گنجور

 
۸۲۱

سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۲۴

 

ای شاه چو لاله دارد از تو دشمن

دل تیره و چاک دامن و خاک وطن ...

سنایی
 
۸۲۲

سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۷۰

 

ای سوسن آزاد ز بس رعنایی

چون لاله ز خنده هیچ می ناسایی

پشتم چو بنفشه گشت ای بینایی ...

سنایی
 
۸۲۳

سنایی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۴۹

 

رحل بگذار ای سنایی رطل مالامال کن

این زبان را چون زبان لاله یک دم لال کن

یک زمان از رنگ و بوی باده روح القدس را ...

سنایی
 
۸۲۴

سنایی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۵۲ - منع کبر و غرور و مذمت دنیا

 

... با دو چشم همچو کژدم رهبری چندین مکن

تا نسوزی دل چو لاله پیرهن چون گل مدر

دیده چون نرگس نداری چهره چون نسرین مکن ...

سنایی
 
۸۲۵

سنایی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۶۲ - در مرثیهٔ تاج‌الدین ابوبکر

 

... آن زلف تاب داده عنبرفشان تو

دانم که لاله وار چو خون گشت و بترکید

آن در میان نرگس و گل دیدگان تو ...

سنایی
 
۸۲۶

سنایی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۶۷

 

... هم ز وصل و هم ز محنت چون محبان هر زمان

چهره همچون لاله زار و دیده لولو بار کو

بی رجا و خوف گر گویی که هستی خاک و باد ...

سنایی
 
۸۲۷

سنایی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۷۵

 

... ز ابر تیره بارانی به هر جایی همی لولو

به باغ و راغ از آن لولو نمایی لاله حمرایی

ز خشکی داده ای یارب همیشه طبع من تری ...

سنایی
 
۸۲۸

سنایی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۸۶ - در مدح شرف الملک امیر زنگی محسن

 

... کافور بناگوش مهی مشک عذاری

خوبی خطش بین که بر آن روی چو لاله

کرده ز ره غالیه آساش حصاری ...

... با دو لب چون باده و با چشم چو نرگس

با دو رخ چون لاله و با زلف چو قاری

در زلفش از آن دو رخ چون لاله نشاطی

در چشمش از آب دو لب چون باده خماری ...

... دارم طمع از جود تو زین شعر شعاری

کاین سینه و پستان چو دو خرمن لاله

گشتست ز سرما چو یکی شاخ چناری ...

سنایی
 
۸۲۹

سنایی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۹۴ - در مدح ابوبکربن محمد

 

... در وقت وداعش که چوگل رفت بسازیم

از خون جگر بر مژه چون لاله ستانی

زین سوز بسازیم یکی از سر معنی ...

سنایی
 
۸۳۰

سنایی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۴۳

 

... خاک زرگر ز خانه حداد

گر نخواهی ز نرگس و لاله

چهره گه زرد و گه سیه چو مداد ...

سنایی
 
۸۳۱

سنایی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۶۲ - در جواب هجای یکی از معاندان

 

... اصل دیوانگی و شر باشد

زیر لعلست لاله را سیهی

دودکی خوشتر از شرر باشد ...

سنایی
 
۸۳۲

سنایی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۹۷ - در رثاء

 

... تا دیده چون نرگس ما بینی در خاک

از خون دل ما شده چون لاله ستانی

تا دو لب پر گوهر ما بینی در خاک ...

سنایی
 
۸۳۳

سنایی » طریق التحقیق » بخش ۷۲ - والشمس وضحیها والقمراذا تلیها

 

... گلستان پر ز رنگ و بوی شود

قدح لاله پر شراب کنی

عارض ارغوان خضاب کنی ...

سنایی
 
۸۳۸

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزل‌الامان » بخش ۴ - فی صفة سهمه و اقباله

 

... کرکس از کشتگانش چون صلصل

لاله منقار بود و گل چنگل

تا خدنگش جدا ز پیکان بود ...

... زخم موتوا بغیظکم بر جان

لاله صورت شده رخش ز کمان

سرو بالا شده سرش ز سنان ...

سنایی
 
 
۱
۴۰
۴۱
۴۲
۴۳
۴۴
۳۶۲