گنجور

 
۳۴۱

ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۵

 

... که به نزد حکما گشتن از آیات فناست

گشتن حال تو و گشتن چرخ و شب و روز

بر درستی که جهان جای بقا نیست گواست ...

ناصرخسرو
 
۳۴۲

ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۶

 

... اینت گوید کردگار ما همه

چرخ و خاک و آب و باد و آذر است

نیست چیزی هیچ از این گنبد برون ...

ناصرخسرو
 
۳۴۳

ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۳۰

 

... مر آن را که صنعش بدین مکبری است

چه چیز است از این چرخ گردان برون

درین عاقلان را بسی داوری است ...

ناصرخسرو
 
۳۴۴

ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۳۱

 

... مر کوشش و الفنج را رجا نیست

گویند قدیم است چرخ و او را

آغاز نبوده است و انتها نیست ...

... گر هست مر او را فنا و یا نیست

این گردش هموار چرخ ما را

گوید همی این خانه شما نیست ...

ناصرخسرو
 
۳۴۵

ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۳۲

 

مر چرخ را ضرر نیست وز گردشش خبر نیست

عالم یکی درختی است که ش جز بشر ثمر نیست ...

ناصرخسرو
 
۳۴۶

ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۳۳

 

چون در جهان نگه نکنی چون است

کز گشت چرخ دشت چو گردون است

در باغ و راغ مفرش زنگاری ...

... اکنون چو گنج لولوی مکنون است

بر چرخ همچو لاله به دشت اندر

مریخ چون صحیفه پر خون است ...

... گر ماه نو خمیده چو عرجون است

با چرخ پر ستاره نگه کن چون

پر لاله سبزه در خور و مقرون است ...

ناصرخسرو
 
۳۴۷

ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۳۴

 

... گاه تو خوش طبع و گهی خشمنی

سیرت این چرخ همین سیرت است

آنکه تو را محنت او نعمت است ...

ناصرخسرو
 
۳۴۸

ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۳۵

 

هر که گوید که چرخ بی کار است

پیش جانش ز جهل دیوار است ...

... هیچ گردنده ای که بی کار است

چون نکو ننگری که چرخ به روز

چون چو نیل است و شب چو گلزار است ...

... جنبش ما چرا که مختلف است

جنبش چرخ چونکه هموار است

اصل جنبش چرا نگویی چیست ...

... زود دی گشته گیر فردا را

که نه برگشت چرخ مسمار است

خویشتن را به طاعت اندر یاب ...

ناصرخسرو
 
۳۴۹

ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۳۸

 

... این مر آن را جفت نی و آن مر این را یار نیست

مرد دانا بدرشید و چرخ نادان بد کنش

نزد یکدیگر هگرز این هر دو را بازار نیست ...

ناصرخسرو
 
۳۵۰

ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۳۹

 

... یا کسی دیگر مر او را بر کشید

آنکه کرسی ی اوست چرخ ثابتات

جسم بی صانع کجا یابد هگرز ...

ناصرخسرو
 
۳۵۱

ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۴۰

 

... کز فعل بر فنا و ز بنیاد بر بقاست

باقی است چرخ کرده یزدان و شخص تو

فانی است از انکه کرده این بی خرد رحاست ...

ناصرخسرو
 
۳۵۲

ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۴۲

 

... چشم بیناست همانا اگرت گوش کر است

نه همی بینی کاین چرخ کبود از بر ما

بسی از مرغ سبکپرتر و پرنده تر است ...

... نرم چون باد و یا سخت چو خاک و حجر است

اگر آن سخت بود سوده شود چرخ برو

پس دلیل است که آن چیز ازو نرم تر است ...

... نیک بنگر که نه این کار کسی بدنگر است

چرخ را زیر و زبر نیست سوی اهل خرد

آنچ ازو زیر تو آمد دگری را زبر است ...

ناصرخسرو
 
۳۵۳

ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۴۵

 

... مکن امید دور آز دراز

گردش چرخ بین که گریند است

ناصرخسرو
 
۳۵۴

ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۵۰

 

... بنگر که خدای چون به تدبیر

بی آلت چرخ را پی افگند

با پند چو در و شعر حجت ...

ناصرخسرو
 
۳۵۵

ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۵۱

 

از اهل ملک در این خیمه کبود که بود

که ملک ازو نربود این بلند چرخ کبود

هر آنکه بر طلب مال عمر مایه گرفت ...

ناصرخسرو
 
۳۵۶

ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۵۲

 

... من اندر جستن نیکو سخن تن را بفرسودم

سرم زین فخر در حکمت همی بر چرخ ازین ساید

اگر تو سوی حکمت چونت فرمودند بگرایی ...

ناصرخسرو
 
۳۵۷

ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۵۵

 

... چرا گردد به گرد خاک ویران

همی چندین هزار این چرخ آباد

مراد کردگار ما ازین چیست ...

ناصرخسرو
 
۳۵۸

ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۵۹

 

... بر همین قانون که در عالم همی ارکان کنند

طاعت ارکان ببین مر چرخ و انجم را به طبع

تا به طاعت چرخ وانجم شان همی حیوان کنند

چرخ را انجم به سان دست های چابک اند

کز لطافت خاک بی جان را همی با جان کنند ...

ناصرخسرو
 
۳۵۹

ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۶۱

 

... باغ ماننده گردون شود ایدون که ش

زهره از چرخ سحرگه به نظار آید

این چنین بیهده ای نیز مگو با من ...

ناصرخسرو
 
۳۶۰

ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۶۵

 

... بدان که روزی ناگاه رخت بردارد

به زیر چرخ قمر در قرار می نکند

قرارگاه مگر برتر از قمر دارد ...

ناصرخسرو
 
 
۱
۱۶
۱۷
۱۸
۱۹
۲۰
۴۹۲