بدین خرمی و خوشی روزگار
بدین خوبی و فرخی شهریار
چنان گشت گیتی که ما خواستیم
خدایا تو چشم بدان دور دار
خداوند گار جهان فرخست
که فرخنده بادش همه روزگار
بدیدار او راه بست و هری
بهشت برین گشت و باغ بهار
بخندد همی برکرانهای راه
بفصل زمستان گل کامکار
بدیدار شاه جهان بو سعید
عجب نیست گر گل بخندد ز خار
اگر چه نکوهیده باشد حسد
وزو بر دل و جان بود رنج و بار
حسد بر، بر آنکس که او را بود
بنزدیک او بار، هنگام بار
بزرگان حسودان آن کهترند
که با او سخن گفت خسرو دوبار
شه روم خواهد که او همچو من
نهد پیش اوبر بطی در کنار
هزار آفرین باد هر ساعتی
بر آن عادت و خوی آزاده وار
همه کار او در خور خوی اوست
ملک را همیشه چنین باد کار
همه شاه گیرد بروز نبرد
همه شیر گیرد بروز شکار
بجایی که از شیر یابد خبر
ز شادی نگیرد دل او قرار
نه یک جایگه دیدم او را چنین
چنین دیدم او را بجایی هزار
به نوبین که اکنون به غزنین چه کرد
سر خسروان خسرو نامدار
ز پهلوی ره شیری آمد پدید
غریونده چون رعد در کوهسار
ببالا و پهنا چو پیلی بلند
که از بیم او پیل کردی فرار
دل لشکر از بیم او خون گرفت
نبودند بر جای خویش استوار
خداوند سلطان روی زمین
سر خسروان آفتاب تبار
فرود آمداز پشت پیل و نشست
بر آن پیلتن خنگ دریا گذار
سر شیر وحشی بیک زخم کرد
چو بر بار در تیرمه کفته نار
بیاورد برزنده پیل و چو کوه
بیفکند در پیش خیمه چو خار
زهی خسروی کز همه خسروان
بمردی ترا نیست همتا و یار
تو آن بختیاری که اندر جهان
نبود و نباشد چو تو بختیار
همیشه چنین بخت یار تو باد
جهان پیش کار تو چون پیشکار
وثاق تو از نیکوان چون بهشت
سرای تو از لعبتان قندهار
کنار تو از روی معشوق خوش
دودست تو از زلف بت مشکبار
سر تو ز شادی همه ساله پر
سر دشمن تو ز غم پر خمار
در این بزمگه بر تو فرخ کناد
ثنا گفتن فرخی کردگار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره شادی و خوشی دوران حکمرانی یک شاه فرخنده است که جهان را به بهترین شکل نمایان کرده است. شاعر از خداوند میخواهد که چشم حسودان را از او دور نگه دارد و به ستایش صفات نیکو و شایستگیهای این شاه پرداخته است. او به قدرت و شجاعت شاه اشاره میکند که با وجود سختیها، همیشه پیروز است و بر دشمنان غلبه میکند. همچنین، شاعر بر این باور است که هیچکس مانند این شاه بختیار و شجاع نیست و زندگی او و اطرافیانش سرشار از شادی و سرور خواهد بود. در نهایت، او از بخت نیک و خوشیهای زندگی سخن میگوید و به ستایش خداوند میپردازد.
هوش مصنوعی: این روزگار با این خوشی و شادابی، و این پادشاهی که دارای این خوبی و سعادت است، گذرانده میشود.
هوش مصنوعی: جهان طوری تغییر کرده که ما آرزو داشتیم، ای خدا، تو نگذار این چشمها به آنچه نمیخواهیم نزدیک شوند.
هوش مصنوعی: خداوندی که جهان را خلق کرده، برکت و خوشی برای او در همه زمانها باد.
هوش مصنوعی: در دیدار او، راهی مسدود شد و بهشتی که در آن بود، به باغی سرسبز و دلانگیز تبدیل گردید.
هوش مصنوعی: در فصل زمستان، گلهای زیبا بر سر راهها میخندند و جلوه میکنند.
هوش مصنوعی: دیدن شاه جهان برای بو سعید چیز عجیبی نیست، اگر گل از خارها بخندد.
هوش مصنوعی: اگرچه حسد عمل پسندیدهای نیست، اما این احساس میتواند برای دل و جان انسان درد و بار سنگینی به همراه داشته باشد.
هوش مصنوعی: حسادت بر کسی لازم است که او نزد خود بار و نعمت داشته باشد و در زمان سختی و مشکلات به او تکیه کند.
