گنجور

 
۴۵۰۱

ادیب صابر » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۷

 

... فریاد من زعشق بر افلاک نیستی

گر هستمی چو پیراهن او ورا حریف

از جور عشق پیرهنم چاک نیستی ...

... در بدخویی از این که شده ستی فزون مشو

در راه عشق جان مرا رهنمون شدی

در راه فتنه دین مرا رهنمون مشو

صد ره زعشق آب دو چشمم چو خون شده است ...

ادیب صابر
 
۴۵۰۲

ادیب صابر » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷

 

... بلبل از شاخ گل نهانی گشت

باغبان راه خانه پیش گرفت

پیشه زاغ باغبانی گشت ...

ادیب صابر
 
۴۵۰۳

ادیب صابر » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸

 

... عید را باری جمال روی او آراسته است

خاک راه از بوی زلفش پر نسیم عنبر است

چشم خلق از نور رویش بر مه ناکاسته است ...

ادیب صابر
 
۴۵۰۴

ادیب صابر » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۱

 

... تا مرا سودای آن مه دست در دامن زده است

عشق شورانگیز او زد راه دین و دل مرا

گرچه او را دوست خواندم زخم چون دشمن زده است ...

ادیب صابر
 
۴۵۰۵

ادیب صابر » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۹

 

... فاسدی و کاسدیم از تو پدید آمده است

فاسد راه توام کاسد بازار تو

ادیب صابر
 
۴۵۰۶

ادیب صابر » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۹

 

... که هر هوشیار این ستاید همی

نتابم سر از راه عشق و شراب

که عقل این چنین ره نماید همی

ادیب صابر
 
۴۵۰۷

ادیب صابر » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۴

 

... گرز تو تاج در سر هر پادشا شکست

آن کس که با وفای تو راه وفاق جست

آب حیات یافت ز دام هلاک جست ...

ادیب صابر
 
۴۵۰۸

ادیب صابر » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۲۴

 

... بر رای تو مقصور شد از روی حکومت

یک راه حکم باش میان من و گیتی

باشد که ز من قطع کند دست خصومت

ادیب صابر
 
۴۵۰۹

ادیب صابر » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۳۸

 

... آن جهان را مراد باید کرد

راه راه صلاح باید رفت

کار کار معاد باید کرد ...

... مرکب از اعتقاد باید کرد

همه راه صلاح باید رفت

همه قمع فساد باید کرد ...

ادیب صابر
 
۴۵۱۰

ادیب صابر » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۵۲

 

چو راه جوانی سپردم به فسق

به پیری ره توبه باید سپرد ...

ادیب صابر
 
۴۵۱۱

ادیب صابر » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۷۳

 

... ز خوف بی درمی چون رهم دراین ایام

که حال فضل تباه است و راه جود مخوف

بخوان دعای مرا پس بخر ثنای مرا ...

ادیب صابر
 
۴۵۱۲

ادیب صابر » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۷۸

 

... نه همت تو شناسد به بذل مال ملال

نه حشمت تو نماید ز راه عدل عدول

به لطف یک شرر است از ماثر تو اثیر ...

... چو روزگار برآمد چه حاصل و محصول

چو ختم عمر به تن راه یافت ره یابد

بدین فنا و زوال و بدان رسوم و طلول ...

ادیب صابر
 
۴۵۱۳

ادیب صابر » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۹۴

 

شوم به بدرقه لا اله الا الله

ز راه آخرت از خوف خاتمت ایمن

بسند عفو گناه مرا به نزد خدای ...

ادیب صابر
 
۴۵۱۴

ادیب صابر » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۱

 

... دیدم رخ آن که بر زمین ماه من است

وصلش که به راه عشق همراه من است

تاثیر دعاهای سحرگاه من است

ادیب صابر
 
۴۵۱۵

ادیب صابر » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۴

 

... می با تو خورم که هر که می با تو خورد

از راه ملامت به سلامت گذرد

ادیب صابر
 
۴۵۱۶

ادیب صابر » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۷۴

 

گر داد جفای روزگار ای دلخواه

بر موی سیاه من سپیدی را راه

در من به حقارت نتوان کرد نگاه ...

ادیب صابر
 
۴۵۱۷

ادیب صابر » دیوان اشعار » ملحقات » قصاید » شمارهٔ ۲

 

... از هجر او فکند فلک بیخ بی غمی

در عشق او ببست جهان راه زینهار

کردم شمار سوختگان هوای او ...

... چون شاعران نیک معانی بجسته ام

در مدح بی نهایت تو راه اختصار

حاشا اگر ز صدر تو دوری بود مرا ...

ادیب صابر
 
۴۵۱۸

ادیب صابر » دیوان اشعار » ملحقات » قصاید » شمارهٔ ۳

 

... به دست و پایش اندر جلاجل و خلخال

فکنده شور و شغب در میان راهگذر

ز بیم شدت او چشم عقل من شده کور ...

... چو آب تیره نباتیش شور و شورانگیز

چو شوره راه که بوده است سر به سر همه شر

دراو درخت مغیلان کشیده سر به سپهر ...

ادیب صابر
 
۴۵۱۹

ادیب صابر » دیوان اشعار » ملحقات » قصاید » شمارهٔ ۴

 

... رسم به دولت و نعمت رهم ز محنت و بوس

مرا به مجلس عیش و طرب نباشد راه

جز آنگهی که بباشد به مجلس تو جلوس ...

ادیب صابر
 
۴۵۲۰

ادیب صابر » دیوان اشعار » ملحقات » قصاید » شمارهٔ ۷

 

... میان جرم من و عفو خود تو باش حکم

گرم به خدمت شغل قدیم راه نماند

همی زنم به ره مدحت و ثنات قدم ...

ادیب صابر
 
 
۱
۲۲۴
۲۲۵
۲۲۶
۲۲۷
۲۲۸
۱۰۲۲