آن کز جفا آموخت رسم و ره بیداد را
کاش از وفا آموزدت چندی طریق داد را
ما را فتاد این ماجرا، کس را چه باک از رنج ما
از صید پیکان بلا، نبود خبر صیاد را
لعلت که دل یاقوت او، خون جگرها قوت او
البته خونریزی است خو، خونخوار مادرزاد را
آن چشم و آن مژگان نگر، کآمد به خونریزی دگر
صد نیشتر یا بیشتر در کف یکی فصاد را
برقع ز روی دلستان، بردار تا سازی عیان
هم آتش نمرودیان، هم روضهٔ شداد را
از شور آن شیرین شکر، من سینه کندم او کمر
در پا فکندم سر به سر، افسانهٔ فرهاد را
در دل ستانی برده گو، خالش ز زلف وچشم و رو
عاجز نشد شاگرد او، تعلیم صد استاد را
در دام عشق افتاده ام، کاینسان دل ازکف داده ام
شنعت مزن کآماده ام، گه ناله گه فریاد را
عشق است و هرجا سرکشد، چون پادشه لشکر کشد
در بندطاعت درکشد، یک بنده صد آزاد را
از سنگ آمد سخت تر، دل کاندرو نبود اثر
ز آه صفایی کز شرر، مرهم کند پولاد را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به بررسی عشق و دردهای ناشی از آن میپردازد. او به این موضوع اشاره میکند که تجربه جفا و بیرحمی باعث شده تا انسانها در عشق، وفاداری را فراموش کنند. شاعر از رنجهای خود میگوید و این که دیگران، بیخبر از درد او، در حال شکار عشق هستند. او همچنین به زیباییها و سختیهای عشق اشاره دارد و میگوید که عشق مانند پادشاهی است که به راحتی بر قلبها حاکم میشود. در نهایت، شاعر به عمق دردها و جراحتها و همچنین عشق عمیق و غیرقابل کتمان اشاره میکند که هم زمان میتواند آزادی را به بند بکشد.
هوش مصنوعی: شخصی که از بدیها و ظلمها یاد میگیرد، ای کاش کمی از وفا و محبت میآموخت تا بتواند راه حق و انصاف را بهتر بشناسد.
هوش مصنوعی: در این ماجرا ما گرفتار شدهایم، اما هیچکس نگران درد و رنج ما نیست. از درد و مشکلاتی که بر اثر تیر بلا به ما وارد شده، صیاد (خالق مصیبت) خبر ندارد.
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که زیبایی و جذابیت تو از نوعی درد و رنج سرچشمه میگیرد. لعل و یاقوت، سنگهای قیمتی هستند که در اینجا به زیبایی اشاره دارند، و به وضوح نشان میدهند که این زیبایی برای به دست آوردن آن، هزینهای لازم دارد. خونریزی به معنای رنج کشیدن و قربانی کردن است، و از آن میتوان فهمید که برخی زیباییها از طریق درد و رنج حاصل میشوند. به نوعی، این عبارت به رابطهای میان زیبایی و سختیهای درونی اشاره دارد.
هوش مصنوعی: به آن چشم و مژهها توجه کن که با دیدنشان قلبم خونین شده است. مانند نیشترهای فراوان که به جانم مینشیند، درد و عذابی را به وجود میآورند.
هوش مصنوعی: پرده از چهرهی معشوق برافکن تا بتوانی هم آتش نمرود را ببینی و هم بهشتهایی مانند باغ عدن را تماشا کنی.
هوش مصنوعی: از شور و شوق آن شیرین، دلی را چنان شکستهام که او را تا کمر در زمین افکندهام و تمام داستان فرهاد را زنده کردهام.
هوش مصنوعی: در دل عاشقانهات نفوذ کن تا بفهمی که زیباییهای چهرهات و زلف و چشمانت چقدر بر دیگران تأثیر میگذارد. حتی شاگردی که تحت تعلیم صد استاد بوده، از زیبایی تو حیرتزده شده و نمیتواند چیزی برای گفتن داشته باشد.
هوش مصنوعی: در تله عشق گرفتار شدم و دل خود را به راحتی از دست دادهام. مرا آزار نده، چون به سختی آمادهام و هر لحظه ممکن است ناله یا فریاد بزنم.
هوش مصنوعی: عشق قدرتی است که هر کجا ظهور کند، مانند یک پادشاه که لشکری فراوان به همراه دارد، میتواند انسانها را به فرمانبرداری وادار کند. به طوری که یک فرد عاشق میتواند بر صد نفر آزاد تسلط پیدا کند.
هوش مصنوعی: دل سنگی و بیاحساس سختتر از سنگ است، اما از آهی که از دل پاک و صاف برمیخیزد، میتواند حتی یک جسم سخت مثل پولاد را نرم کند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چشم تو از حد می برد با عاشقان بیداد را
از ناله مرغان چه غم آن دل سیه صیاد را
مردم به دور روی تو در گریه اند از آه من
شرطست باران ریختن در موسم گل باد را
گفتی ز بنیاد افکنم آن را که بر من دل نهد
[...]
هر صبحدم پیغام خود گویم به زاری باد را
تا عرض حال دل کند آن سرو حوریزاد را
پیش درش افتادهام بر خاک ره چون بندگان
زین باب دیدم در شرف اسباب پیش افتاد را
گر رفت اشکم در زمین از تربیتهای غمش
[...]
منع کمال از عاشقی جان برادر تا به کی
پندِ پدر مانع نشد رسوای مادرزاد را
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.