گنجور

 
۶۵۲۱

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۶۱ - حکایت مرغی با جفت خود

 

... شهرها کرده بسی زیر و زبر

اندرین دریا شده توفانها

غرق گشته خانه ها و مانها ...

ملا احمد نراقی
 
۶۵۲۲

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۸۱ - آمدن ملائکه سموات به یاری خلیل الرحمن

 

... جله را بر کوه و بر صحرا زند

خیمه شان بر لجه ی دریا زند

هم بریزد آتش سوزانشان ...

... آتش اندر راه آن سلطان راد

گرچه صد دریا بود باد است باد

از پی آمد آن ملک دیگر روان

کای خلیل صدق و ای جان جهان

جمله دریاها به فرمان منند

کوهها لرزان ز توفان منند

رخصتی ده بحر را بر پر زنم

موج دریاها بر آن اخگر زنم

ناخدایم لیک توفانی کنم ...

ملا احمد نراقی
 
۶۵۲۳

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۸۵ - رجوع به حکایت گدای عاشق

 

... شد به فرمان الهی آشنا

پیش از این در لجه دریا نگفت

کی خدای فرد بیهمتای جفت ...

ملا احمد نراقی
 
۶۵۲۴

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۹۱ - تتمه حکایت پسر مهتر تاجر

 

... از قضا روزی گذارش اوفتاد

بر لب دریا گذار آنجا فتاد

دید یکسو چون تلی خروارها ...

... گفت باشد بوق گرمابه تمام

کآورند از لجه دریا در کنار

بر هم انبارند اندر این ژغار ...

... دست بردار ای پسر از پای علم

قطره ای حیرت به از دریای علم

علمی ار باشد به حیرت اندر است ...

ملا احمد نراقی
 
۶۵۲۵

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۰۲ - رجوع به حکایت ابراهیم خلیل و اسماعیل ع

 

... آن بود خورشید در برج شرف

آن یکی دریا بی پهناستی

قطره هایش لؤلؤ لالاستی

هفت دریا پیش آن دریا نمی

روح قدسی در لباس آدمی ...

ملا احمد نراقی
 
۶۵۲۶

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۰۵ - حکایت مرد روستایی ساده که تخم منار کاشت

 

... سر به جیب فکرت و اندیشه برد

هم به دریای تفکر غوطه خورد

روستا با خود درین فکر و نظر ...

... دی رسید و کشته او بر نداد

گاو در دریا شد و عنبر نداد

بهمن آمد برف بارید و تگرگ ...

ملا احمد نراقی
 
۶۵۲۷

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۰۷ - بقیه حال حضرت ابراهیم و حضرت اسماعیل ذبیح

 

... سلسله آن مو فکن در گردنم

ورنه خود را من به دریا افکنم

چیست دریا من محیط آتشم

هفت دریا را بیکدم درکشم

گویی ای همدم ز بهر دوستان ...

ملا احمد نراقی
 
۶۵۲۸

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۱۷ - شهادت خلاف دادن یکی از ائمه جماعت

 

... آنچه می خواهد تو هم می خواه آن

آب دریا را به دریا کن روان

مال و جسم و جان و فرزند و تبار ...

ملا احمد نراقی
 
۶۵۲۹

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۲۰ - بی نوایی که عاشق دختر پادشاه شد

 

... عشق کوه قاف را از جا کند

آتش سوزنده در دریا زند

عشق در گنجینه آید خاتم است ...

ملا احمد نراقی
 
۶۵۳۰

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۳۰ - حدیث:المجاز قنطرة الحقیقه

 

... پابرهنه جانب کهسار رفت

قطره ای شد سوی دریا بار رفت

ماهیی شد جانب عمان دوید ...

ملا احمد نراقی
 
۶۵۳۱

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۳۲ - پیغام آوردن جبرئیل به حضرت رسول و شهادت امام حسین ع

 

... چون از آن ما بود با ما خوش است

جای ماهی لجه ی دریا خوش است

خاصه آن ماهی که از دریای ماست

زنده از دریای توفان زای ماست

هم سر او در خور چوگان ماست ...

ملا احمد نراقی
 
۶۵۳۲

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۳۶ - ورود شاه دین به زمین کربلا

 

... پای جان عالم اینجا در گل است

قلزم عشق است و دریای وفا

اندر این دریا شه ما ناخدا

شاه پرسید این زمین را نام چیست ...

... تا به ملک قدس دشت لامکان

هرکه را کشتی در این دریا شکست

سر برون آورد از بحر الست ...

ملا احمد نراقی
 
۶۵۳۳

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۳۷ - خطاب حضرت سیدالشهداء ع با اصحاب کبار خود در شب عاشورا

 

... بی تحاشا خسرو روز از سریر

خویشتن افکند در دریای قیر

خور چو نور دین احمد شد نهان ...

... جمله یکبار آمدند اندر خروش

لجه ی دریای عشق آمد بجوش

جمله گفتند ای خلیفه کردگار ...

... جسم ناسوتی همه انوار شد

ماهی از هامون به دریا یار شد

بال افشاندند و از خود ریختند ...

ملا احمد نراقی
 
۶۵۳۴

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۳۸ - روز عاشورا و حالات اصحاب آن حضرت

 

... بر مه افکندند از شادی کلاه

جمله افتادند چون دریا به جوش

جمله چون رعد آمدند اندر خروش ...

ملا احمد نراقی
 
۶۵۳۵

ملا احمد نراقی » دیوان اشعار » منتخب غزلیات و قطعات » شمارهٔ ۲۴

 

... من ماندم و یک جرعه می با من در آن غوغا مکن

دریای عشق است و جفا در آن صفایی ناخدا

کشتی بران اندیشه ای از موج این دریا مکن

ملا احمد نراقی
 
۶۵۳۶

ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » شرافت و فضیلت علم

 

... و از حضرت امیرالمومنین علیه السلام مروی است که فرمودند اگر مومنی بمیرد و از او بماند ورقی که در آن مسأله ای علمیه نوشته شده باشد آن ورق حجابی خواهد بود میان او میان آتش و به هر حرفی که در آن ورق نوشته باشد خداوند عالم شهری به او عطا خواهد کرد که هفت برابر تمام دنیا باشد

و حضرت سید الساجدین علیه السلام فرمودند که اگر مردم بدانند آنچه را که در طلب علم هست هر آینه به طلب علم خواهند رفت اگر چه باید خونهای ایشان ریخته شود و به دریاها فرو روند

و از حضرت امام محمد باقر علیه السلام مروی است که فرمودند عالمی که به علم خود عمل کند بهتر است از هفتاد هزار عابد

و از امام جعفر صادق علیه السلام مروی است که فرمودند اگر مردم فضیلت شناخت خدا را بدانند چشم نخواهند انداخت به متاع دنیا و نعمتهای آن و دنیا در پیش ایشان کمتر خواهد بود از آنچه بر آن راه می روند که خاک باشد و متنعم و متلذذ خواهند شد به معرفت خدا مانند تلذذ کسی که همیشه در روضه های بهشت با اولیاء الله بوده باشد به درستی که معرفت خدا انیس است از هر وحشتی و رفیق است در هر تنهایی و نور هر ظلمتی است و قوت هر ضعیفی است و شفای هر دردی است

و از حضرت امام رضا علیه السلام روایت شده است که آن حضرت از پدران خود روایت فرمودند که حضرت رسول علیه السلام فرمودند که بر هر مسلمی واجب است طلب علم پس بطلبید علم را از جایی که مظنه آن را دارید و کسب کنید آن را از اهلش به درستی که تعلیم گرفتن علم از برای خدا حسنه است و طلب آن عبادت است و ذکر کردن آن با یکدیگر تسبیح پروردگار است و عمل کردن به آن جهاد در راه خداست و یاد دادن آن به کسی که نمی داند تصدق کردن است و رسانیدن به اهلش تقرب به خداست زیرا که به وسیله آن دانسته می شود مسایل حلال و حرام و به وسیله آن روشن و ظاهر می شود راه بهشت و آن انیس است در وحشت و مصاحب و رفیق است در تنهایی و غربت و همزبانی است در خلوت و راهنما است در هر حالت و سلاح است در مقابل دشمنان و زینت است در نزد دوستان و به سبب علم خدا مرتبه قومی را بلند می کند و ایشان را راهنمای مردم به سوی خیر می گرداند تا مردم متابعت آثار ایشان را کنند و اقتدا به افعال و اعمال ایشان نمایند ملایکه رغبت می نمایند به دوستی و محبت ایشان و می گسترانند بر ایشان بالهای خود را و هر خشک و تری از برای ایشان طلب آمرزش می کند حتی ماهیان دریا و حیوانات صحرا به درستی که به وسیله علم دلها از جهل زنده می شود و دیده های بصیرت روشن می گردد و بدنهای ضعیف قوی می گردد و علم بنده را می رساند به سر منزل اخیار و مجالس ابرار و به حیات بلند و مراتب ارجمند در دنیا و آخرت و ثواب ذکر علم معادل ثواب روزه داشتن است و درس دادن آن مقابل عبادت شبهاست اطاعت پروردگار و عبادت او به وسیله علم می شود و به سبب آن صله ارحام به جا آورده می شود و شناخته می شود حلال و حرام علم پیشرو و امام است و عمل تابع آن خدا الهام می کند علم را به اهل سعادت و محروم می سازد از آن ارباب شقاوت را پس خوشا به حال کسی که خدا او را از حظ علم محروم نگرداند و بدان که در این موضع دو فایده است که باید بیان شود

ملا احمد نراقی
 
۶۵۳۷

ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » فصل - علائم ترقی در مراتب توحید

 

بدان که از علامات ترقی از مرتبه اول و دوم توحید و وصول به مرتبه سیم آن است که آدمی در جمیع امور خود توکل بر خدا کند و همه امور خود را به او واگذارد و دیده از همه وسایط بپوشاند زیرا که بعد از آنکه بر او روشن شد که به غیر از خدا احدی منشأ هیچ اثری نیست و دانست که مبدأ هر موجودی و منشأ هر فعلی از خلق و رزق و عطا و منع و غنا و فقر و مرض و صحت و ذلت و عزت و حیات و ممات و غیر اینها حق سبحانه و تعالی است و اوست منفرد و مستقل به جمیع اینها و انباز و شریکی از برای او در هیچ اثری نیست دیگر در هیچ امری ملتفت به غیر او نمی شود بلکه بیم او از خدا و امیدش به او و وثوق و اعتمادش بر اوست و کسی را که این مرتبه حاصل نشده و دل او از شوایب شرک خالی نیست و به سبب وساوس شیطانیه ملتفت به وسایط ظاهریه می گردد همچنان که با آمدن باران اعتماد به نمو زراعت و نباتات می کند

و از وزیدن باد موافق مطمین به سلامتی کشتی می شود و از حدوث بعضی نظرات کواکب و اتصالاتشان امید و بیم به حدوث بعضی حوادث به هم می رساند و از ملاحظه قدرت بعضی از مخلوقات از قهر او خایف و به لطفش امیدوار می گردد و کسی که ابواب معارف بر او گشوده شد و امر عالم کما هو حقه بر او منکشف گردید می داند که آسمان و زمین و خورشید و ستارگان و ابر و باد و باران و حیوان و انسان و غیر این ها را مخلوقات همگی مقهور امر پادشاه بی شریک و وزیر و در قبضه قدرت او مسخر و اسیرند چون زرع را فاسد خواهد آمدن باران چه نفع تواند رسانید و اگر کشتی را غرق دریا پسندد باد موافق چه تواند کرد سری را که او بر خاک افکند که می تواند برداشت

بلند آن سر که او خواهد بلندش ...

ملا احمد نراقی
 
۶۵۳۸

ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » تدبر در آفرینش و صنع پروردگار

 

و چون فضیلت تفکر در آیات عالم آفاق و انفس را دانستی بدان که از تفکر در هر موجودی از موجودات مشاهده عجایب صنع پروردگار می توان نمود و از تدبر در هر مخلوقی از مخلوقات ملاحظه غرایب قدرت آفریدگار می توان کرد زیرا که آنچه در اقلیم وجود بجز ذات پاک آفریدگار یافت می شود رشحه ای از رشحات وجود او و قطره ای از دریای بی منتهای فیض وجود او است و از اوج عالم مجردات تا حضیض منزل مادیات را اگر سیر کنی بجز صنع او نبینی و از کشور افلاک تا خطه خاک را اگر تفحص کنی به غیر از آثار قدرت او نیابی مجردات و مادیات از صنایع عجیبه او و جواهر و اعراض فلکیات و عنصریات و بسایط و مرکبات از بدایع غریبه او

ای همه هستی ز تو پیدا شده ...

