دل از کسی نرباید بتم به جور و جلادت
که دل خود از پی او می رود به صدق و ارادت
به زیر تیغت اگر صید عشق دستی و پایی
نزد، شگفت مدار از کمال شوق شهادت
به خون خویش حریصم به خاک پایت از آن رو
که کار کشته کوی تو ختم شد به سعادت
کسی که روی تواش قبله نیست با همه کوشش
به اعتقاد من او را درست نیست عبادت
هرآنچه رفت مرا بر سر از شکنج جدایی
اگر ملول نگردی کنم بر تو اعادت
شکیب ما و وفای تو رو نهاد نقصان
چنانچه حسن تو هردم چو عشق ماست زیادت
هزار بار مریضت وفات یافته بودی
نبودی ار ز تو یک ره در انتظار عیادت
مسلم است ز شیرینی کلام که کامم
به شهد شوق تو برداشت دایه روز ولادت
به یک صفایی تنها جفا و جور نزیبد
ترا که با همه مهر و وفاست خصلت و عادت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
کهن شود همه کس را به روزگار ارادت
مگر مرا که همان عشق اولست و زیادت
گرم جواز نباشد به پیشگاه قبولت
کجا روم که نمیرم بر آستان عبادت
مرا به روز قیامت مگر حساب نباشد
[...]
به آستین ملالم مران، که من به ارادت
نهادهام سر طاعت، به آستان عبادت
به کشتگان رهت، برگذر، به رسم زیارت
به خستگان غمت، در نگر، به رسم عیادت
من آن نیم که به تیغ از تو روی برتابم
[...]
منم ز دست تو پا بسته در کمند ارادت
به راه تو سر تسلیم بر زمین عبادت
به درد عشق خوشم با خیال دوست، که گهگه
قدم به پرسش ما مینهد به رسم عیادت
چه میدهند گواهی دو چشم یار به خونم
[...]
قدم به پرسش من رنجه کن به رسم عیادت
که جان نثار قدومت کنم ز روی ارادت
نهادهام سر تسلیم بر ارادت محبوب
که بنده را نبود رسم و راه غیر عبادت
دلا بکوش که خود را کنی نشانه تیرش
[...]
یگانهای در دل میزند به دست ارادت
که جای موکب حسنش ز طرف ماست زیادت
اگر کشاکش زور قضا بود ز دو جانب
میانهٔ من و او نگسلد کمند ارادت
در این ولایت پر شور و فند خانهٔ کنعان
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.