هوش مصنوعی: بزرگان حسود، کسانی هستند که نسبت به کسی که با او صحبت کردهاند، حسادت میورزند و برایشان مشکل است که او را در جایگاه بالاتری ببینند. این احساس حسادت نشان میدهد که آنها حتی نمیتوانند به بالاترین مقام، مانند خسرو، نزدیک شوند.
هوش مصنوعی: شه روم آرزو دارد که او نیز مانند من، با وقار و آرامش، در کنار او قدم بزند.
هوش مصنوعی: هر لحظه بر آن رفتار و خوی آزادمنشانهاش، هزاران بار تحسین و ستایش واجب است.
هوش مصنوعی: تمام کارهای او متناسب با شخصیت و ویژگیهای اوست، بنابراین همیشه امیدواریم که او چنین کردار و رفتاری داشته باشد.
هوش مصنوعی: در روز جنگ، همه به میدان میآیند و در روز شکار، همه به تعقیب و تلاش برای شکار میپردازند.
هوش مصنوعی: جایی که انسان از قدرت و شمشیر (یا رویدادهای سخت) آگاهی پیدا کند، دلش از شادی آرامش نخواهد یافت.
هوش مصنوعی: من او را در یک مکان ندیدم، بلکه او را در هزار جای مختلف مشاهده کردم.
هوش مصنوعی: در گذشته، شهری به نام غزنین بود که اکنون دچار تغییرات زیادی شده است. این وضعیت به خاطر کارهایی است که پادشاهان بزرگ و مشهور انجام دادهاند.
هوش مصنوعی: از کنار راه، شیری ظاهر شد که مانند رعد در کوهستان فریاد میکشید.
هوش مصنوعی: به مانند یک فیل بزرگ و بلند که با وجودش همه از ترسش فرار میکنند، در ارتفاع و وسعت قرار گرفتهای.
هوش مصنوعی: دلهای لشکر از ترس او به تپش افتاد و هیچکدام نتوانستند در مکان خود ثابت بمانند.
هوش مصنوعی: خداوند مانند پادشاهی است که در زمین حاکم است و سر سلسله پادشاهان را به مانند خورشیدی از نژاد آفتاب میداند.
هوش مصنوعی: از پشت فیل پایین آمد و بر این پهلوان نادان نشست، کسی که در دریا عبور میکند.
هوش مصنوعی: شیر درنده را با یک ضربه مجروح کرد، همانطور که در بهار به گلهای درختان میرسیم.
هوش مصنوعی: مردی قوی و نیرومند را به میدان آورد و او مانند یک کوه، در برابر خیمهها به زمین انداخت، همانند خارهای ریز و بیارزش.
هوش مصنوعی: ای چه پادشاهی که از میان همه پادشاهان برتر است، برای تو هیچ همتایی و دوستی وجود ندارد.
هوش مصنوعی: تو آن شخص بختیاری هستی که در دنیا هیچکس به اندازه تو خوشبخت نیست و نخواهد بود.
هوش مصنوعی: همیشه امیدوارم که شانس و بخت به یاری تو باشد و جهان مانند یک خدمتکار در مقابل تو قرار گیرد.
هوش مصنوعی: بند و زنجیر تو از نیکوکاران بهشتی است، همانطور که منزل تو از بازیگران قندهار پر از زیبایی و جذابیت است.
هوش مصنوعی: در کنار تو، وجود معشوق زیباست و دو دست تو به مانند زلف سیاه و خوشبو است.
هوش مصنوعی: سرت پر از شادی و خوشحالی است، در حالی که دشمن تو به خاطر غم و اندوه در حال غمگینی و افسردگی است.
هوش مصنوعی: در این مجلس شادمانی، کسی به ستایش تو پرداخته و شادی و خوشبختی را برای تو آرزو کرده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مرا جود او تازه دارد همی
مگر جودش ابر است و من کشتزار
«مگر» یک سو افکن، که خود هم چنین
بیندیش و دیدهٔ خرد برگمار
ابا برق و با جستن صاعقه
[...]
بیامد موکل بر شهریار
بگفت آنچ بشنید از کشت زار
به از عید نشناسم از روزگار
نه از مدح خسرو به آموزگار
خداوند عالم کزو وقت ما
همه ساله عیدست لیل ونهار
یمین و امین اختر یمن و امن
[...]
جهاندار بخشندهٔ کامکار
خداوند بیچون، پروردگار
برآمد سپاه بخار از بحار
سوارانش پر در کرده کنار
رخ سبز صحرا بخندید خوش
چو بر وی سیاه ابر بگریست زار
گل سرخ بر سر نهاد و ببست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.