اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۰۶ - مدح عمادالدین مردانشاه فرزند فخرالدین عربشاه
... اندوه این خرابه به مشتی خراب ده
کردون ز موج صنع حبابی است بی ثبات
تا با عدم شود نفسی بر حباب ده ...
اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۰۷ - مدح خواجه اثیرالدین تورانشاه وزیر
... ازرق چرخ ملمع کند از عودی آه
چون تتق برفکند نور زند موج چنانک
نرسد مرغ نظر سوی تو الابشناه ...
اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۰۸ - مدح سلطان رکن الدین ابوطالب طغرل بن ارسلان سلجوقی (قسیم امیرالمؤمنین)
... گشت از شمال عدلت بر طول و عرض کیتی
چون موج دست رادت هر موجی آرمیده
جز در سموم دوزخ نگذارد آن فسرده ...
اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۴
... یار میگوید ندیدم خوی تو
بی جهان از موج دریا میشود
گو تو کار خویش کن اینک اثیر ...
اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۷
... در هم شکن شماری ز نگاری فلک
چون از فتنه موج برآرد بحار می
عالم سیاه گردان بر ذوالخمار غم ...
اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۲ - مدح سلطان مظفرالدین قزل ارسلان
... در هم شکن شماری زنگاری فلک
چون از قسیمه موج برآرد بحارمی
عالم سیاه کردان بر ذوالخمار غم ...
اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۷
... وز باد سماع اگر بجنبد شاید
کز جنبش باد بحر در موج آید
اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۴
... بر چهره ی من مهر تو زر ها پرورد
عمان عقیق موج یعنی چشمم
از بهر نثار تو گهر ها پرورد
اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الثامن: فی الخصال المذمومة و ما یتولد منها » شمارهٔ ۹۷
... تو نیکی کن و گر به دریا فکنی
دریاش به موج بر تو اندازد باز
کمالالدین اسماعیل » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۲
... ز غرقاب این غم رهایی نیابم
که در موج دیده چو لنگر فتادم
خیال لب و زلف و رویش بدیدم ...
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۶۱۷
ای من ز پیت بخون بپرورده دو چشم
وز موج سرشک بر سر آورده دو چشم
من کرده دو چشم چار در آرزویت ...
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۶۲۵
در موج سرشک و عرق تب جانم
غرقه شده بد دوش همه شب جانم ...
کمالالدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۴۵ - وقال ایضایمدح الصّاحب السّعیدشرف الدّین معین الاسلام علی بن الفضل حین بناء المدرسة باصفهان
... مآثر تو کسی گر بداستان آرد
زبان چوتیغ لبالب کند زموج گهر
کسی که جود ترا نام برزبان آرد
عواطف توگریبان چون منی گیرد
ز موج لجۀ آفات برکران آرد
نیاورد بتو داعی ثنای سردستی ...
کمالالدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۴۹ - و قال ایضآ یمدح الصّدر السّعید عمادالاسلام الخجندی
... بنهاد تندی از سرو رای وقار کرد
در موج خیز طبع تو اندیشه غوطه خورد
پس شعرم از ترشح آن آبدار کرد ...
کمالالدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۵۷ - و قال ایضآ یمدح الصّدر السّعید رکن الدّین صاعد
... باهل بیت نبوت چو اعتضاد نمود
ز موج لجۀ آفات بر کران آمد
ز خاندان شریعت چو عزم هجرت کرد ...
کمالالدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۶۰ - و له ایضا یمدحه
... که یاوگی خلل را درو گذارنماند
چنان ز موج عطای تو غوطه خورد جهان
که از میانه جز این بنده بر کنار نماند ...
کمالالدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۹۷ - وله ایضاً یمدحه
... ز پرخاش و ز نعره دار و گیر
چو از موج خون گل شود خاک راه
عصا سازد از رمح تو چرخ پیر ...
کمالالدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۱۲۲ - و قال ایضآ یمدح الصّذر السّعید رکن الدّین صاعد
... او نیز گاه جودت سازد سفینه مسکن
تا جان ز موج دستت بیرون برد بساحل
ای سروری که هر یک ز اجرام هفت گانه ...
کمالالدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۱۶۶ - ایضا له یمدح الملک السّعیدنصرة الدّین محمّدبن الحسین الخرمیل
... درازی نیزه شود عمرکاه
براومید بیرون شو از موج خون
اجل میزند دست وپای شناه ...
کمالالدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۱۶۷ - فی التوحید
... چیست دنیای دنی مشتی از این خاشاک و خس
موج دریای عطایت بر کران انداخته
در مصاف کنه ادراک تو حکم انداز عقل ...