گنجور

 
۹۲۱

قوامی رازی » دیوان اشعار » شمارهٔ ۱۰۹ - در عدل خدای تعالی و امامت ائمه اثنی عشر علیهم السلام و موعظت و نصیحت و مدح نقیب النقباء ری شرف الدین مرتضی گوید

 

... ز خون کافر گفت است مرتضی را هم

ز ذوالفقار به جز لاله بر بنفشه مکار

مبر تو تهمت شتم صحابه بر شیعت ...

... که آفتاب جلال است وسایه دادار

نقیب آل محمد سلاله نبوی

جمال گوهر سلجوق و فخر آل و تبار ...

قوامی رازی
 
۹۲۲

قوامی رازی » دیوان اشعار » شمارهٔ ۱۱۳ - در تفکر در آثار قدرت خدای تعالی و در موعظت و نصیحت گوید

 

... ز نرگس تاج زر سازد ز گلبن تخت پیروزه

ز برگ لاله ها گلشن ز شاخ سروها ایوان

ز صنعش عندلیب ازشاخ سوگند دهد گل را

به چشم نرگس سیراب و روی لاله نعمان

گهی ازقطره باران به شاخ ارغوان سازد

کنار لاله پرلؤلؤ میان باغ پرمرجان

چو او بستان بیاراید به گلها راست پنداری ...

قوامی رازی
 
۹۲۳

قوامی رازی » دیوان اشعار » شمارهٔ ۱۱۴ - در توحید و پند و زهد گوید

 

... کبکان به کوهسار خرامان به قدرتش

چون لعبتان چین شده خندان و لاله چین

زاغان فراز برف زمستان ز صنعتش ...

قوامی رازی
 
۹۲۴

انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰

 

... بر سیم ساده بیخته از مشک سوده گرد

بر برگ لاله ریخته از قیر ناب آب

خط تو بر خد تو چو بر سیم پای مور ...

انوری
 
۹۲۵

انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳

 

... چون لب تو باده خوش رنگ نه

چون رخ تو لاله خود روی نیست

زلف تو چوگان و دلم گوی اوست ...

انوری
 
۹۲۶

انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۵

 

... آرزو گر به گدایان نرسد یاد رسد

چه رسیدست به لاله ز رخت جز حسرت

حسرت آنست که بر سوسن آزاد رسد ...

انوری
 
۹۲۷

انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۵

 

... دام دلها زده از مرزنگوش

لاله اش از آتش می پروین پاش

زهره اش از باد سحر سنبل پوش ...

انوری
 
۹۲۸

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۶ - در مدح عمادالدین فیروز شاه

 

... یازان سوی ابر از چه گشادست دهان را

ور لاله نورسته نه افروخته شمعیست

روشن ز چه دارد همه اطراف مکان را ...

... وز عکس سنان و سلب لعل طراده

میدان هوا طعنه زند لاله ستان را

سر جفت کند افعی قربان و چو آن دید ...

انوری
 
۹۲۹

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۸ - در مدح ناصرالدین ابوالفتح

 

... بنفشه سر چو درآورد این تمنی را

حدیث عارض گل درگرفت و لاله شنید

به نفس نامیه برداشت این دو معنی را ...

انوری
 
۹۳۰

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۴ - در مدح ابوالمعالی مجدالدین بن احمد

 

... بر ماه مشک داری و بر سرو بوستان

در لاله نوش داری و در عنبر آفتاب

گر حور و آفتاب نهم نام تو رواست ...

... تا نوبهار سبز بود و آسمان کبود

تا لاله سایه جوید و نیلوفر آفتاب

سر سبز باد ناصحت از دور آسمان

پژمرده لاله وار حسودت در آفتاب

در جشن آسمان وش تو ریخته به ناز ...

انوری
 
۹۳۱

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۱ - در صفت خزان و مدح ناصرالدین ابوالفتح طاهر

 

... چون چمن ها ز ذهابش همه یکسر ذهب است

این عجب نیست بسی کز اثر لاله و خوید

گفتی آهوبره میناسم و بیجاده لب است ...

انوری
 
۹۳۲

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۳۷ - در وصف ربیع و مدح مجدالدین ابوالحسن عمرانی

 

... راست چون آزده سوهانست

لاله بر شاخ زمرد به مثل

قدحی از شبه و مرجانست ...

انوری
 
۹۳۳

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۳۹ - در مدح امیر نصیرالدین تاج‌الملوک ابوالفوارس

 

... روز هیجا که از طراده لعل

موکبت شکل لاله زار گرفت

کارزار از هزاهز سپهت ...

انوری
 
۹۳۴

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۴۱ - در مدح ملک عادل یوسف

 

... مدار جهان باد بر صبح و شامت

مبادا که یک لاله فتح روید

نه در سبزه خنجر سبز فامت ...

انوری
 
۹۳۵

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۴۳ - در مدح صاحب صدر طاهربن مظفر

 

... بی رفیقان سر سفر دارد

دهن لاله چون دهان صدف

ابر پیوسته پر گهر دارد

لاله گویی که بر زبان همه روز

مدح دستور دادگر دارد ...

... چون گل از خنده لب مبند که خصم

داغ چون لاله بر جگر دارد

انوری
 
۹۳۶

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۵۹ - در مدح سلطان سنجر

 

... وز نوک سنان خضاب گشته

اطراف هوا لاله زار باشد

نکبای علم در سپهر پیچد ...

... بر منهزمان سایه بار باشد

چون لاله تیغت شکفته گردد

در عالم نصرت بهار باشد ...

انوری
 
۹۳۷

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۷۳ - در صفت بغداد و مدح ملک الامرا قطب الدین مودود شاه

 

... به گاه آنکه به صحرا کشد صبا لشکر

دهان لاله کند ابر معدن لؤلؤ

کنار سبزه کند باد مسکن عنبر ...

... میان سبزه درفشان شود گل احمر

شکفته نرگس بویا به طرف لاله ستان

چنانکه در قدح گوهرین می اصفر

ستاک لاله فروزان بدان صفت که بود

زمشک و غالیه آکنده بسدین مجمر ...

انوری
 
۹۳۸

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۸۰ - در مدح صدرالزمان علاء الدین محمود خراسانی

 

... بوی خاک از نرگس و سوسن چو مشک تبتی

روی باغ از لاله و نسرین چو نقش قندهار

مرحبا بویی که عطارش نباشد در میان ...

... رونق بازار بت رویان بشد زیرا که بود

بوی خطشان گلستان و رنگ رخشان لاله زار

باده خور چون لاله و گل زانکه اندر کوه و دشت

لاله می روید ز خارا گل همی روید ز خار

باده خوردن خوش بود بر گل به هنگام صبوح ...

انوری
 
۹۳۹

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۸۱ - در مدح صاحب سعید جلال‌الوزرا عمربن مخلص

 

هندویی کز مژگان کرد مرا لاله قطار

سوخت از آتش غم جان مرا هندووار

لاله راندن به دم و سوختن اندر آتش

هندوان دست ببردند بدین هر دو نگار ...

انوری
 
۹۴۰

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۸۴ - در مدح امیر ناصرالدین قتلغ شاه

 

... مرده خواهد که بجنبد به چنین وقت از جا

کشته خواهد که ز خون لاله کند با گلنار

کار می ساز که بی می نتوان رفت به باغ ...

انوری
 
 
۱
۴۵
۴۶
۴۷
۴۸
۴۹
۳۶۲