آن باده که در ملت اسلام حرام است
از دست تو نوشم خود اگر ماه صیام است
کوته نظر ار ماه تمامت به مثل خواند
این نقص بس آنرا که نه از اهل کلام است
طوبی به قدت حیرت و حورا به رخت مات
پیش تو صنوبر که و خورشیدکدام است
بالای ترا پست بود نسبت شمشاد
با آن چم و خم حیف که قاصر ز خرام است
با قامت موزون چه کند سروکه ناچار
همواره به یک پای گرفتار قیام است
یک رشحه ز لعل تو و صد ساغر لبریز
با نشأه وی مستی می را چه دوام است
مگشا سوی گلشن ز قفس بال و پرم را
کز باغ ارم خوشترم این گوشه ی دام است
بر صدر دل از دیر و حرم نیست مقیمی
تا خیل غمت را به صف سینه مقام است
باز از چه کشیدی خط زنگار برابرو
افزون کشی امروزکه تیغت به نیام است
خشک و ترم از آتش دل سوخت صفایی
با عشق چه جای سخن از پخته و خام است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بر من که صبوحی زدهام خرقه حرام است
ای مجلسیان راه خرابات کدام است
هر کس به جهان خرمیی پیش گرفتند
ما را غمت ای ماه پریچهره تمام است
برخیز که در سایهٔ سروی بنشینیم
[...]
ما را چه غم امروز که معشوقه به کام است
عالم به مراد دل و اقبال غلام است
صیدی که دل خلق جهان بود به دامش
المنت لله که امروز به دام است
چون طالع آن نیست که بوسم لب لعلت
[...]
رویت که ازو عالم خوبی بنظام است
چشم بد از و دور یکی ماه تمام است
نی نی غلطم مه که و خورشید چه باشد
خورشید کنیز است ترا ماه غلام است
یک بنده روی رخت غره صبح است
[...]
ما را نه غم ننگ و نه اندیشه نام است
در مذهب ما مذهب ناموس حرام است
گو خلق بدانید که پیوسته فلان را
رخ بر رخ جانانه و لب بر لب جام است
سجاده نشین عارف و دانا نه که عامی است
[...]
چون مستی آن نرگس پر فتنه مدام است
گوش من و بانگ نی و دست من و جام است
گر اختر مقصود به ما خوش نبرآید
ما را رخ زیبای تو ماه تمام است
رخسار تو را لالهٔ دلسوخته هندوست
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.