در آغاز پیری و انجام کار
مرا باز بخت جوان گشت یار
نکو محضری مهربان دلبری
به نامیزد آمد مرا درکنار
در آمد به کاخم بتی ماه روی
بتی کارساز و مهی سازگار
گل اندام و گل بوی و گل پیرهن
گل آگین و گل رنگ و گلگون عذار
به طلعت چو ماهی ولی کام بخش
به قامت چو سروی ولی کامکار
بدن کوه مرمر ولی راهرو
دهن تنگ گوهر ولی باده خوار
به پیکر بهاری ولی بی خزان
به عارض ریاضی ولی بی حصار
دهان خوان نعمت که جانش خورش
زبان کان شکر که شکرش مدار
به گیسویش از عنبر و مشک ننگ
به لیمویش از نار و نارنگ عار
چه نسبت شکر را به مرجان دوست
چه قیمت گهر را به دندان یار
شکر کی شود این چنین شهد ریز
گهر کی بود اینقدر آبدار
صفایی چه غم گر غمم زو فزود
هم او نیز باشد مرا غم گسار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مرا جود او تازه دارد همی
مگر جودش ابر است و من کشتزار
«مگر» یک سو افکن، که خود هم چنین
بیندیش و دیدهٔ خرد برگمار
ابا برق و با جستن صاعقه
[...]
سرِ مایهٔ گوهران این چهار
بر آورده بیرنج و بیروزگار
به از عید نشناسم از روزگار
نه از مدح خسرو به آموزگار
خداوند عالم کزو وقت ما
همه ساله عیدست لیل ونهار
یمین و امین اختر یمن و امن
[...]
جهاندار بخشندهٔ کامکار
خداوند بیچون پروردگار
بدین خرمی و خوشی روزگار
بدین خوبی و فرخی شهریار
چنان گشت گیتی که ما خواستیم
خدایا تو چشم بدان دور دار
خداوند گار جهان فرخست
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.