گنجور

 
۱۴۸۱

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۷۴

 

... از ورطه ای که کشتی ما بر کنار رفت

دریا خطر ز گردش چشم حباب داشت

صایب ز ما دگر سخن خونچکان مجوی ...

صائب تبریزی
 
۱۴۸۲

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۸۱

 

... مردم همه مهمان لب کشته خویشند

از گردش چرخ این همه فریاد و فغان چیست

حق رزق تو بر سفره افلاک نوشته است ...

صائب تبریزی
 
۱۴۸۳

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۹۲

 

زین نقطه بود گردش پرگار فلکها

هر چند که ما را ز سویدا خبری نیست ...

صائب تبریزی
 
۱۴۸۴

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۹۶

 

... چون از لب پیمانه من زهر نریزد

صایب به من از گردش ایام چها رفت

صائب تبریزی
 
۱۴۸۵

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۰۲

 

... پیداتر ازانی که بپرسند نشانت

گردون که به گردش نرسد فکر جهانگرد

گردی است که برخاسته از راهروانت ...

صائب تبریزی
 
۱۴۸۶

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۹۳

 

زان پیشتر که تیغ کشد آفتاب صبح

رطلی به گردش آر گرانتر ز خواب صبح

فرصت غنیمت است به دست دعا بشوی ...

صائب تبریزی
 
۱۴۸۷

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۱۰

 

شد زسر گردانی من بس که حیران گردباد

کرد گردش را فرامش در بیابان گردباد

چون ندارد ریشه در صحرای امکان گردباد ...

صائب تبریزی
 
۱۴۸۸

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۲۰

 

... شور عالم نیست ما را مانع از وجد و سماع

وقت طوفان گردش گرداب می گردد زیاد

خارخار شوق هر کس را به دریا آورد ...

صائب تبریزی
 
۱۴۸۹

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۲۷

 

... بی تکلف حاصل کون و مکان را می برد

گردش چشمی که من دیدم ز دام زلف او

از دل من خارخار آشیان را می برد ...

صائب تبریزی
 
۱۴۹۰

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۶۳

 

... آسیای سنگدل با دانه گندم نکرد

آنچه با خاکی نهادان گردش افلاک کرد

گرچه صایب می چکد آب حیات از خامه ام ...

صائب تبریزی
 
۱۴۹۱

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۹۳

 

خون ما را چرخ عاجزکش به دست زور خورد

مغز ما را گردش سیاره همچون مور خورد

بی نیاز از آب خضرم عمر درویشی دراز ...

صائب تبریزی
 
۱۴۹۲

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۷۷

 

... همچو زنبور عسل تا خانه سامان داده اند

عارفان را شکوه ای از گردش افلاک نیست

اختیار کشتی خود را به طوفان داده اند ...

صائب تبریزی
 
۱۴۹۳

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۸۹

 

... سالکان واصل نمی گردند بی ذکر بلند

از فلاخن سنگ بی گردش نمی گردد خلاص

جان زندانی به وجد آزاد می گردد زبند ...

صائب تبریزی
 
۱۴۹۴

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۳۱

 

... این تنور خام تاکی حفظ این طوفان کند

بیشتر از گردش افلاک می نالند خلق

جنبش گهواره اینجا طفل را گریان کند

مور نتواند به گردش در نیام خاک گشت

هر که از جوهر در اینجا تیغ را عریان کند ...

صائب تبریزی
 
۱۴۹۵

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۷۷

 

... پنبه مغز از سر مینای ما دور افکند

گردش پرگار گردون گردد از مرکز تمام

نیست نقصی گر سلیمان سایه بر مور افکند ...

صائب تبریزی
 
۱۴۹۶

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۳۳

 

... عشق ازین هنگامه مطلب جز شکست دل نداشت

گردش نه آسیا از بهر این یک دانه بود

یاد ایامی که نور شمع با آن سرکشی ...

... کشتی انصاف را اکنون به خشکی بسته اند

پیش ازین دور فلکها گردش پیمانه بود

عشق تا پروای تعلیم و دماغ درس داشت ...

صائب تبریزی
 
۱۴۹۷

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۹۴

 

... زیر گردون خواب راحت هم میسر می شود

خاکساران می برند از گردش افلاک فیض

هرچه دارد شیشه صرف جام و ساغر می شود ...

صائب تبریزی
 
۱۴۹۸

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۸۵

 

گردش سال است می در ساغر عشرت کنید

گوش مینا را تهی از پنبه غفلت کنید ...

صائب تبریزی
 
۱۴۹۹

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۸۷

 

... روز و شب را در نشاط و خرمی یکسان کنید

گردش پرگار را یک نقطه بال و پر بس است

هست تا در جام و مینا قطره ای طوفان کنید ...

صائب تبریزی
 
۱۵۰۰

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۵۶

 

... سفر آسان کند هر عقده مشکل که پیش آید

پر و بال فلاخن وقت گردش سنگ می گردد

حیا افزون کند گیرایی چشم نکویان را ...

صائب تبریزی
 
 
۱
۷۳
۷۴
۷۵
۷۶
۷۷
۱۳۰