شمارهٔ ۱۰۹ - در عدل خدای تعالی و امامت ائمه اثنی عشر علیهم السلام و موعظت و نصیحت و مدح نقیب النقباء ری شرف الدین مرتضی گوید
چهار دار امام ای پسر ولی سه چهار
کزین دوازده یابی بهشت جنت بار
من از دوازده نازم تو از چهار ای دوست
کنون بباید هان ساختن به هم ناچار
به چار فصل نگه کن که هست در سالی
چگونه ساخته گشت است با دوازده چار
من و تو هر دو بدو مذهبیم در یک دین
چنانکه روز و شب از یک جهان بدو هنجار
تو از میان من و خویشتن بده انصاف
نه مهر ورز به یکبارگی نه کینه گذار
نه فرد باش ز ظلمت نه دور باش از نور
چو صبح تکیه زن اندر میان لیل و نهار
من و تو را نگزیرد ز یکدگر در دین
چنانکه احمد را از مهاجر و انصار
اگر دوازده گویم علی است اول دور
وگربه چار بگوئی علی است آخر کار
چهار یار تمام از دوازده باشد
چو ز اهل بیت نباشد یکی سه باشد یار
و گر بیاران گفتی به اهل بیت بگوی
رحب یاران با اهل بیت بغض مدار
تو مهر یاران با اهل بیت دار به هم
که بوده اند نبی و عتیق در یک غار
طریق عدل نگهدار در ره توحید
بگرد جبر مگرد ای عزیز من زنهار
بدان جهان چه شوی هم بدین جهان اندر
یکی به جور خزان بنگر و به عدل بهار
گر از مدائن خلد آرزو است ایوانت
ز عدل سر نتوانی کشید کسری وار
بدان خدای که کرد از شرف مدینه و در
ز علم احمد مختار و حیدر کرار
که گر تو مهر دراز عشق مهر دل نکنی
درین مدینه نیابی چو حلقه بر دربار
ز بغض ایزد اگر قفل نیست بر در تو
به راه دوزخ بر هفت در زنی مسمار
ز نار و جنت به الله که رنج و راحت نیست
مگر ز کینه و مهر و قسیم جنت و نار
ز مصطفی تو شوی زرد روی چون آبی
ز مرتضی چو دل آگنده ای چو دانه نار
چو می زنی ز عمر لاف دوستی در دین
به گرد جبر چه گردی بیا و عدل بیار
چو عمر و عمر تو بر باد داده شد زیرا
که عمر و واری در کار نه عمر کردار
نثار مؤمن فرمود مصطفی را حق
که در حدیث به جز در ز ابر وحی مبار
ز خون کافر گفت است مرتضی را هم
ز ذوالفقار به جز لاله بر بنفشه مکار
مبر تو تهمت شتم صحابه بر شیعت
مگوی چیزی کت واجب آید استغفار
مدار باور آن را که این سخن گوید
که هست عثمان مهتر ز حیدر کرار
تعصبی که کنون هست در میانه ما
نبود هرگز در عهد احمد مختار
زمانه اول چون آخرالزمان کی بود
چگونه باشد روز سفید چون شب تار
هر آنکه آمد در دین رسول گفت او را
به مژدگانی دین در نثار کن دینار
به مرتضی که نه دینار خواست نه دنیا
چه گفت گفت فلان را ز کفر در دین آر
به علم همچو علی کس نبود در اسلام
که بود مطلع سر ز عالم الاسرار
کمال علم الهی چو جهل خلقان نیست
جمال غنچه گل کی بود چو غمزه خار
سرای شرع نبی را علی ستون بناست
دگر چه آید و خیزد همی ز رنگ و نگار
به علم و عصمت و مردی سؤالها کردیم
«علی » جواب همی آمد از در و دیوار
قصیده های قوامی قیامت سخن است
که طیر بهشت است جعفر طیار
لطیفه ایت بگویم برمز غمز مکن
ورت به هوش نیارم بگوش در مگذار
به باغ باقی درچند گونه مرغانند
ز یک بده شده از ده به صد ز صد به هزار
حروف حکمت سیر مغ لم یزل در غیب
