ای آتش از رخت به درون لاله زار را
صد داغ از بهشت تو بر دل بهار را
گر بر گل تو رخصت نالیدنش دهند
از شوق ناله جان به لب آید هزار را
خاری به دل خلیده مپندار بی جهت
در مرغزار ناله این مرغ زار را
مانی کجاست تا به معانی نظر کند
در طلعت تو صنعت صورت نگار را
ساقی میم از آن لب شیرین چنانکه کرد
مستغنی از شراب و شکر باده خوار را
در دوستی جفای تو سهل است چون کنم
بد عهدی زمانه ناسازگار را
اشک محیط زا چو گذشت از گهر چه فرق
فرقی اگر ز لجه ندانم کنار را
دامن به موج دیده کنم شرم زنده رود
تا جای زیبد این لب جو سرو یار را
ای دل به لعبتی چه درافتی که ترک وی
از یک نگه پیاده کند صد سوار را
تا در صفات یار صفایی نکو رسید
نشناخت سر حکمت پروردگار را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و زیبایی است و احساسات عمیق شاعر را نسبت به معشوق بیان می کند. شاعر به آتش عشق اشاره میکند که بر دل بهار داغ میگذارد و نالههای عاشقانهای را که از شوق در دل دارد، توصیف میکند. او از خاریهای عشق نمیهراسد و نالههای دل را در طبیعت به تصویر میکشد. شاعر به زیبایی ظاهری معشوق و اثر آن بر دل اشاره میکند و از لذت نوشیدن شراب در کنار او میگوید. در پایان، شاعر از بی وفایی زمانه شکایت میکند و به عظمت و حکمت خداوند در آفرینش اشاره دارد. کل این شعر، تجلی احساسات عاشقانه و زیباییشناسی است.
هوش مصنوعی: ای آتش، تو از زیباییات در دل گلستان، نشانههای بسیاری از بهشت را بر دل بهار گذاشتی.
هوش مصنوعی: اگر به گل تو اجازه دهند که ناله کند، به خاطر شوق و اشتیاقش، جان هزار نفر به لب میرسد.
هوش مصنوعی: به دل حساس و آسیبدیدهات فکر نکن که بدون دلیل، صدای ناله این پرنده در دشت را میشنوی.
هوش مصنوعی: کجاست مانی تا زیباییهای چهره تو را تماشا کند و به هنر نقشپردازی در آن بنگرد؟
هوش مصنوعی: ای ساقی! از لبت که شیرینی دارد، بایستی به گونهای بر مستی و آرامش من بیافزایی که از شراب و شکر بینیاز شوم.
هوش مصنوعی: دوست من، اینکه تو در دوستی به من بیوفایی کنی برایم آسان است، اما چگونه میتوانم با زمانهای که هیچ سازگاری نشان نمیدهد کنار بیایم؟
هوش مصنوعی: اگر اشکهایم در دل دریا بریزند، چه تفاوتی دارد که اگر نتوانم لجه را بشناسم، کنار را هم نخواهم دانست؟
هوش مصنوعی: به خاطر زیبایی و جذابیت معشوق، دلم میخواهد که اشکهایم مانند موجی در دامنم جمع شود. شرمنده از زنده رود به خاطر اینکه این لبهای زیبا، شایستهی سرو و یار من است.
هوش مصنوعی: ای دل، چرا به دلخوشیهای زودگذر وابستهای؟ زیبایی کسی میتواند به قدری تأثیرگذار باشد که حتی صد سوار را تنها با یک نگاه از میدان به در کند.
هوش مصنوعی: زمانی که به ویژگیهای محبوب الهی نیکویی و صفا دست یابیم، در آن moment نمیتوانیم عمق و راز حکمت خالق را درک کنیم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
نوروز مهمان شده امشب بهار را
بیدار کن ز خواب به مضراب تار را
دی داد آفتاب سراغ از لب مسیح
در ناخن تو مرهم جان فگار را
بی ناله تو گر همه گیسوی دلبرست
[...]
روی تو سوخته است دل لاله زار را
در غنچه کرده است حصاری بهار را
برده است جستجوی تو آرامش از جهان
از کبک پای کم نبود کوهسار را
ظلم است شستن آیه رحمت به آب تیغ
[...]
نوروز گشت و هر رگ ابری بهار را
دست نوازشیست بسر روزگار را
از بسکه داده باد صبا برگ گل بآب
هر موج گشته شاخ گلی جویبار را
تا جای واکنند کنون بهر گل زدن
[...]
از چاره عاجزم مژه اشکبار را
ساکن چه سان کنم؟ رگ ابر بهار را
نتوان ستردن از دل خون گشته داغ عشق
ناخن عبث مزن، جگر لاله زار را
دایم شمرده از دل روشن ضمیر خوبش
[...]
مانندگربهای که خورد بچگان خویش
خوردند دایگان بچهٔ شیرخوار را
عاشق به لذت لب نانی فروخته
هفتاد سال لذت بوس وکنار را
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.