گنجور

 
۱۲۴۱

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۳۷

 

... دشمن خانگی از خصم برونی بترست

بیشتر شکوه یوسف ز برادر باشد

پا به دامن چو کشیدی به بهشت افتادی ...

صائب تبریزی
 
۱۲۴۲

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸۵۰

 

... اگر چه یوسف مصری ز چرخ شعبده باز

به ریسمان برادر به چاه خواهی شد

نسیم شام نباید به خوش قماشی صبح ...

صائب تبریزی
 
۱۲۴۳

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۵۸

 

... این آن غزل که سعدی شیراز گفته است

مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد

صائب تبریزی
 
۱۲۴۴

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۰۳

 

... صایب چه اعتبار براخوان روزگار

یوسف به ریسمان برادر به چاه شد

صائب تبریزی
 
۱۲۴۵

صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۱۰۹

 

یوسف از بی مهری اخوان به چاه افتاده است

بی حسد نبود برادر گر پیمبرزاده است

صائب تبریزی
 
۱۲۴۶

صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۱۲۵

 

مرا در چاه چون یوسف وطن از مکر اخوان است

برادر گر پیمبرزاده باشد دشمن جان است

صائب تبریزی
 
۱۲۴۷

صائب تبریزی » دیوان اشعار » ابیات منتسب » شمارهٔ ۲۶

 

به فریب کسی ز راه مرو

یوسف من اگر برادر توست

صائب تبریزی
 
۱۲۴۸

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۱۰

 

... ز چاه خود چه سان آیند بر بامم کبوترها

برادر خواند طغرا اهل عالم را ز خونگرمی

چو یوسف عاقبت آزارها دید از برادرها

طغرای مشهدی
 
۱۲۴۹

قدسی مشهدی » ساقی‌نامه » بخش ۱۷

 

... که هرکس خود از خویش دید آنچه دید

ز یار و برادر که دانی به است

برادر اگر یار و یاری ده است

اگر هوشمندی به خویشان مناز ...

قدسی مشهدی
 
۱۲۵۰

قدسی مشهدی » ساقی‌نامه » بخش ۱۸

 

... مبادا رگ چشم هرگز قوی

به مهر برادر چرایی اسیر

بخوان قصه یوسف و پند گیر ...

قدسی مشهدی
 
۱۲۵۱

ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۸ - در بیان اوصاف پیر خود

 

... که بیت الله بود قبله نمایش

ز خلق خویش با رحمت برادر

به چشمش مور و جم با هم برابر ...

ملا مسیح
 
۱۲۵۲

ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۱۴ - آغاز داستان رام و سیتا

 

... ز عدلش آتش و پنبه شده خویش

برادر خوانده خواندی گرگ را میش

به دورش بس که گیتی بود خرم ...

ملا مسیح
 
۱۲۵۳

ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۲۳ - رفتن رام در شهر ترهت همراه بسوامتر و کشیدن کمان در سینمبر و دادن راجه جنک دختر خود را سیتا به کدخدایی رام

 

... دگ ر این لچمن گیتی ستان است

به بازو با برادر هم عنان است

زیک روغن چراغی هر دو پر نور ...

ملا مسیح
 
۱۲۵۴

ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۲۴ - آمدن راجه جسرت از شهر اوده در ترهت به جهت کدخدائی رام

 

... حقیقی دختر خود را به لچمن

دو دختر داشت دیگر از برادر

که با سیتا همی دیدش برابر ...

ملا مسیح
 
۱۲۵۵

ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۲۸ - اخراج کردن جسرت رام را و روان شدن رام و سیتا و لچمن به صحرای چترکوت

 

... پی دفع ملال آید ترا کار

ز دلسوزی برادر نیز همراه

شریک روز بد شد خواه نا خواه ...

... جگر پر خون و دل پر زهر رفتند

به صحرا رام و سیتا و برادر

روان حیران تراز عاصی به محشر ...

ملا مسیح
 
۱۲۵۶

ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۳۰ - در بیان وفات کردن راجه جسرت در فراق رام

 

... ز روبه بازی این گرگ اخضر

پدر شد یوسف خود را برادر

ندانست این که بی دیدار محبوب ...

ملا مسیح
 
۱۲۵۷

ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۳۱ - مشورت کردن وزیران با برت به جهت جلوس او و منع کردن برت وزیران را و آمدن در چترکوت به جهت آوردن رام و انکار کردن رام از ملک

 

... مرا هر چند جسرت داد افسر

و لیکن هست این حق برادر

تصرف چون کنم بر من حرامست ...

... یقین شد در دل آن قوم یکسر

که بهر قتل رام آمد برادر

به پاسخ پیر زاهد با برت گفت ...

... برهنه ماند زان افسر مرا سر

کنون خواهم پدر باشد برادر

به داغ تازه من مرهمی نه ...

... شنیده رام نام برت و لشکر

جوابش داد خندان ای برادر

نخواهد بود کرده آنچه تقریر ...

... به احسان بشکفان پژمرده گلشن

چو بشنید این سخن رام از برادر

به ماتم خاک ره افشاند بر سر ...

... ز خواب غفلت او را ساخت بیدار

برادر را بسی پند پدر داد

که باید داشتن این پندها یاد ...

ملا مسیح
 
۱۲۵۸

ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۳۲ - رخصت کردن رام برت را با کفش چوبین و تعریف سلوک پادشاهی او

 

... مزاحم خلوت شانرا دگر کیست

برادر گفت کاین یزدان شناسان

ز دیوانند روز و شب هراسان ...

ملا مسیح
 
۱۲۵۹

ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۳۳ - رفتن رام از چترکوت به صحرای اتره زاهد و دیدن سیتا زن او را و فرود آمدن حله ها از عالم بالا برای سیتا به دعای زن زاهد

 

چو سیاحان به عزم جای دیگر

صنم همره روان شد با برادر

به هر صحرا و کوه و دشت و وادی ...

... چو گل کرده میان رنگ و بو جا

روان رام و برادر چون با گنگ

میان هر دو سیتا سرستی رنگ ...

ملا مسیح
 
۱۲۶۰

ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۳۴ - رفتن رام در منزل سرسکه بر بتک زاهد و دیدن اندر را در آنجا و رفتن زاهد به عالم بالا

 

... ز اسباب شهنشاهی مهیا

به حیرت ماند ازو رام و برادر

که غایب شد ز چشم آن روح پیکر ...

ملا مسیح
 
 
۱
۶۱
۶۲
۶۳
۶۴
۶۵
۹۵