کمالالدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۱۴۵ - کتب الی امیر عزّالدّین علی شیر ابن بابویه
... این هفت طاس گردون کاسه کجا برند
دریا که قطره ییست ز دریای طبع تو
نزدیک فیض طبع تو نامش چرا برند ...
کمالالدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۱۴۹ - ایضا له
عصای کلیمست این شعر من
که دریا بخشکی چو ساحل کند
یقین بد مرا کآن هنر نیستش ...
کمالالدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۱۵۰ - ایضا له
... از گریبان صبح بر نکند
جز بعون بنان تو دریا
دامن ابر پر گهر نکند ...
کمالالدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۱۷۱ - وله ایضا
... بنزد خواجه یی گفتند بردی
که دستش طیرۀ دریا و کان بود
چه فرموده اندر آن معرض چه دادت ...
کمالالدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۲۱۱ - وله ایضا
... کز نسبت تفش خنکست آتش سعیر
گر آب هفت دریا ریزند بر سرش
الا به آب دجله نگردد سکون پذیر ...
کمالالدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۲۷۲ - وله ایضا
... مایه از طبع تو اندوزد همی
چشم دریا طبع گوهر بار من
مدح تو همچون شهادت می رود ...
کمالالدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۲۸۱ - و له ایضاً
... با کف در یار تو هر دم زرشک
ابر زند بر رخ دریا تفو
ای ز منی مهر تو مارا مدام ...
کمالالدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۳۱۳ - وله ایضا
... بند قالب ز پای جان بگشای
دست و پایی بزن درین دریا
از خود این لنگر گران بگشای ...
کمالالدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۳۱۵ - وله ایضا
دریا دلا تو آنی کز فیض طبع روشن
گرد سواد شبهت از روی دین بشستی ...
کمالالدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۳۳۰ - وله ایضا
... ز کلک تو در غمزه ها ناتوانی
ز دریا دلی طبع تو هر زمانم
فرستد عقود گهر رایگانی ...
کمالالدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۳۳۶ - ایضاً له
... تاوان آن زبنده ستان گر زیان کنی
دریا و کان چو من بگدایی فتاده اند
از بس که در پراکنی و زرفشان کنی
در باب مردمی نه همانا که ضایعست
هرچ آن بجای بنده و دریا و کان کنی
تقصیرها که بندۀ مخلص همی کند ...
کمالالدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۳۳۸ - و قال ایضاً
... در اضطراب از آن کف همی زند بر کف
که هست دریا از دست تو چو مغبونی
چنان زجود تو کان طیره شد که برناید ...
کمالالدین اسماعیل » ترکیبات » شمارهٔ ۱ - فی نعت سیدالمرسلین و خاتمالنبیین محمدالمصطفی (ص)
... دیدی چراغ را که دهد باد یاوری
دریای وحی را شده غواص جبرییل
جوهر کلام حق و زبان تو جوهری
تو کرده از تواضع درویشی اختیار
وز همت تو یافته دریا توانگری
بر عزم قاب قوسین اندر دمی لطیف ...
... درمعرضی که آتش قهرت زبانه زد
اندر دهان دریا الحق نماند نم
وآنجا که برگشاد زبان آب لطف تو ...
... درسایۀ لواوبدانت افتخارنیست
دریای مدحت توزپهناوری که هست
در وی شناوران سخن راگذار نیست ...
کمالالدین اسماعیل » ترکیبات » شمارهٔ ۲ - و قال ایضا یمدحه
... پیش رای روشنت خورشید چبود شعله یی
نزد طبع درفشانت کیست دریا سفله یی
ای امید مفلسان را بر سخایت اعتماد ...
کمالالدین اسماعیل » ترکیبات » شمارهٔ ۶ - و قال ایضاً یمدح الصّدر رکن الدّین صاعد
... درحلقۀ عبید تو گوهر چو جای یافت
شاید که سر زصحبت دریا و کان بتافت
تا ممکن است صدر جهان سرفراز باد ...
کمالالدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۱۹۳ - وله ایضاً فیه
... هرکجا در غیب پنهان خانه ای
هست در دور کف دریا کشت
هفت دریا کمتر از پیمانه ای
نیست از من سوخته تر در جهان ...
کمالالدین اسماعیل » ترکیبات » شمارهٔ ۷ - و قال ایضاً یمدحه
... جان می کند به هرزه و رسوا همی شود
شوری آب دریا دانی که از چه خاست
از اشک دشمنت که به دریا همی شود
کلک سخن سرای تو بس طرفه صورتیست ...
کمالالدین اسماعیل » ترکیبات » شمارهٔ ۹ - وله یمدح المولی عضد الملّة والدّین عماد الاسلام والمسلمین حسن بن عبد الصمد الخجندی
... گر آمدست بر سر انگشت فرخت
دریا عجب مدار که نی بر سر آورد
شخص هنر چو تربیت خویشتن کند ...
کمالالدین اسماعیل » ترکیبات » شمارهٔ ۱۴ - و قال ایضاً یرثی الصّدر السّعید رکن الدّین مسعود
... شخصی که بر کنار کرم پروریده شد
بر سر همی زنیم چو دریا کف اسف
کزکان جود لعل بدخشان چکیده شد ...
کمالالدین اسماعیل » ملحقات » شمارهٔ ۱۵ - وقال یصنف فصد الممدوح
... یاد من فکر ذو فنون آورد
گفت نی دست خواجه دریاییست
که زموج آزرا زبون آورد ...
... کش قضا خوار و سرنگون آورد
چون فرو برد سر بدین دریا
شاخ مرجان از و برون آورد