ز لوح کردن طاوس سدره را تکرار
همای شرع بگسترد سایه در عالم
ز عندلیب رسالت گشاده شد منقار
چو باز عصمت در صیدگاه دین آمد
به باغ یازده طوطی شدند در گفتار
که تا ز باغ حسد دشمنان زاغ صفت
فرو برند ز تیمار سر چو بوتیمار
قوامیا تو سراینده دار همچون گل
فراز گلبن ارواح بلبل اشعار
بر انتظار خروش خروس مهدی باش
به عهد سید شاهین دل عقاب شکار
جهان عزشرف الدین که هر دمی زشرف
سر فلک به لگد می زند هزاران بار
سپهر حمد محمد که در مصاف سخا
به تیغ جود بر آرد ز خیل آز دمار
خدایگان گهری مصطفی نسب صدری
که آفتاب جلال است وسایه دادار
نقیب آل محمد سلاله نبوی
جمال گوهر سلجوق و فخر آل و تبار
خدای رحمت و خسرو دل و سپهبد سهم
فرشته شکل و پیمبرفش و امام شعار
همی دهند ز دیوان رای روشن اوی
منوران فلک را معیشت و ادرار
اگرچو همت او موجها زند دریا
گهربرند ز دریا کنارها به کنار
به نزد همت او کیست آسمان و زمین
به دست دایره کش چیست نقطه و پرگار
ایا سیاست تو همچو دیو بی آزرم
ایا لطافت تو چون فرشته بی آزار
اگرچه هست تو را آب لطف دوست نواز
تو راست آتش تهدید خشم دشمن خوار
در آب پنهان ناخن برای خرچنگ است
ز پیش صورت آب ارچه هست آینه دار
ز بیم خشم تو در حلم تو گریزد مرگ
از آن کجا سپر تیغ برق شد کهسار
ز عطر خلق تویک ذره کم نخواهد شد
اگر شوند مؤید همه جهان عطار
ز عدل خوشه گوهر برآری ار گوئی
زبان آب روان در دهان آتش کار
شگفتم آید چون بینم از قلم خطت
که دید مورچه هرگز روان ز دیده مار
خزینه های علوم تو را نه بس باشد
گر آفتاب شود کوتوال و چرخ حصار
توآن سکندر دینی که هست حجت تو
ز پیش رخنه یأجوج شبهه شه دیوار
ز بهر کسب سعادت فلک کند کارت
درین دوازده دوکان به هفت دست افزار
هزار کنگره دارد حصار دولت تو
کهینه کنگره مهتر ز گنبد دوار
بر آستانه تو رخ همی نهد دولت
ز بهرآنکه برین خاک به چنان رخسار
هر آینه علم ازجرم آفتاب سزد
هر آنکه رابود ازدورآسمان دستار
تو از نژاد امامان و پادشاهانی
کراست این درج و رتبت ازصغار و کبار
به جز تو کیست ز سادات در همه دنیا
که او ائمه نژاد آمد و ملوک تبار
ترا نقابت سلطان از آن جهت فرمود
که تا به خدمت آن تیز ترکنی بازار
ولیکن از شرف و حشمتی که هست تو را
برین سپاه تو زیبی همی سپهسالار
صداع شغل نقابت ز حرمتش بیش است
نشاط باده نیرزد همی به رنج خمار
نه سوی راحت ورنج است مرتو را این شغل
نه بهر گرمی و سردیست مرد را شلوار
به عمر دشمن تو ماند در جهان زیرا
به کعبتین شب و روز باخت است قمار
چو صدر شرع شدی کبریا شده دشمن
چو چرخ آینه شد ابر باشدش زنگار
دلم ز فر تو معنی فشان شد است آری
هوا ز طلعت خورشید ذره کردنثار
ایا ز فضل شده در میانه فضلا
همان چنانکه بر خفتگان بود بیدار
منم قوامی کان میده های شعرپزم
که لاغران معانی کنند ازو پروار
ز کشت حکمت در کاروانسرای سخن
همی نهم به نهان خانه دماغ انبار
در آسیای تفکر چو گندم آرد کنم
بپشت گاو سپهر آورم به دکان بار
بدان تنور بود دست پخت خاطر من
به کام فایده در دیر خای و زودگوار
