برای رفتن شام و وداع شاه شهیدان
ز جمله اسرا نوبت سکینه رسید
ز پشت ناقه عریان فتاد روی زمین
نهاد لب به گلوی بریده شه دین
به گریه گفت که ای جان فدای پیکر تو
که کرده است جدا! ای پدر ز تن سر تو
امان نمیدهدم که نهم بر جراحت بدنت
نه معجزری که ز سر گیرم و کنم کفنت
گشای چشم و نظر کن چگونه از سیلی
شده است صورت طفل یتیم تو نیلی
خوشا به حال علیاکبر و علیاصغر
که در جوار تو افتاده پیکر بیسر
بود سر سفر ای جان من به قربانت
دمی یتیم نوازی کن از یتیمانت
به شام اگر نمیآیی تو ای امام ز من
نما سفارش ما را به شمر ذیالجوشن
ایا غریب صف نینوا خداحافظ
قتیل خنجر شمر دغا خداحافظ
بس است (صامت) از اینجا سخن مگوی دگر
بگو دمی سخن از حال کودکان دگر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
شده است بلبل داود و شاخ گل محراب
فکنده فاخته بر رود و ساخته مضراب؟
یکی سرود سراینده از ستاک سمن
یکی زبور روایت کننده از محراب
نگر که پردر گردید آبگیر بدانکه
[...]
شبی چو روز فراق بتان سیاه و دراز
درازتر ز امید و سیاه تر ز نیاز
ز دور چرخ فرو ایستاده چنبر چرخ
شبم چو چنبر بسته در آخرش آغاز
برآمده ز صحیفه فلک چو شب انجم
[...]
گرفت مشرق و مغرب سوار آتش و آب
ربود حرص امارت قرار آتش و آب
همی شکنجد باد و همی شکافد خاک
به جنبش اندر دود و بخار آتش و آب
به خشگ و تر به جهان دربگشت ناظر عقل
[...]
خری سبوی سرو روده گوش و خم پهلو
کماسه پشت و کدو گردن و تکاو گلو
چو آمد آید با او سبوی و روده و خم
چو شد کماسه رود با وی و تگا و کدو
خری سرش ز خری چون کدوی بیدانه
[...]
زهی بمشرق و مغرب رسیده انعامت
شکوه خطبه وسکه زحشمت نامت
زتست نصرت اسلام از آن فلک خواند است
حسام دولت و دین و علاء اسلامت
بزرگ سایه یزدان و آفتاب ملوک
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.