گنجور

 
سنایی

بی‌طمع باش اگر همی خواهی

تا نیفتی ز پایهٔ امجاد

زان که چون مرغ دشتی ز ره طمع

کرد آهنگ دانهٔ صیاد

ناشده حلق او چو حلقهٔ دام

همچو حرف طمع شدش ابعاد

که مصاریع گنج خانهٔ فضل

در کف مالکست یا حماد

راه رو تا به عقل بشناسی

خاک زرگر ز خانهٔ حداد

گر نخواهی ز نرگس و لاله

چهره گه زرد و گه سیه چو مداد

در جهان همچو سوسن عاشق

چهره زیبنده باش و طبع آزاد

زندگی ضعف یک دو روزهٔ تو

آتش فتنه در جهان افتاد

تا ابد بیش ذات پاک ترا

از جهان هیچ کار بد مرساد

 
 
 
ربات تلگرامی عود
رودکی

شاد زی با سیاه‌چشمان، شاد

که جهان نیست جز فسانه و باد

ز آمده شادمان بباید بود

وز گذشته نکرد باید یاد

من و آن جعدموی غالیه‌بوی

[...]

شهید بلخی

گر فراموش کرد خواجه مرا

خویشتن را به رقعه دادم یاد

کودک شیر‌خواره تا نگریست

مادر او را به مهر شیر نداد

فرخی سیستانی

هر که بود از یمین دولت شاد

دل بمهر جمال ملت داد

هر که او حق نعمتش بشناخت

میر مارا نوید خدمت داد

طاعت آن ملک بجا آورد

[...]

مشاهدهٔ ۳ مورد هم آهنگ دیگر از فرخی سیستانی
ابوالفضل بیهقی

پادشاهی برفت پاک سرشت‌

پادشاهی نشست حورنژاد

از برفته‌ همه جهان غمگین‌

وز نشسته‌ همه جهان دلشاد

گر چراغی ز پیشِ ما برداشت‌

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه