... همچو مه و آفتاب مشتهر آمد

همت او را قیاس کردم با چرخ

چرخ برین زیر و همتش زبر آمد

دست چو بادش بگاه جود و فتوت ...

... مدت ملک تو بادا بر همه روی زمین

تا نباشد چرخ را امکان دوران دگر

نوشد بجهان جهان دیگر

چرخ دگر و زمان دیگر

زان نقش شد ارسلان سلیمان ...

... چون جد و چون پدر شرف دوده و تبار

از دوده و تبار وی افکنده دور چرخ

در دوده و تبار بداندیش او تبار ...

... جاه بدخواه تو از ادبار در تحت الثری

رایت اقبال نگذشته از چرخ اثیر

... بارگاه خسرو مشرق بتست

زان مزین تر که چرخ از ماه و خور

حکمت آرایان بمدح صدر تو ...

... صرف در دولت و بقای تو باد

چرخ را مدت سنین و شهور

تا شهور و سنین پدید آرد

دور چرخ بلند روشن و دور

دور باد از خجسته مجلس تو ...

... آیین عید ساخته و ساز عید دار

تا دور چرخ و سیر ستاره دهنده اند

هر سال و ماه را مدد از لیل و از نهار ...

... سحبان بود پیاده دود از پس غبار

با قدر تو نه چرخ برین است سرفراز

با حلم تو نه جرم زمین است بردبار ...

... زان باش کامران و ازین باش کامگار

اعدات را بلطف برآر از زمین بچرخ

تا لطف تو ببینند آنگه فرو گذار ...

... بگذرد از قرص خور چون از هدف پیکان تیر

از کمان چرخ بر جان بداندیشان تو

تیر باران بلا بادا چو دردی ز مهریر ...

... شصت بازی چاه دارد تخت پنجه پایه باز

دایه وار اعدای او را چرخ چندان شیر داد

تا چو پستان گر شود آنگه کندشان شیر باز ...

... قار اگر بازو زند بر باز عدل پهلوان

چرخ عنقاوار متواری شود از بیم قاز

صعوه در ظل همای عدل و داد پهلوان ...

... مباد هیچ ز بزم وزیر شه خاموش

ز دور چرخ کهن تا همیشه نام بود

شب گذشته و روز گذشته راوی و دوش ...

... حلقه بندگی میراتابک بر غوش

چرخ در گوش کشد حلقه فرمان ورا

دهر مرغاشیه دولت او را بر دوش

تا کله گوشه رسانید ز اقبال بچرخ

داد اعدای ورا دست زمان مالش گوش ...

... یابند در جهان و نیابند دشمنش

گر وی بدست بخت نگیرد عنان چرخ

جز نرم گردنی نکند چرخ توسنش

از صد هزار خصم پیاپی بجان و مال ...

... که خوی نیارد بر مرکب سوار آتش

بگرم و سرد زمانش بیازماید چرخ

چو بر یمین بودش آب و بر یسار آتش ...

... آنجا که بیش از آن نپرد کرکس و کلنگ

از بیم چرخ خویش پرانید بر هوا

با کرکسان چرخ پر کرکس و خدنگ

پیکان آن خدنگ بخون راه داده اند ...

ای پایگاه قدر تو بر چرخ نیمرنگ

دور ورا شتاب و بقای ترا درنگ ...

... آیینه ضمیر تو اندر مقابله

بزداید از دو آینه چرخ ریم زنگ

از چرخ نیل رنگ چه نالند حاسدانت

از سیر کلک تو شده با ناله و غرنگ ...

... لشگر انواع گل مقدمه سال

خسرو سیارگان چرخ بتعجیل

از سر ماهی برون گذشت و زدنبال ...

... جفت هوانست و یار شدت و اهوال

بسکه درآورد حاسدان ترا چرخ

ایدی و اعناق در سلاسل و اغلال ...

... هر موسمی که آید خورشید زی حمل

خورشید چرخ فضل و شرف افتخار دین

آن بی بدل ز عالم و از شمس دین بدل ...