گنجور

 
۱۶۱

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی شیرویه » بخش ۲

 

... چنین بیست و شش سال تا سی و هشت

به جز به آرزو چرخ بر ما نگشت

همه مهتران خود تن آسان بدند ...

فردوسی
 
۱۶۲

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی شیرویه » بخش ۶

 

... چو نستود و چون شهریار و فرود

چو مردان شه آن تاج چرخ کبود

ز جم و فریدون چو ایشان نزاد ...

... چنین گفت شیرین که این بدکنش

که چرخ بلندش کند سرزنش

پدر را بکشت از پی تاج و تخت ...

فردوسی
 
۱۶۳

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی پوران دخت » پادشاهی پوران دخت

 

... ابا خویشتن نام نیکی ببرد

چنین است آیین چرخ روان

توانا بهرکار و ما ناتوان

فردوسی
 
۱۶۴

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی آزرم دخت » پادشاهی آزرم دخت

 

... به کام دل مرد بدخواه ماند

همه کار گردنده چرخ این بود

ز پرورده خویش پرکین بود

فردوسی
 
۱۶۵

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی یزدگرد » بخش ۱

 

... ز تیمار گیتی مبر هیچ نام

اگر چرخ گردان کشد زین تو

سرانجام خاکست بالین تو ...

... کلاه بزرگی به سر برنهاد

چنین گفت کز دور چرخ روان

منم پاک فرزند نوشین روان ...

فردوسی
 
۱۶۶

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی یزدگرد » بخش ۲

 

... ز بهرام و زهره ست ما را گزند

نشاید گذشتن ز چرخ بلند

همان تیر و کیوان برابر شدست ...

فردوسی
 
۱۶۷

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی یزدگرد » بخش ۸

 

... بسی سر به خاک اندر آگنده شد

چنین گشت پرگار چرخ بلند

که آید بدین پادشاهی گزند ...

... به ایران و بابل نه کشت و درود

به چرخ زحل برشدی تیره دود

هم آتش بمردی به آتشکده ...

فردوسی
 
۱۶۸

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی یزدگرد » بخش ۱۱

 

... به بندوی و گستهم کرد آنچ کرد

نیاساید این چرخ گردان ز گرد

چو دستش شد او جان ایشان ببرد ...

... که کار زمانه بر اندازه نیست

یکی را برآرد به چرخ بلند

یکی را کند خوار و زار و نژند ...

فردوسی
 
۱۶۹

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی یزدگرد » بخش ۱۲

 

... چنان دان که از دردمندان بود

که از چرخ گردان پذیرد فریب

که او را نماید فراز و نشیب ...

فردوسی
 
۱۷۰

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی یزدگرد » بخش ۱۳

 

... در هیزم و گندم و گوسفند

ببست این برآورده چرخ بلند

می آور که از روزمان بس نماند ...

فردوسی
 
۱۷۱

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی یزدگرد » بخش ۱۵

 

... سواری که گفتی میان سپاه

همی برگذارد سر از چرخ ماه

ز ترکان کسی پیش گرزش نرفت ...

فردوسی
 
۱۷۲

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی هرمزد دوازده سال بود » بخش ۵

 

... بدین کار ما بر نیاید دو روز

که بفروزد از چرخ گیتی فروز

که بر نیزه ها برسرت خون فشان ...

فردوسی
 
۱۷۳

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی هرمزد دوازده سال بود » بخش ۶

 

... چو چپ راست کرد و خم آورد راست

خروش از خم چرخ چاچی بخاست

چو آورد یال یلی رابه گوش ...

فردوسی
 
۱۷۴

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی هرمزد دوازده سال بود » بخش ۷

 

... مرا هم سپه بود و هم پیل وکوس

دروغ آزمایست چرخ بلند

تودل را بگستاخی اندر مبند ...

... سپهر بلند افسر ما بود

همی سر به چرخ فلک بر فراخت

همی خویشتن شاه گیتی شناخت ...

فردوسی
 
۱۷۵

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی هرمزد دوازده سال بود » بخش ۸

 

... هنرها ز یزدان نبینی همی

به چرخ فلک برنشینی همی

زفرمان من سربپیچیده ای ...

فردوسی
 
۱۷۶

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی هرمزد دوازده سال بود » بخش ۹

 

... که آن آفرین باز نفرین شود

وزو چرخ گردنده پرکین شود

چو یزدان تو را فرهی داد و بخت ...

... که برآسمان اختران بشمرد

خم چرخ گردنده رابشکرد

به خواری و زاری بساری فتاد ...

فردوسی
 
۱۷۷

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی هرمزد دوازده سال بود » بخش ۱۰

 

... زگنج آنچ بد پاک برداشتند

چنینست کردار چرخ بلند

دل اندر سرای سپنجی مبند ...

فردوسی
 
۱۷۸

فردوسی » هجونامه (منتسب)

 

... تو این نامه شهریاران بخوان

سر از چرخ گردان همی مگذران

مرا سهم دادی که در پای پیل ...

فردوسی
 
۱۷۹

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کیخسرو شصت سال بود » بخش ۳

 

... مرا و ترا روز هم بگذرد

دمت چرخ گردان همی بشمرد

دلت شاد باید تن و جان درست ...

فردوسی
 
۱۸۰

فردوسی » شاهنامه » گفتار اندر داستان فرود سیاوش » بخش ۱۲

 

... نترسد ز پیکان تیر خدنگ

بکش چرخ و پیکان سوی اسپ ران

مگر خسته گردد هیون گران ...

... کمان را بزه کرد جنگی فرود

پس آن قبضه چرخ بر کف بسود

بزد تیر بر سینه اسپ گیو ...

فردوسی
 
 
۱
۷
۸
۹
۱۰
۱۱
۴۹۲