چون کسی نیست که از عشق تو فریاد رسد
چه کنم صبر کنم گر ز تو بیداد رسد
گر وصال تو به ما مینرسد ما و خیال
آرزو گر به گدایان نرسد یاد رسد
چه رسیدست به لاله ز رخت جز حسرت
حسرت آنست که بر سوسن آزاد رسد
خاک درگاه ترا سرمهٔ خود خواهم کرد
آری از خاک درت این قدرم باد رسد
از تو هر روز غمی میطلبم از پی آنک
سیری دینه به امروز چه فریاد رسد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این اشعار به احساس تنهایی و ناامیدی ناشی از عشق اشاره میکند. او میگوید که هیچکس در کمک به او نیست و باید صبر کند، حتی اگر از عشق بیداد ببیند. در حالی که وصال معشوق دست نیافتنی است، او به یاد و آرزوهایش ادامه میدهد. شاعر حسرتی عمیق از دوری معشوق خود دارد و به خاک درگاه او ارزش میدهد. او هر روز دلش غم میطلبد و از احساس درد و بیپناهی خود میگوید.
هوش مصنوعی: وقتی کسی نیست که در عشق تو به کمکم بیاید، باید صبر کنم حتی اگر از طرف تو بیعدالتیهایی پیش آید.
هوش مصنوعی: اگر امکان رسیدن به وصل تو برای ما وجود ندارد، پس ما با خیال آرزوهای خود زندگی میکنیم و حتی اگر محبت ما به دیگران نرسد، یاد تو در دلها باقی میماند.
هوش مصنوعی: چه بر سر لاله آمده جز حسرت و افسوس، حسرتی که بر سوسن آزاد خواهد رسید.
هوش مصنوعی: میخواهم خاک درگاه تو را به چشمانم بمالم، زیرا از آن خاک به اندازهای خوشبختی به من میرسد.
هوش مصنوعی: هر روز از تو خواستهام که برایم غم بیاوری، زیرا از این دنیا به اندازه کافی سیر شدهام و نمیدانم امروز چه کمکی میتواند به من برسد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون ننالم که ز عشقم همه بیداد رسد
بجز از ناله زارم که به فریاد رسد
صورت چین که به آرایش نقاش کسی است
کی بزیبایی آن حسن خدا داد رسد
مرهمی نه بدل از خنده شیرین ورنه
[...]
چه عجب گر به دل از تیغ تو بیداد رسد
شیشه را حال چه باشد که به فولاد رسد
هر دم از هجر تو بر چرخ رسانم فریاد
به امیدی که مگر چرخ به فریاد رسد
مکن از آه من اکراه که شمع رخ تو
[...]
نه مرا خاطر غمگین نه دل شاد رسد
بمن آخر چه ازین عالم ایجاد رسد
ای جرس تا بکی از ناله گلو پاره کنی
کس درین بادیه دیدیکه بفریاد رسد
ایخوش آن صید که کس گر نرسد بر سر او
[...]
تا کیم نوحه به گوش از دل ناشاد رسد؟
تا نظر باز کنم ناوک بیداد رسد
بر سر هر گره زلف تو لرزم که مباد
دست خشکیده ای از جانب شمشاد رسد
می شود دل نشود مضطرب از آمدنت؟
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.