گنجور

 
سحاب اصفهانی

خسروا صحن فلک ساحت میدان تو باد

گردش گوی خور از لطمهٔ چوگان تو باد

نرسد پای وجودت چو بر اقلیم وجوب

برتر از کون و مکان عالم امکان تو باد

در حریم حرم عیش و طرب مهر و سپهر

دایم این مجمر و آن مجمره گردان تو باد

ماه از شمع وثاق تو پی کسب ضیا

همچو شمع فلک از شمسه ی ایوان تو باد

آب سرچشمه ی حیوان چو بود خاک درت

خضر لب تشنه ی سرچشمه ی حیوان تو باد

نه فلک در صدف آید به محیط کرمت

هر یکی پر گهر از قطره ی احسان تو باد

گلشن عیش بود بزم می و روی نگار

ز آن دو گلشن گل مقصود به دامان تو باد

 
 
 
منوچهری

تا جهان باشد جبار نگهبان تو باد

بخت مطواع تو و چرخ به فرمان تو باد

برکت عمر تو و مال تو و جان تو باد

امر امر تو و سلطان همه سلطان تو باد

مجیرالدین بیلقانی

خسروا! دور فلک سخره فرمان تو باد

طاق گردون گرهی از خم ایوان تو باد

آفتابی که جهان غرقه احسان وی است

جای آسایش او سایه احسان تو باد

جرم مه را که چو نعلی است در آتش هر مه

[...]

خواجوی کرمانی

ای شه ملک ستان ملک جهان زان تو باد

قصر نه پنجره یک غرفه ز ایوان تو باد

شیر این بیشه کش از چشمه ی مهر آب خورست

صید کمتر سگ صید افکن دربان تو باد

چو برین درکشی آن توسن روئین سم را

[...]

عبید زاکانی

تا زمین است زمان تابع فرمان تو باد

گوی گردان فلک در خم چوگان تو باد

والی کشور هفتم که زحل دارد نام

کمترین هندوی چوبک زن ایوان تو باد

شیر گردون که بدو بازوی خورشید قویست

[...]

حافظ

خسروا گوی فلک در خم چوگان تو شد

ساحت کون ومکان عرصهٔ میدان تو باد

زلف خاتون ظفر شیفتهٔ پرچم توست

دیدهٔ فتح ابد عاشق جولان تو باد

ای که انشاء عطارد صفت شوکت توست

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از حافظ
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه