گنجور

 
۱۴۱

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۷ - مدح سلطان مظفرالدین قزل ارسلان

 

... تویی جم دگر و تور ثانی از پی آن

خدای کرد جناب تو مقصد جمهور

همه خزاین دریا همه ذخایر کان ...

اثیر اخسیکتی
 
۱۴۲

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۳ - مدح اقضی القضات رکن الدین حافظ همدانی

 

... خاک در صاحب معظم

آن مقصد سالکان همت

مقصود وجود نسل آدم ...

اثیر اخسیکتی
 
۱۴۳

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۸ - وصف صبح و مدح سلطان مظفرالدین قزل ارسلان

 

... پس خود بدین دلیل ره انجام دور زا

مقصد تو بوده یی تو نه بهمان و نه فلان

و ز بهر نو عروس جناب تو بافته است ...

اثیر اخسیکتی
 
۱۴۴

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۰۳ - مدح قزل ارسلان

 

... سبک چو طایر و رفتار او براکب خود

نموده چهره ی مقصد بطایر میمون

کدام مقصد درگاه خسرو مغرب

کدام درگه اعلای تارک گردون ...

اثیر اخسیکتی
 
۱۴۵

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۰۹ - وصف شمع و مدح جمال الدین محمود بن عبداللطیف بن محمد بن ثابت خجندی از رؤسای شافعیه اصفهان

 

... صد بار طول و عرض فلک کرده ای به کام

از بس که گرد مقصد دل بر تنیده ای

صد رفعت از مکان گمان برگذشته ای ...

اثیر اخسیکتی
 
۱۴۷

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الثالث: فی ما یتعلق باحوال الباطن و المرید » شمارهٔ ۵۸

 

یا روی دلم به سوی دیگر گردان

یا مقصد خود مرا میسر گردان

گه عاشق و گه عشق و گهی معشوقه ...

اوحدالدین کرمانی
 
۱۴۸

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الثامن: فی الخصال المذمومة و ما یتولد منها » شمارهٔ ۱

 

بدخواه کسی به مقصد خود نرسد

یک ظن نبرد تا به خودش صد نرسد ...

اوحدالدین کرمانی
 
۱۴۹

کمال‌الدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۷۳۶

 

ای مقصد آمال در و درگه تو

وی آینۀ غیب دل آگه تو ...

کمال‌الدین اسماعیل
 
۱۵۰

کمال‌الدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۶۳ - و قال ایضاً یمدحه

 

... تا روز این کند که معانی زبر کند

داند خرد که مقصد او آستان تست

فکرم چو سوی عالم علوی سفر کند ...

کمال‌الدین اسماعیل
 
۱۵۱

کمال‌الدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۸۳ - و قال ایضآ یمدحه و یذکر فیها احتراق الببوت

 

... صدای صیت تو سیاح و هم را رهبر

مسافران امل را بنان تو مقصد

مجاهزان هنر را ستانۀ تو مقر ...

... صدای صیت تو سیاح و هم را رهبر

مسافران امل را بنان تو مقصد

مجاهزان هنر را ستانۀ تو مقر ...

کمال‌الدین اسماعیل
 
۱۵۲

کمال‌الدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۱۱۴ - و قال ایضاً یمدح الصدر السعید بهاء الدین عبدوس

 

... گمان مبر که مرا حرص می کند تطمیع

ولیک مقصد من آن بود که عرضه دهم

عناء طبع پریشان بنزد رای رفیع ...

کمال‌الدین اسماعیل
 
۱۵۳

کمال‌الدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۱۲۴ - و له ایضا یمدح ملک الشّعراء رکن الدین دعوی دار

 

... در هوا سوخته شد مرغ سخن را پر و بال

هر که او جست مرا مقصد او مدح تو بود

کز پی کسب سعادات کنند استکمال ...

کمال‌الدین اسماعیل
 
۱۵۴

کمال‌الدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۱۳۱ - و قال ایضآ یمدح الصّاحب المعّظم نظام الدّین محمّد طاب ثراه و یصف الدّوات

 

... ملک اقبال ترا جاوید بادا انتظام

مقصد تو از وزارت نیست الا نام نیک

وین دگرها را غرض کسب زر و جمع حطام ...

کمال‌الدین اسماعیل
 
۱۵۵

کمال‌الدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۱۳۴ - فی الصّدر رشید الدّین

 

... باتفاق خرد را برهگذر دیدم

چو دید مقصد من از ره نصیحت گفت

نهال رنج ترا نیک بی ثمر دیدم ...

کمال‌الدین اسماعیل
 
۱۵۶

کمال‌الدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۱۳۶ - و قال ایضاً یمدح سلطان الشّریعهٔ رکن الدّین

 

... اگر از بام جلال تو بدو در نگرم

تا که شد مقصد من بنده جناب تو شدند

هفت سیارۀ افلاک دوان بر اثرم ...

کمال‌الدین اسماعیل
 
۱۵۷

کمال‌الدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۲۲۵ - ایضا له

 

ای جبین تو مطلع اقبال

وی جناب تو مقصد آمال

بنده را رسمکیست بر دیوان ...

کمال‌الدین اسماعیل
 
۱۵۸

کمال‌الدین اسماعیل » ترکیبات » شمارهٔ ۴ - وله ایضا یمدحه

 

... چرخ پیشت نهاد سر برخاک

دست راد تو مقصد املست

خاک پای تو افسر زحلست ...

کمال‌الدین اسماعیل
 
۱۵۹

نجم‌الدین رازی » مرصاد العباد من المبدأ الی المعاد » باب اول » فصل دوم

 

... چون با عجمی کن و مکن باید گفت

مدتی بود تا جمعی طالبان محقق و مریدان صادق هر وقت ازین ضعیف با قلت بضاعت و عدم استطاعت مجموعه ای به پارسی التماس می کردند اگرچه پیش از این چند مجموعه در قلم آمده بود به حسب استعداد و التماس هر طایفه فاما مجموعه ای می خواستند قلیل الحجم کثیر المعنی که از ابتدا و انتهای آفرینش و بدو سلوک و نهایت سیر و مقصد و مقصود عاشق و معشوق خبر دهد هم جام جهان نمای باشد و هم آینه جمال نمای هم استفادت مبتدی ناقص را شامل بود و هم افادت منتهی کامل را

و تا این ضعیف در بلاد عراق و خراسان گاه در سفر و گاه در حضر بود از تعویقات و آفات فتنه های گوناگون فراغت و فرصت نمی یافت که بر اتمام آن اقدام نماید چه هر روز فتنه ای به نوعی دیگر ظاهر می شد که موجب تفرقه دل و توزع خاطر بود خود گویی فتنه دران دیار وطن دارد خواجه علیه الصلوه والسم وقتی فرموده است الفتنه من هاهنا واشار الی المشرق مع هذا بدان فتنه ها راضی نبودیم و قضای آسمانی و تقدیر ربانی را گردن ننهادیم و به صبر و تسلیم پیش نیامدیم و شکر نعمت دین واسلام نگزاردیم و بعض الشراهون من بعض برنخواندیم و کفران نعمت مسلمانی کردیم تا لاجرم ناگاه صدمات سطوات ولین کفرتم ان غذابی لشدید در ان دیار و اهل آن دیار رسید و به شومی فسق فساق و ظلم ظلمه بر مقتضای سنت واذا اردنا ان نهلک قریه امرنا مترفیها ففسقوا فیها فحق علیها القول فدمر ناها تدمیرا دمار از آن ولایت و اهل آن ولایت برآورد ...

نجم‌الدین رازی
 
۱۶۰

نجم‌الدین رازی » مرصاد العباد من المبدأ الی المعاد » باب اول » فصل سیم

 

... و نام کتاب هم بر منوال احوال کتاب نهاده آمد مرصاد العباد من المبدأ الی المعاد تحفه للسلطان کیقباد جعله الله من خواص العباد و سلکه سبیل الرشاد و هلک اعداد اهلاک ثمود و عاد

و چون مرید صادق و طالب عاشق از سر صدق و تأنی نه از سر هوا و تمنی مطالعه کند و بر اصول این فصول اطلاع یابد واقف گردد که او کیست و از کجا آمده است و چون آمده است و به چه کار آمده است و کجا خواهد رفت و چون خواهد رفت و مقصد و مقصود او چیست

جانا دل عاقلان عالم ریش است ...

نجم‌الدین رازی
 
 
۱
۶
۷
۸
۹
۱۰
۵۰