مرا هست امشب بتی درکنار
که رویش گلم در نظر کرده خوار
ز چهرش به مینو مرا نیست میل
ز لعلش به کوثر مرا نیست کار
ز لب غیرت لعل های بدخش
ز زلف آفت مشک های تتار
به رخ داغ گل های باغ بهشت
به بو رشک انفاس باد بهار
شب و روز می آیدم در نظر
دو چهرش دو ماه و دو زلفش دو مار
چنان ماه و ماری که چه شب چه روز
نه این را غروب و نه آن را قرار
چه ماری که با ماه پهلو زده
چه ماهی که با مار دارد جوار
ولی مار او را نباشد گزند
ولی ماه او را نگیرد غبار
چو خاکش به پا سر نهادم و لیک
از این هدیه گشتم بسی شرمسار
جفا همچو صبر منش بی درنگ
وفا همچو مهر منش پایدار
به غم خواری و مهربانی و لطف
چو عهد صفایی دلش استوار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به توصیف یک معشوقه میپردازد که برایش همچون بت و گل زیباست، اما در عین حال در عشق به او دچار مشکل است. او به زیبایی چهره، لبها و موی معشوقه اشاره کرده و احساسات متناقضی را ابراز میکند. شاعر از شور و شوقی که در هر دو روز و شب به معشوقه دارد سخن میگوید و در عین حال به گلی که به پایش گذاشته، شرمساری خود را بیان میکند. در نهایت، او به مفهوم وفا و جفا در رابطه اشاره میکند و بر دل استوار معشوقه تأکید میکند.
هوش مصنوعی: امشب در کناری موجودی دارم که زیباییاش باعث شده است که گل، در مقایسه با او کمارزش و بیاهمیت به نظر بیاید.
هوش مصنوعی: از زیبایی چهرهاش به بهشت تمایل ندارم و از لعلهای او هم به چشمه کوثر نیازی ندارم.
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی و جذابیت چهره یک معشوق اشاره دارد. لبهای سرخ و زیبا همچون لعل و زلفهایش، که با رنگ سیاه و جذاب مانند مشکهای تاتاری ترکیب شدهاند، توصیف میشود. به طور کلی، شاعر زیبایی معشوق را با نمادهایی از طبیعت و جواهرات مقایسه کرده و احساساتی از عشق و شیفتگی را منتقل میکند.
هوش مصنوعی: خوشبو بودن هوای بهار، مانند عطر گلهای زیبای باغ بهشت است که با بوسههایی ملایم، زیبایی و لطافت خاصی به فضا میبخشد.
هوش مصنوعی: هر شب و روز به یاد او میآیم، چهرهاش مانند دو ماه درخشان و زلفهایش چون دو مار زیبا و جذاب است.
هوش مصنوعی: چنانکه ماه و مار در شب و روز دچار تغییر و ناپایداری هستند، نه ماه در غروب آرامش دارد و نه مار در حالت خود سکون مییابد.
هوش مصنوعی: در اینجا به زیبایی مقایسهای بین یک مار و یک ماه انجام شده است. این تصویر به نوعی به همنشینی یا نزدیکی دو پدیدهی متضاد اشاره دارد؛ یکی موجودی خطرناک و دیگر پر از زیبایی و روشنی. این نشاندهندهی تضاد و همزیستی در زندگی است، جایی که ممکن است چیزهای غیرمنتظرهای در کنار هم قرار بگیرند و روابط پیچیدهای به وجود آورند.
هوش مصنوعی: هر چند که دشمنی به او آسیب نمیزند، اما نمیتواند از محبوبیت و زیبایی او کاسته شود.
هوش مصنوعی: من با پا بر روی خاک او گذاشتم، اما از این کار بسیار شرمنده شدم.
هوش مصنوعی: ظلم و بیانتظامی مانند صبر، بیتأخیر و سریع است، و وفا مانند محبت همیشگی و ثابت است.
هوش مصنوعی: دل او با غمخواری و محبت و نیکی پر شده و به همین دلیل به عهد و پیمان خود وفادار است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مرا جود او تازه دارد همی
مگر جودش ابر است و من کشتزار
«مگر» یک سو افکن، که خود هم چنین
بیندیش و دیدهٔ خرد برگمار
ابا برق و با جستن صاعقه
[...]
بیامد موکل بر شهریار
بگفت آنچ بشنید از کشت زار
به از عید نشناسم از روزگار
نه از مدح خسرو به آموزگار
خداوند عالم کزو وقت ما
همه ساله عیدست لیل ونهار
یمین و امین اختر یمن و امن
[...]
جهاندار بخشندهٔ کامکار
خداوند بیچون، پروردگار
بدین خرمی و خوشی روزگار
بدین خوبی و فرخی شهریار
چنان گشت گیتی که ما خواستیم
خدایا تو چشم بدان دور دار
خداوند گار جهان فرخست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.