زین نقطه بود گردش پرگار فلکها
هر چند که ما را ز سویدا خبری نیست
این خواب پریشان گل پوشیدن چشم است
بیدار دلان را ز تمنا خبری نیست
در عالم باطن نرسد زاهد بی مغز
کف را ز نهانخانه دریا خبری نیست
در گوشه دلتنگی ما گوشه نشینان
از جبهه واکرده صحرا خبری نیست
آسوده بود سرو ز بیطاقتی آب
این سر به هوا را ز ته پا خبری نیست
از نافه خبر آهوی رم کرده ندارد
وحشت زده را از دل شیدا خبری نیست
صائب نکند آه اثر در دل سنگین
از سوز شرر در دل خارا خبری نیست
در چشم و دل پاک ز دنیا خبری نیست
در عالم حیرت ز تماشا خبری نیست
کوته نظری پرده بینایی روح است
در دیده سوزن ز مسیحا خبری نیست
در جان هوسناک زلیخاست عروسی
در خلوت یوسف ز زلیخا خبری نیست
قاف عدم آوازه تراش است، وگرنه
در عالم ایجاد ز عنقا خبری نیست
تن بیخبرست از دل پرشور، که خم را
از جوش نشاط می حمرا خبری نیست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از چرخش حوادث و واقعیتهای زندگی صحبت میکند و به بیخبری انسانها از مشکلات و دردهای درونی اشاره دارد. او بیان میکند که در دنیای باطن، زاهدان بیدانش نمیتوانند به عمق مسائل برسند و افرادی که در گوشهنشینی به سر میبرند از وضعیت واقعی خود آگاه نیستند. شاعر با مثالهای مختلف به بیخبری و عدم شناخت حقیقی انسانها از احساسات و زمانه میپردازد و میگوید که در دنیای پیشرفت و وجود، نشانی از موجودات فرشتهخو یا نیکوکار به چشم نمیخورد. در نهایت، به مفهوم عشق و هوس اشاره کرده و میگوید که این احساسات در خفا وجود دارند، اما از ابراز آنها ناتوانند. به طور کلی، شعر نشاندهنده عمق احساسات انسانی و عدم شناخت افراد از خود و دنیای اطرافشان است.
هوش مصنوعی: از این نقطه، حرکت گردشی آسمانها به وجود میآید، هرچند که ما از واقعیتها و واقعیتهای پیچیده دنیا خبر نداریم.
هوش مصنوعی: این خواب آشفته، فقط برای آنانی که دل در خواب دارند، زیبایی و جذابیت دارد و آن کسانی که بیدار و آگاه هستند، از آرزوها و خواستهها بیخبرند.
هوش مصنوعی: زاهد بیمغز، که تنها ظاهرسنجی میکند، نمیتواند به عمق حقیقت و عرفان دست یابد، چرا که در دنیای پنهان و باطن، هیچ خبری از دریا و عمق معانی نیست.
هوش مصنوعی: در دلهای دلتنگ ما که گوشهنشین هستیم، هیچ خبری از جبهه و بیابان نیست.
هوش مصنوعی: سرو از بیقراری آب در این سر، آرام و بیخبر از ناآرامیهای پایین پای خود است.
هوش مصنوعی: از میان نغمهها و آوازها، آوای دلانگیز و دلنواز به گوش نمیرسد. آنکه دلش شیدا و پرشور است، بیخبر از وحشت و اضطراب آهوهای رمکرده است.
هوش مصنوعی: آه و ناله هیچ تأثیری بر دلهای سخت و سنگین ندارد، چرا که در دل سنگ خارا هیچ خبری از شعلههای سوزان نیست.
هوش مصنوعی: در چشمان و دل پاک، چیزی از دنیا دیده نمیشود و در این حیرتآور، از تماشای چیزها خبری نیست.
هوش مصنوعی: کوتاهنگری باعث میشود که روح انسان نتواند به درستی ببیند و در نتیجه، مانند سوزنی که از آن به سختی میتوان نگاه کرد، دید محدود و ناقصی داشت. در این شرایط، خبری از نیکی و رحمت الهی مانند مسیحا وجود ندارد.
هوش مصنوعی: در دل زلیخا آرزوی عشق و وصال یوسف وجود دارد، اما در تنهایی یوسف خبری از زلیخا نیست.
هوش مصنوعی: در عالم وجود، هیچ خبر یا نشانی از عنقا وجود ندارد، بلکه این عدم و نیستی است که نام و آوازه تو را شکل داده است.
هوش مصنوعی: تن، از حال و هوای پر احساسی که در دل جاری است، بیخبر است؛ و خم، به دلیل نشاط و شوق، هیچ اطلاعی از جوش و خروش خود ندارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
در چشم و دل پاک ز دنیا خبری نیست
در عالم حیرت ز تماشا خبری نیست
آسوده بود سرو ز بی طاقتی آب
این سر به هوا را ز ته پا خبری نیست
مینالم از عشق تو، جان را خبری نیست
بیمارم غمخوارم کس را خبری نیست
تا پای نهادیم درین راه تو جانان
حیران شده ام مرده دلان را خبری نیست
از حال من آگاه کجا میشود آن یار
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.