به حرص مشتریانم ز تیربازاری
نهند گرده امسال در ترازوی پار
همیشه تا که بود اسم یاری و یاور
همیشه تا که بود نام اندک و بسیار
تو را ز اندک و بسیار بهره نیکی باد
که بدر یاور دینی و صدر دولت یار
پدر ز دیدن تو شاد و تو هم از او «شاد»
زمانه از تو و تو از زمانه برخوردار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن در قالب شعر به روابط بین امامان و مسلمانان و مفهوم دوستی، عدالت و دین اشاره میکند. شاعر به تشبیه میان دوازده و چهار میپردازد تا دربارهی اتحاد و همبستگی مسلمانان با یکدیگر و با اهل بیت پیامبر (ص) سخن بگوید. او بر اهمیت محبت و عدم تعصب میان پیروان تأکید میکند و به تاریخ اسلام و شخصیتهای برجسته آن اشاره میکند، از جمله علی (ع) و دیگر صحابه. شاعر همچنین به نقش علم و عدل در دین اسلام و لزوم احترام به عالمان و امامان میپردازد و به خواننده میآموزد که در برابر کینه و عداوت، باید همواره بر محبت و اعتماد تأکید کرد. در نهایت، شاعر به پیروزی حق و حقیقت و ضرورت تقوا در زندگی مؤمنان اشاره میکند.
هوش مصنوعی: ای پسر، چهار دَرِ امام وجود دارد، اما سه یا چهار از آن دَرها، بهشت را به تو نشان میدهند.
هوش مصنوعی: من از دوازده نشانههای زیبایی دارم و تو از چهار نشانه. حالا باید به ناچار تلاش کنیم که با هم هماهنگ شویم و رابطهمان را بسازیم.
هوش مصنوعی: به چهار فصل سال نگاه کن و ببین که سال چگونه در این دوازده ماه و چهار فصل شکل میگیرد و تغییر میکند.
هوش مصنوعی: ما هر دو در عقاید خود متفاوت هستیم، اما در واقعیت همچون روز و شب که از یک دنیا و طبق یک قاعده به وجود آمدهاند، به هم مرتبطیم.
هوش مصنوعی: لطفاً بین من و خودت با انصاف قضاوت کن، نه این که به یکباره مهربانی کنی و نه کینه به دل بگیری.
هوش مصنوعی: در تاریکی غرق نشو و از نور فاصله نگیر. مانند صبح که همزمان در میانه شب و روز قرار دارد، تو هم باید در میانه این دو حالت باقی بمانی.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که من و تو در ایمان و دین، باید به گونهای به هم تعلق داشته باشیم که مانند پیوند پیامبر اسلام (احمد) با مسلمانان اولیه از قبیل مهاجران و انصار باشد، به این معنی که هیچکدام از ما بدون یکدیگر در مسیر ایمان و دین مشخص نمیشویم.
هوش مصنوعی: اگر دوازده را بگویی، علی در ابتدای دور است و اگر چهار را بگویی، علی در پایان کار قرار دارد.
هوش مصنوعی: این بیت اشاره به این دارد که اگر از دوازده نفر، چهار نفر دوست و همراه باشند و یکی از آنها از اهل بیت نباشد، در واقع به همان اندازه که به یاران دیگر تکیه میشود، نمیتوان به آن یک نفر اعتماد کرد. این بیان کنایهای از اهمیت وجود همفکران و همراهان واقعی در کنار یکدیگر است.
هوش مصنوعی: اگر به یاران گفتی که با اهل بیت حسد و کینه نداشته باشند، این پیام را به آنها برسانید.
هوش مصنوعی: دوستانت را با اهل بیت پیامبر دوست بدار، چرا که پیامبر و ابوبکر در یک مکان و در یک غار کنار هم بودند.