... یکی آنکه از عالم افلاک مشاهده میشود از ثوابت و سیارات و گردش آنها در لیل و نهار

دوم خطه خاک محسوس با آنچه در آن هست از بلندی و پستی و کوه و دریا و بیابان و صحرا و شطوط و انهار و معادن و اشجار و نباتات و حیوانات و جمادات

سیم عالم هوا با آنچه در آن مشاهده میشود از رعد و برق و برف و باران و ابر و صاعقه و امثال اینها و هر یک از این طبقات را انواع متکثره و هر نوعی را اقسام و اصناف غیر متناهیه است که هر یکی را صنعتی و هییتی و اثر و خاصیتی و ظاهری و باطنی و حرکت و سکونی و حکمت و مصلحتی است که بجز خداوند دانا نتواند ادراک نمود ...

ملا احمد نراقی
 
۶۵۳۹

ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » دون همتی و مذمت آن

 

... ز آب خرد ماهی خرد خیزد

نهنگ آن به که با دریا ستیزد

پس دامن طلب بر میان می زند و کمر همت می بندد تا خود را به مراتب بلند رساند و خداوند عالم در جوهر انسان و جبلت آن چنین قرار داده که به هر کاری کمر بندد و به هر امری که پیشنهاد خود سازد و در آن سعی و اجتهاد کند البته از پیش برمی دارد و به مطلوب خود می رسد ...

ملا احمد نراقی
 
۶۵۴۰

ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » نفرین به مسلمان

 

... و در حدیث است که گاه است مظلوم این قدر نفرین ظالم می کند که مکافات ظلم او می شود و زیاد می آید و این زیادتی از برای ظالم باقی می ماند و روز قیامت مطالبه می کند و اما ضد این که دعای خیر باشد از برای برادر دینی بهترین طاعات و فاضل ترین عبادات است و فایده آن بی حد و ثواب آن خارج از حیز عد است بلکه در حقیقت کسی که دعا به دیگری کند دعا به خود کرده حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند که چون کسی در غیاب برادر خود به او دعا کند فرشته گوید از برای تو هم مثل این باشد و فرمودند که در حق برادر مستجاب می شود دعایی که در حق خود مستجاب نمی شود و از حضرت امام زین العابدین علیه السلام مروی است که چون ملایکه بشنوند که بنده مومن برادر خود را دعا می کند در غیاب او یا او را به خوبی یاد می کند گویند خوب برادری هستی از برای برادرت دعای خیر به او می کنی و حال اینکه او حاضر نیست و او را به خیر یاد می کنی خدا به تو داد دو مقابل آنچه از برای او خواستی و ثنا کرد بر تو دو مقابل آنچه ثنا کردی بر او و از برای تو است فضیلت بر او و اخبار در این خصوص بی حد است و چه کرامتی از این بالاتر است که هدایه ای از دعا و طلب آمرزش از تو به برادر مومنت رسد و حال آنکه او در زیر طبقات خاک خوابیده

و تأمل کن که روح او به چه حد از تو شاد می شود که اهل و فرزندانش میراث او را قسمت می کنند و در مال او عیش و تنعم می نمایند و تو او را در تاریکی های شب یاد می کنی و از خدا آمرزش او را می طلبی و هدیه از برای او می فرستی و پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند که میت در قبر مانند کسی است که به دریا غرق شده باشد هر چه را دید چنگ به آن می زند که شاید نجات یابد و منتظر دعای کسی است که به او دعا کند از فرزند و پدر و برادر خویش و از دعای زندگان نورهایی مانند کوهها داخل قبور اموات می شود و این مثل هدیه ای است که زندگان از برای یکدیگر می فرستند پس چون کسی از برای میتی استغفاری یا دعایی کرد فرشته ای آن را بر طبقی می گذارد و از برای میت می برد و می گوید این هدیه ای است که فلان برادرت یا فلان خویشت از برای تو فرستاده است و آن میت به این سبب شاد و فرحناک می شود

و اما طعن زدن بر مسلمین و آن نیز از اعمال ذمیمه و افعال سییه است و باعث ضرر دنیوی و عذاب اخروی می گردد ...

ملا احمد نراقی
 
 
۱
۳۲۵
۳۲۶
۳۲۷
۳۲۸
۳۲۹
۳۷۳