لبت از بس لطیف و شیرین است
دلت از بس گران و سنگین است
دلت آیات کوه فرهاد است
لبت آفات لعل شیرین است
چون فرازد قد و فروزد چهر
دشت شمشاد و باغ نسرین است
روز عالم به عکس کرد سیاه
آفتابی که مطلعش زین است
گر به قتل من آمدی برخیز
مدعای من از تو نیز این است
مگذر از کشتنم به علت ضعف
که سکوتم نشان تمکین است
دست از صید نیم کشته ی خویش
برنداری که بیم نفرین است
عشق و مستوری ای عجب با هم
شرر اندر شعار پشمین است
رفتی آخر صفایی از پی دل
وین خلاف طریقهٔ دین است
این چه تلبیس و این چه طامات است
این چه اسلام و این چه آیین است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به توصیف زیباییهای معشوق میپردازد و تضاد بین ظرافت لبان و سنگینی دل او را مطرح میکند. او لبهای معشوق را لطیف و شیرین میداند و دلش را سنگین و پر از احساسات عمیق توصیف میکند. شاعر از عشق و پیچیدگیهای آن سخن میگوید و اشاره میکند که چگونه این احساسات باعث کشته شدن او میشود، اما او به دلیل سکوتش نشان از تسلیم دارد. در نهایت، شاعر به تضادهای موجود در رفتارها و اعتقادات اشاره میکند و از تناقضهای بین عشق و دین سخن میگوید.
هوش مصنوعی: لب های تو به قدری نرم و خوشمزهاند که دل تو به خاطر سنگینی و عمق احساساتت خیلی سنگین و جدی شده است.
هوش مصنوعی: دل تو مانند آیات کوه فرهاد است که زیبایی و شگفتی خاصی دارد، و لبهایت مانند خطرها و زیباییهای زعفران شیرین هستند.
هوش مصنوعی: وقتی که قامت او را میبینم، زیباییاش مانند دشتهای پر از شمشاد و باغهای پر از گل نسرین است.
هوش مصنوعی: روزگار به گونهای است که دنیا را به رنگ سیاه درآورده، همانطور که آفتاب در اوج خود به روشنی میتابد و این روشنایی از آن نقطهای که در آغاز روز است، نشات میگیرد.
هوش مصنوعی: اگر قصد کشتن من را داری، بایست، زیرا خواسته من از تو نیز همین است.
هوش مصنوعی: از ضعف من گذشته و به خاطر این موضوع مرا نکش، زیرا سکوت من نشاندهندهی تسلیم بودنم است.
هوش مصنوعی: اگر دست از شکار نیمه جان خود برنداری، باید نگران عواقب بدی باشی.
هوش مصنوعی: عشق و پنهانکاری به طور عجیب و غریبی در کنار هم قرار دارند و مانند آتش در زیر یک پوشش پشمی هستند.
هوش مصنوعی: تو برای دل خودت به جایی رفتی که این کار با اصول دین سازگار نیست.
هوش مصنوعی: این چه نوع فریبکاری و چه قاعدهای است که دنبال میشود، این چه نوع دینی و چه نوع اصولی است که مطرح شده؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا جهان است؛ کار او این است
نوش او نیش و مهر او کین است
زآنکه در کویت آفتاب این است
نیم شب چون نماز پیشین است
ای عزیزان بر جهان این است
زهرش اندر گیای شیرین است
بزمهای تو گرچه رنگین است
آنچه بزم مخلد است این است
شیر در کار عشق مسکین است
عشق را بین که با چه تمکین است
نکشد کس کمان عشق به زور
عشق شاه همه سلاطین است
دلم از دلبران بتی بگزید
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.