هوش مصنوعی: راه انصاف را حفظ کن و در مسیر یگانگی حرکت کن. ای عزیز من، از جبر دوری کن و حذر کن.
هوش مصنوعی: بدان که هرچند در زندگی چگونه تغییر کنی، همواره در این دنیا به تغییرات آن توجه کن؛ مانند نگاهی که در فصل خزان به ناعدالتیها میاندازی و در مقابل، در فصل بهار به عدالت و زیباییها.
هوش مصنوعی: اگر بهشت آرزوهایت از شهرهای دور به سوی تو آمده، باید بدانی که نمیتوانی با عدالت ایوانی بسازی که به عظمت کاخ کسری باشد.
هوش مصنوعی: بدان خدا که برای شرافت مدینه و علم احمد و حیدر کرار را قرار داد.
هوش مصنوعی: اگر تو محبت و عشق بیانتها را در دل نپروری، در این شهر هرگز مانند حلقهای که بر در میزنند، جایی نخواهی یافت.
هوش مصنوعی: اگر خشم خداوند باعث نشده درِ دل تو بسته بماند، به سوی جهنم، هفت در را به میخ بزن.
هوش مصنوعی: از آتش و بهشت به خدا قسم که رنج و آسایش تنها به خاطر دشمنی و محبت است و این دو عامل است که بهشت و جهنم را جدا میکند.
هوش مصنوعی: اگر از محبت پیامبر پرچمدار عشق او زشت و رنگپریده شوی، مانند آبی که در چهرهاش دیده میشود، و اگر از محبت امیرالمؤمنین دل پر از محبت و عاطفه داشته باشی، مانند دانهای از میوه نار است که نشانهای از زیبایی و ارزش دارد.
هوش مصنوعی: وقتی که از عمر خود سخن میگویی و به دوستی در دین افتخار میکنی، به گرد جبر و سرنوشت چه میچرخانی؟ بیا و انصاف را به میان بیاور.
هوش مصنوعی: وقتی که عمر و زمان تو بیهوده صرف شده است، به این دلیل که عمر واقعی در عمل و کار فراموش شده و به هدر رفته است.
هوش مصنوعی: حق تعالی به پیامبر (مصطفی) فرمود که مؤمنان بر تو نثار میشوند، و این موضوع در حدیثها به جز در آیه وحی بیان شده است.
هوش مصنوعی: در این بیت، اشاره به این است که از خون دشمنان و کافران، مرتضی (علی بن ابیطالب) به قدری شجاع و جنگاور است که با شمشیر ذوالفقار خود، تنها زیبایی و شکوه را میسازد، و دیگر چیزی جز زیبایی و بزرگیش به جا نمیماند. به نوعی، او به وسیلهی قدرت و مبارزاتش، ویرانی را به زیبایی تبدیل میکند.
هوش مصنوعی: تو به تهمت زدن به صحابه (یاران پیامبر) به شیعیان نپرداز، زیرا ممکن است چیزی بر تو واجب شود که نیاز به استغفار داشته باشد.
هوش مصنوعی: به کسی که چنین سخنی میگوید، اطمینان نکن که عثمان از علی، که همیشه در مبارزه و شجاعت برتر است، بهتر و برتر است.
هوش مصنوعی: تعصبی که امروز در میان ما وجود دارد، هرگز در زمان پیامبر اسلام، احمد مختار، وجود نداشت.
هوش مصنوعی: بازی روزگار چه تفاوتی بین آغاز و پایان دارد؟ روز روشنی چگونه میتواند مانند شب سیاه باشد؟
هوش مصنوعی: هر کسی که به دین پیامبر بپیوندد، به او برای ورود به این دین پاداش بدهید و از مال خود به او هدیه بدهید.
هوش مصنوعی: مرتضی به کسی که نه به دنبال پول بود و نه به دنبال دنیا، اشاره کرده و میگوید به او بگویید که از کفر در دین خارج شود.
هوش مصنوعی: در اسلام هیچکس به اندازه علی در علم و دانش برجسته نبود و او به حقایق و اسرار عالم آگاه بود.
