فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۹ - در مدح سلطان محمود بن ناصر الدین گوید
... بسا صعب کوها و تیغ بلندا
که راهش بده بر نبردی کبوتر
نه بر تیغ او سایه افکنده شاهین
نه بر گرد او راه پیموده رهبر
که تو زو بیکساعت اندر گذشتی ...
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۰ - درمدح یمین الدوله محمود بن ناصرالدین و ذکر فتوحات او گوید
... کاخهایی دیده من چون بهار اندر بهار
چون درو خذلان و عصیان توای شه راه یافت
کاخها شد جای جغد و باغها شد جای مار ...
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۸ - در تهنیت عید فطر و مدح امیر محمد بن محمود گوید
... سخنی باید گفتن که به ده دارد در
رمضان گر بشد از راه فراز آمد عید
عید فرخنده ز ماه رمضان فرخ تر ...
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۱ - در مدح سلطان محمد بن سلطان محمود غزنوی گوید
... بتیر در بر شیران ره پیاده کند
چنانکه در دل پیلان بنیزه راه سوار
همیشه تا دل آزاد مرد جای وفاست ...
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۴ - در صفت شکار جرگه میر ابواحمد محمدبن محمود گوید
... وان ز خون دل و از خون جگر جوشن تر
در دل هر یک از ناوک او سیصد راه
دربر هر یک از نیزه او سیصد در ...
... فال نیکو زدم ارجو که چنین باشد راست
تا زنم او راهر روز یکی فال دگر
تا بتلخی نبود شهد شهی همچو شرنگ ...
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۶ - در مدح امیر ابواحمد محمد بن محمود بن ناصر الدین سبکتگین گوید
... روزی که جدا ماندمی از تو ز پی من
صد راه رسول آمده بودی و طلبکار
کردار همی کردی تا دل بتو دادم ...
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۸ - در مدح امیرابواحمد محمد بن محمود غزنوی گوید
... گوی او بر سپهر دایره وار
واندر آماجگاه راه کند
تیر او اندر آهنین دیوار ...
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۱ - در مدح امیر ابو یعقوب یوسف و تهنیت ولادت پسری از وی
مرا بپرسید از رنج راه و شغل سفر
بت من آن صنم ماهروی سیمین بر ...
... چو سرو سیمین بودی چو نال زرد شدی
مگر ز رنج بنالیده ای براه اندر
مگر دل تو بجای دگر فریفته شد ...
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۲ - در مدح عضدالدوله امیر یوسف سپهسالار برادر سلطان محمود
... وان همی گوید قسم تو چه آمد بشمر
راه چون پشت پلنگ و خاک چون ناف غزال
آن زدینار درست و این ز مشک اذفر ...
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۸ - در مدح سلطان مسعود ولیعهد سلطان محمود گوید
... آتشی کز تف او گشت جگر خاکستر
خسرو از راه دراز آمد با همت و کام
ملک از جنگ عراق آمد با فتح و ظفر ...
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷۲ - نیز در مدح سلطان مسعود بن سلطان محمود گوید
... با سپاهی که مر آن را نه قیاسست و نه مر
هیچ لشکر نفرستاد براهی که ز راه
بر او باز نیامد خبر فتح و ظفر ...
... از لب جیحون تا دجله ز بسیار سپاه
چون ره مورچگانست همه راهگذر
هر زمان مژده بر آید که فلان بنده او ...
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷۳ - در ستایش سلطان مسعود غزنوی گوید
... که فرخنده بادش همه روزگار
بدیدار او راه بست و هری
بهشت برین گشت و باغ بهار
بخندد همی برکرانهای راه
بفصل زمستان گل کامکار ...
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷۴ - در مدح شمس الکفاة خواجه ابوالقاسم احمد بن حسن میمندی
... بر بالش وزارت او چون تویی نشست
بختش نگر که راه نمود اینت بختیار
گفتند مردمان که نیابند مردمان ...
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۲ - در وصفت بهار و مدح وزیر زاده ابوالحسن حجاج علی بن فضل بن احمد گوید
... خیزم به پیش خواجه کنم رازش آشکار
هر ساله چون بهار ز راه اندر آمدی
جایی نیافتی که درو یافتی قرار ...
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۸ - در مدح خواجه ابوبکر حصیری عبدالله بن یوسف سیستانی ندیم گوید
... مال از آنگونه در آید به در خانه او
که تو پنداری کز راه در آمد بگذر
از فراوان که عطا داد مرا زو خجلم ...
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۹۵ - نیز در مدح خواجه ابو علی حسنک وزیر گوید
... بوسه بیار و تنگ مرا در کنار گیر
تا هر دو دارم از تو درین راه یادگار
من بی کنار بوسه نخواهم زهیچکس ...
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۰۰ - در مدح خواجه ابوسهل دبیر گوید
... خلق ز هر سو نهاده روی سوی او
راه ز انبوه گشته چون ره بازار
هر که در آید همی ستاند بی منع ...
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۰۱ - در مدح عضد الدوله امیر یوسف برادر سلطان محمود
... دل به اندیشه روزی و تن از غم به گداز
چون مرا بخت سوی خدمت تو راه نمود
گفت جودتو رسیدی بنوا بیش متاز ...
... کوس کوبان تو از کوس بر آرند آواز
راهداران و زعیمان ز نسا تا به رجال
بر ره از راهبران تو بخواهند جواز
از پی خدمت و صید تو فرستند بتو ...
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۱۳ - در مدح یمین الدوله سلطان محمود بن ناصر الدین سبکتگین
... ای امین ملت و ملت به تو گشته جمیل
گرد راه و آفتاب معرکه نزدیک تو
خوشتر از گرد عبیر سوده و ظل ظلیل ...
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۱۵ - در مدح سلطان محمد بن محمود غزنوی
... گر تکلف کندکه این نکند
باز ازین راه بر گذارد گام
هر کجا گرم گشت با خوی او ...