک بهتر اتفاقات، باید مراقب و هوشیار بود.
هوش مصنوعی: میداند که بارها بهار و پاییز میآید و میگذرد، اما یاد او از این دنیا محو و بینشانه خواهد شد.
هوش مصنوعی: شادی و غم داین در گذر هستند، بهتر است که آدمی آزادمنش باشد و از غم دوری کند.
هوش مصنوعی: آسانی و آرامش روح از نسیم اوست، مانند جریان خون در رگها که زندگی را به سمت مردم میبرد.
هوش مصنوعی: به خوبی میتوان تشخیص داد که کسی که به طبیعت و جهان هستی تسلط دارد، میتواند به وضوح و به زیبایی نور ستارهها را بر دل و خاطر دیگران بتاباند.
هوش مصنوعی: دوست و نوشیدنی هر دو با هم در میآمیزند چون بنگ (ماده مخدر) لذت میآورد و شراب آن را جذب میکند.
هوش مصنوعی: هر کسی که بفهمد کدامیک از این دو راه به نفع اوست، میتواند با انتخاب صحیح، زندگیاش را از ضرر نجات دهد.
هوش مصنوعی: ای دل، داستان ابن یمین خالی از حکمت نیست؛ خوب گوش کن که آنچه در موردش گفته میشود، رازی است که باید درک کنی.
هوش مصنوعی: این شعر اشاره به این دارد که ابتدا نام یا تخلص شاعر را به خاطر بسپارید تا از آن به عنوان حافظ و نگهبان جانش بهره برداری شود. شاعر بر اهمیت شناخت و یادآوری نام خود تأکید دارد تا به عنوان یک سپر در برابر مشکلات و چالشها عمل کند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
شاهی که پیر گشته جهان را جوان کند
سلطان ابوالملوک ملک ارسلان کند
وان نامه کان به نام ملک ارسلان بود
دست شرف از آن به تفاخر نشان کند
آن شهریار عدل کانصاف او همی
[...]
گیرد قدر عنانش و بوسد قضا رکاب
گر پای و دست قصد رکاب و عنان کند
هرگز به سالها نکند ابر نوبهار
آن مکرمت که دست تو در یک زمان کند
خاقانیا ز نان طلبی آب رخ مریز
کان حرص کآب رخ برد آهنگ جان کند
آدم ز حرص گندم نان ناشده چه دید
با آدمی مطالبهٔ نان همان کند
بس مور کو به بردن نان ریزهای ز راه
[...]
تیزی که مغز چرخ ز بانگش فغان کند
تیزی که روزگار بدو امتحان کند
تیزی که مردگان همه از بیم درریند
گر نفخ صورصدعت خود را چنان کند
تیزی که چون زمنفذ سفلی گشاد یافت
[...]
چشمت که قصد جان من ناتوان کند
گویم مکن به قصد دل، همان کند
مرغ دل آشیانه به زلف تو می کند
چون طوطیی که میل به هندوستان کند
آن کس که مانده بسته سودای زلف تو
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.