هوش مصنوعی: کمال علم الهی به اندازهای است که جهل انسانها در برابر آن هیچ به شمار میآید. زیبایی غنچه گل نیز به دلیل وجود خارها قابل درک نیست.
هوش مصنوعی: سرای دین پیامبر با تکیهگاه علی است و هیچ چیز دیگری نمیتواند آن را تحتتأثیر قرار دهد، حتی تغییرات ظاهری یا زینتی.
هوش مصنوعی: ما درباره معرفت، پاکی و مردانگی پرسشهایی مطرح کردیم و پاسخهایی از هر سو به ما رسید.
هوش مصنوعی: قصیدههای قوامی بیانگر حقایق پایدار و عمیق زندگی هستند که مانند پرندهای از بهشت، طراوت و زیبایی را به همراه دارند.
هوش مصنوعی: اجازه بده یک شوخی بگویم، اما ناراحت نشو. اگر حواست را جمع نکنی، ممکن است این موضوع را فراموش کنی.
هوش مصنوعی: در باغی که همیشه سبز و آباد است، پرندگان در انواع و اقسام مختلف وجود دارند. از یک نوع پرنده، تعدادهای زیادی پدید آمده که از یک تا صد و از صد تا هزار گسترش یافتهاند.
هوش مصنوعی: حروف حکمت به معنای کلمات و نشانههایی است که در عمق معانی و دانش نهفتهاند. این کلمات به گونهای در مسیر باطنی جاریاند که به اسرار نهفته در دنیا و عالم غیب اشاره دارند. همچنان که در لوح محفوظ، نمادهای حکمت و علم ثبت شدهاند، درخت طاوس سدره نیز نماد ملکوت و عالم معنوی است که این حکمت را تکرار میکند. به عبارت دیگر، این جمله بر ارتباط عمیق بین علم، عالم غیب و نشانههای معنوی تأکید دارد.
هوش مصنوعی: پرچم دین در دنیا برافراشته شد و نامه رسالت با صدای خوش پرندهای به آواز درآمد.
هوش مصنوعی: زمانی که عصمت و پاکی وارد عرصه دین شدند، یازده طوطی در باغ به گفتگو مشغول شدند.
هوش مصنوعی: برای دور کردن دشمنان حسود و کسانی که مانند زاغ، بدگویی میکنند، باید از نگرانیها و ناراحتیهای خود کم کنیم و مانند گیاه بوتیمار، که در مقابل سختیها مقاوم است، استقامت نشان دهیم.
هوش مصنوعی: تو مانند گلی هستی که در باغی پر از روح و زندگی میروید و با نغمههای خود بلبلان را به وجد میآوری.
هوش مصنوعی: منتظر بیدار شدن و صدای خروس مهدی باش، همزمان با زمان ظهور و روزی که شاهین به دل عقاب شکار کند.
هوش مصنوعی: جهان در مقام والای دین، بهگونهای است که هر لحظه با قدرت و اشراف، به قلههای آسمان لگد میزند و این عمل هزاران بار تکرار میشود.
هوش مصنوعی: آسمان ستایش محمد را در نظر بگیرید که در نبرد بخشش، با شمشیر generosity بر افراز برتری از میان لشکر آز بهرهوری میکند.
هوش مصنوعی: در اینجا به شخصیتی خاص اشاره شده که منسوب به پیامبر اسلام است و او را چون جواهر باارزش میداند. این فرد چنان درخشان و با عظمت است که مانند آفتاب، نور و جلال را به نمایش میگذارد و همواره مورد حمایت و سایه خداوند قرار دارد.
هوش مصنوعی: نقیب خاندان محمد، فرزندانی با ویژگیهای نبوی و زیبا مانند جواهرات سلجوقی است و به عنوان افتخار خاندان و نسل خودشان شناخته میشود.
هوش مصنوعی: خدای مهربان و فرمانروای دلها و سردار، ویژگیهای فرشتهگون و پیامبری و امامی را داراست که نشانههای خاص خود را دارد.
هوش مصنوعی: آنها از دیوان او به افراد روشن و درخشان آسمان معیشت و روزی میدهند.
