گنجور

 
صائب تبریزی

گردش سال است، می در ساغر عشرت کنید

گوش مینا را تهی از پنبه غفلت کنید

سوره یاسین چه می خوانید چل نوبت به نار؟

نارپستانی به دست آرید و صد عشرت کنید

آفتاب امروز در برج شرف پا می نهد

دست پیش آرید و با جام و سبو بیعت کنید

شب نشین با مه جبینان چشم روشن می کند

همچو شمع قدردان سر در سر صحبت کنید

آسمان از سنگ انجم سنگلاخ تفرقه است

تا میسر هست ای احباب جمعیت کنید

بر مدارید از نگاهش چشم، اگر افتد به دست

گوشه چشمی کز او ادراک کیفیت کنید

یوسف ما در ترازو چند باشد همچو سنگ؟

ای به همت از زلیخا کمتران، غیرت کنید!

این غزل را تازه صائب در قلم آورده است

در نوشتن دوستان بر یکدگر سبقت کنید