گنجور

 
۳۲۲۱

هلالی جغتایی » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۴

 

چو لاله سینه من کاش پاره پاره کنند

به داغ های درون یک به یک نظاره کنند ...

هلالی جغتایی
 
۳۲۲۲

هلالی جغتایی » غزلیات » شمارهٔ ۱۷۵

 

... می شوم دیوانه گر نسبت بمجنونم کنید

لاله گون شد خرقه صد چاکم از خوناب اشک

شرح این صورت بشوخ جامه گلگونم کنید ...

هلالی جغتایی
 
۳۲۲۳

هلالی جغتایی » غزلیات » شمارهٔ ۱۷۸

 

... من چرا بر دارم از پای تو سر

خاک گشتم لاله از خاکم دمید

هم چنان داغ تو دارم بر جگر ...

هلالی جغتایی
 
۳۲۲۴

هلالی جغتایی » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۸

 

... ناز را چشم سیه باید و مژگان دراز

از گل و لاله چه حاصل من و آن سرو که هست

همه شوخی و کرشمه همه حسن و همه ناز ...

هلالی جغتایی
 
۳۲۲۵

هلالی جغتایی » غزلیات » شمارهٔ ۲۰۰

 

... بگذارید که می خواهم ازین زار ترش

لاله بر خاک شهید تو جگر گوشه ماست

که برآورده بداغ دل خونین جگرش ...

هلالی جغتایی
 
۳۲۲۶

هلالی جغتایی » غزلیات » شمارهٔ ۲۱۱

 

... هوس دیدن گل نیست هلالی ما را

زین چمن جلوه آن لاله عذارست غرض

هلالی جغتایی
 
۳۲۲۷

هلالی جغتایی » غزلیات » شمارهٔ ۲۱۵

 

... عاشقان عمر چنین میگذرانند دریغ

تازه شد داغ هلالی ز غم لاله رخان

همه داغ دل خونین جگرانند دریغ

هلالی جغتایی
 
۳۲۲۸

هلالی جغتایی » غزلیات » شمارهٔ ۲۲۲

 

... دید آن دو رخ هلالی و آسوده دل نشست

از جست و جوی لاله و از گفت و گوی گل

هلالی جغتایی
 
۳۲۲۹

هلالی جغتایی » غزلیات » شمارهٔ ۲۲۶

 

... در حسرت جواب و سؤال تو بوده ام

جایی که داغ بر ورق لاله دیده ام

آنجا به یاد عارض و خال تو بوده ام ...

هلالی جغتایی
 
۳۲۳۰

هلالی جغتایی » غزلیات » شمارهٔ ۲۳۶

 

... ازین دو روزه حیاتی که هست بیزارم

چو لاله سینه من چاک شد بیا و ببین

که از تو بر دل پر خون چه داغها دارم ...

هلالی جغتایی
 
۳۲۳۱

هلالی جغتایی » غزلیات » شمارهٔ ۲۳۹

 

... چاره ای ساز که من هم دل و جانی دارم

کاش چون لاله دل تنگ مرا بشکافی

تا بدانی که چه سان داغ نهانی دارم ...

هلالی جغتایی
 
۳۲۳۲

هلالی جغتایی » غزلیات » شمارهٔ ۲۵۲

 

مشکل که رود داغت هرگز ز دل چاکم

تا لاله مگر روزی سر بر زند از خاکم

هر روز بخون ریزم آیی و رقیب از پی ...

هلالی جغتایی
 
۳۲۳۳

هلالی جغتایی » غزلیات » شمارهٔ ۲۵۷

 

... از رشک خون غیر که بر دامنت رسد

هر دم ز گریه دامن خود لاله گون کنم

کارم شبی که بی تو بدیوانگی کشد ...

هلالی جغتایی
 
۳۲۳۴

هلالی جغتایی » غزلیات » شمارهٔ ۲۶۲

 

بهار میرسد اما بهار را چه کنم

چو نیست گلرخ من لاله زار را چه کنم

باختیار توانم که راز نگشایم ...

هلالی جغتایی
 
۳۲۳۵

هلالی جغتایی » غزلیات » شمارهٔ ۲۸۲

 

... عید شد خیز هلالی که بعشرتگه باغ

جام گلگون ز کف لاله عذاری گیریم

هلالی جغتایی
 
۳۲۳۶

هلالی جغتایی » غزلیات » شمارهٔ ۳۱۴

 

... که رهگذار غم افتاده است منزل من

بداغ لاله رخان چون برون روم زین باغ

گل دگر ندهد غیر لاله از گل من

مگو که در دل تو زنگ بسته پیکانم ...

هلالی جغتایی
 
۳۲۳۷

هلالی جغتایی » غزلیات » شمارهٔ ۳۲۲

 

شهید عشقم و از خاک من خون داده نم بیرون

وزان نم لاله خونین برآورده علم بیرون

گر از طوف حریم کعبه کویت خبر یابد ...

هلالی جغتایی
 
۳۲۳۸

هلالی جغتایی » غزلیات » شمارهٔ ۳۲۶

 

... گر بدین تشریف لایق نیستم باری ببین

چند بینی لاله و سرو سهی ای باغبان

در سهی قدی نظر کن لاله رخساری ببین

ای که می خواهی نشانم بر سر کویش بیا ...

هلالی جغتایی
 
۳۲۳۹

هلالی جغتایی » غزلیات » شمارهٔ ۳۳۲

 

... چو گفتهای هلالی بوصف تازه گلیست

ز برگ لاله و نسرین کنید دفتر او

هلالی جغتایی
 
۳۲۴۰

هلالی جغتایی » غزلیات » شمارهٔ ۳۳۵

 

... عشق روز افزون من با حسن روز افزون او

داغها دارم بدل چون لاله و نتوان نهفت

کان همه داغ درون پیداست از بیرون او ...

هلالی جغتایی
 
 
۱
۱۶۰
۱۶۱
۱۶۲
۱۶۳
۱۶۴
۳۶۲