هوش مصنوعی: اگر اراده و تلاش او مانند امواج دریا باشد، دریا جواهراتی را به سواحل میآورَد.
هوش مصنوعی: کیست که توانایی و اراده او را در نظر بگیرد، وقتی که آسمان و زمین در دستان او قرار دارند؟ در برابر قدرت او، نقطه و دایره چه معنایی دارند؟
هوش مصنوعی: آیا سیاست تو مانند دیوی بیرحم و بیرحم است، یا لطافت و نرمی تو مانند فرشتهای بیآزار است؟
هوش مصنوعی: هرچند که از محبت دوستان تو بهرهمند هستی، اما در عین حال باید مراقب باشی چون آتش دشمنان نیز در کمین است و میتواند به تو آسیب برساند.
هوش مصنوعی: در زیر آب، ناخنهای خرچنگ پنهان است، هرچند سطح آب مانند آینهای است که هر چیزی را منعکس میکند.
هوش مصنوعی: از ترس خشم تو، مرگ از صبر و آرامش تو فرار میکند، زیرا کجا میتواند سپر تيغ برقی شود که کوهها را به لرزه درآورد؟
هوش مصنوعی: عطر و خوبی تو هرگز کم نخواهد شد، حتی اگر همه جهانیان هم برای تو تبلیغ و مدح کنند.
هوش مصنوعی: اگر بخواهی از عدالت، بهترین و باارزشترین چیزها را به دست آوری، باید به سخنانی که مانند آب روان شیرین و زلال هستند گوش فرا دهی، چرا که آتش میتواند در دل هر چیزی کارساز و مؤثر باشد.
هوش مصنوعی: من شگفتزده میشوم وقتی میبینم خط تو را، زیرا که دیدن آن برای مورچهای که هرگز مار را نبیند، غیرممکن است.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که حتی اگر تمام علوم و دانشها در دست تو باشد، باز هم برای حفاظت و نگهداری از آن کافی نیست. به عبارتی، اگرچه بسیاری از اطلاعات و مهارتها را در اختیار داری، اما در برابر قدرت و وسعت جهان، نیاز به مراقبت و حراست بیشتری هست.
هوش مصنوعی: تو همان سکندر دینی هستی که حجت تو از پیش از شکاف یأجوج، در برابر دیوار شبههها قرار دارد.
هوش مصنوعی: برای رسیدن به خوشبختی، آسمان کار تو را در این دوازده بازار انجام میدهد و تو با هفت ابزار به این هدف میرسی.
هوش مصنوعی: حصار پادشاهی تو هزار برج و بارو دارد و این برجها از برج معروف آسمان هم مستحکمتر و بزرگتر هستند.
هوش مصنوعی: دولت و خوشبختی بر درگاه تو حاضر میشود، زیرا که اینجا، بر این خاک، چهرهای چون چهره تو وجود دارد.
هوش مصنوعی: براستی که علم از نور خورشید میدرخشد، هر کسی که بتواند از دور آسمان، نشانهها و نشانهگذاریهای آن را ببیند، شایسته علم و دانش است.
هوش مصنوعی: تو از نسل امامان و پادشاهانی هستی که این مقام و جایگاه به تو از گذشته های دور منتقل شده است.
هوش مصنوعی: به جز تو، در کل دنیا هیچکس از نسل سادات نیست که به بزرگانی چون ائمه معصومین نسبت داشته باشد و از خانوادهای سلطنتی زاده شده باشد.
هوش مصنوعی: تو را به خاطر زیبایی و جذابیتت به عنوان سلطان معرفی کردند، تا بتوانی در بازار در کنار دیگران ظاهر شوی و توجهها را جلب کنی.
هوش مصنوعی: اما به خاطر مقام و بزرگی که داری، تو را در این لشکر به عنوان سرلشکر شایسته میدانم.
