گنجور

 
۴۳۴۱

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۴۷

 

... همچو دریا خار خارم را جگر می افکند

ناخنی چون موج اگر می بالد از اجزای من

عمر ها شد انفعال از آستانت می کشم ...

بیدل دهلوی
 
۴۳۴۲

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۴۹

 

سوخت چون موج گهر بال تپیدنهای من

عقده دل گشت آخر آرمیدنهای من ...

... تا یکی لغزش تراود از دویدنهای من

وحشتم فال گرفتاریست بیدل همچو موج

نیست بی ایجاد دام از خود رمیدنهای من

بیدل دهلوی
 
۴۳۴۳

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۵۱

 

... سرنگونیهای ماه نو دلیل عبرت است

موج لب خشکی تری دارد چراغ آبگون

هر که را دیدم توانایی به خاک افکنده بود ...

بیدل دهلوی
 
۴۳۴۴

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۵۳

 

... که از نبضم چوتار شمع آتش می جهد بیرون

سواد ا ضطراب موج این توفان نشد روشن

حباب آن به که عینک بشکند در دیده جیحون ...

بیدل دهلوی
 
۴۳۴۵

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۵۶

 

... یک قلم شوق است بیدل کلفت وارستگان

موج عرض تازه رویی دارد از چین جبین

بیدل دهلوی
 
۴۳۴۶

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۵۸

 

... از شمار سبحه زاهد عرق ریز است دین

وضع خاموشی محیط عافیت موج است و بس

از حباب اینجا نفس دارد حصاری آهنین ...

بیدل دهلوی
 
۴۳۴۷

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۶۵

 

... همچو شمع کشته خواباندم علم در استین

با همه الفت چو موج از یکدگر پهلو تهی ست

عالمی زین بحر جوشیده ست رم در استین ...

... جمله قرآن در کنارند و صنم در آستین

دامن افشان بایدت چون موج از این دریا گذشت

چند چون گرداب بندی پیچ و خم در آستین ...

بیدل دهلوی
 
۴۳۴۸

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۷۱

 

... ای ناله همتی ز نهال بلند او

برقی به ماه نو زد و گردی به موج گل

از ابروی اشاره نعل سمند او ...

بیدل دهلوی
 
۴۳۴۹

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۷۴

 

گر از موج گهر نشنیده ای رمز خروش او

بیا شور تبسم بشنو از لعل خموش او ...

بیدل دهلوی
 
۴۳۵۰

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۷۵

 

... سخن آب گشت و عبارتی نشکافت رمز تبسمش

تک وتاز حسرت موج می نرسید تا خط جام او

نه سری که سجده بناکند نه لبی که ترک ثناکند ...

بیدل دهلوی
 
۴۳۵۱

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۷۶

 

... یعنی چو عود سوختنست امتحان او

آن موج تیغش از سر دریا گذشته است

کایینه دارد از دل گوهر فشان او ...

بیدل دهلوی
 
۴۳۵۲

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۷۹

 

... رنگ تو آشفته چوگل در چمن آرزویت

موج تو غلتان چوگهر در طلب گوهر تو

صبح برد تا به کجا پایه ز قطع نفسش ...

بیدل دهلوی
 
۴۳۵۳

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۸۴

 

... به رنگ ماه نو در چشم می گردد نهان ابرو

نه گلشن نرگسی دارد نه دریا موج می آرد

به عالم فتنه می کارد همان چشم و همان ابرو ...

بیدل دهلوی
 
۴۳۵۴

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۸۵

 

بس رشک قامت او سوخت سر تا پای سرو

موج قمری ریخت از خاکستر اجزای سرو

پیکر آزادی و بار تحمل تهمتست ...

بیدل دهلوی
 
۴۳۵۵

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۹۶

 

... دل ادبگه نازست دعوی هوس کم کن

بایدت زدن چون موج پیش این گهر زانو

شوخی تمیز از ما وضع امن نپسندید ...

بیدل دهلوی
 
۴۳۵۶

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۹۷

 

... یارب پی چه راحت گشتم عدوی زانو

بیدل چو موج گوهر در فکر خوبش خشکم

پیشانی ام قدح زد اما به جوی زانو

بیدل دهلوی
 
۴۳۵۷

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۰۹

 

... حیرت بی دست و پایان طلب امروز نیست

موج گوهر بحرها را برکران انداخته

در بساطی کز هجوم بی دماغیهای ناز ...

بیدل دهلوی
 
۴۳۵۸

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۱۵

 

... صدف در بحر هنگام شکر پردازی لعلت

فراهم کرده موج خجلت وگوهر برآورده

فریب موج سیرابی مخور از چشمه احسان

طمع زین آب خلقی را به خشکی تر برآورده ...

بیدل دهلوی
 
۴۳۵۹

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۱۶

 

... بجز تکلیف بیداری مدان ایذای خوابیده

درین وحشتسرا موج گهر هم عبرتی دارد

به پهلو می رود عمری زیان فرسای خوابیده ...

بیدل دهلوی
 
۴۳۶۰

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۱۹

 

... به موی کاسه چینی دل صداست گره

ز موج باز نشد عقده دل گرداب

به کار ما همه دم ناخن آزماست گره ...

بیدل دهلوی
 
 
۱
۲۱۶
۲۱۷
۲۱۸
۲۱۹
۲۲۰
۲۶۳