هوش مصنوعی: سختی و مسئولیت نقش رهبری و پیشوایی از لذت نوشیدن شراب و خوشیها بیشتر است و نمیتوان با حالتی خمار و بدحال این مسئولیت را ترک کرد.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که انسان به دنبال آسایش و راحتی نیست، و کاری که انجام میدهد مربوط به گرما و سرما نیست، بلکه به کار و تلاش او مرتبط است.
هوش مصنوعی: عمر دشمن تو در این دنیا به پای کعبههای تو صرف میشود، زیرا او هر روز و شب در حال باخت در قمار است.
هوش مصنوعی: زمانی که اصول دین و قوانین الهی برقرار شد، عظمت و بزرگی آن به وضوح نمایان میشود. در این حالت، دشمنان همچون چرخ و آینهای هستند که در برابر نور حقیقت قرار گرفتهاند و به وضوح ظاهر میشوند. مانند ابر که به خاطر زنگار و کدورت، نمیتواند نور را به خوبی منتقل کند.
هوش مصنوعی: دل من تحت تأثیر زیبایی تو قرار گرفته است، آری، حال و هوا به خاطر پرتوهای تابناک چهرهات مانند ذراتی درخشان شده است.
هوش مصنوعی: آیا از لطف و بزرگی، در میان عالمها همانند بیداری که بر خوابآلودگان ناز کند، وجود دارد؟
هوش مصنوعی: من چیزی هستم که شعر را به شکل دلنشین و پرمعنا تقدیم میکنم و لاغران و ناتوانان سعی میکنند از این معانی بهرهمند شوند و آنها را قویتر و پررنگتر کنند.
هوش مصنوعی: من در محلی که به گفتگو و تبادل نظر میپردازند، به آرامی و در خفا، اصول و آموزههای حکمت را به عنوان گنجینهای ارزشمند قرار میدهم.
هوش مصنوعی: در دنیای تفکر و اندیشه، مانند گندم که در آسیا آرد میشود، من نیز افکار و ایدههایم را پردازش کرده و به مانند بار و محمولهای که بر پشت گاوی قرار گیرد، آنها را به دکان زندگی و واقعیتها وارد میکنم.
هوش مصنوعی: بدان که احساسات و افکار من همچون خمیر در تنور پخته میشود. در اینجا، در زمانی که میگذرد، من به نتیجهای مطلوب میرسم.
هوش مصنوعی: مشتریان با حرص و اشتیاق خود باعث میشوند که من در این سال به اندازهی کافی برآورد شوم و در مقایسه با دیگران قرار گیرم.
هوش مصنوعی: تا زمانی که یاد و نام یاری و همدلی وجود دارد، همیشه نامهای کمی و زیادی نیز بر سر زبانها خواهد بود.
هوش مصنوعی: برای تو آرزوی بهرهمندی از نیکیهای اندک و زیاد دارم، زیرا تو در کنار دین و در مقام رفیع دولت یاور هستی.
هوش مصنوعی: پدر از دیدن تو خوشحال است و تو هم از او خوشحالی. هر دوی شما از یکدیگر و از عشق به دنیا بهرهمند هستید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
اگر گل آرد بار آن رخان او، نه شگفت
هر آینه چو همه میخورد گل آرد بار
به زلف کژ ولیکن به قد و قامت راست
به تن درست ولیکن به چشمکان بیمار
مدیح تا به بر من رسید عریان بود
ز فرّ و زینت من یافت طیلسان و ازار
چنین نماید شمشیر خسروان آثار
چنین کنند بزرگان چو کرد باید کار
به تیغ شاه نگر، نامهٔ گذشته مخوان
که راستگویتر از نامه تیغ او بسیار
چو مرد بر هنر خویش ایمنی دارد
[...]
قوی کننده دین محمد مختار
یمین دولت محمود قاهر کفار
چو بازگشت به پیروزی از در قنوج
مظفر وظفر و فتح بر یمین و یسار
هنوز رایتش از گرد راه چون نسرین
[...]
فغان ز دست ستمهای گنبد دوار
فغان ز سفلی و علوی و ثابت و سیار
چه اعتبار بر این اختران نامعلوم
چه اعتماد بر این روزگار ناهموار
جفای چرخ بسی دیده اند اهل هنر
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.