کم نسازد جامِ می زنگِ دلِ افگار را
داس صیقل ندرود این سبزهٔ زنگار را
در میان دارد دلِ تنگِ مرا سرگشتگی
بر سرِ این نقطه جولان است این پرگار را
دردسر خواهی کشیدن از هجومِ بلبلان
جلوهگاهِ گل مکن آن گوشهٔ دستار را
در دیارِ ما که کفر و دین ز یک سررشتهاند
سبحه در آغوش گیرد رشتهٔ زنّار را
از نظربازی به مژگانِ سخنپردازِ او
آنچنان گشتم که میفهمم زبانِ مار را!
کار خامان میتوان از پختهگویی ساختن
گرمیِ آتش کند کوته، زبانِ خار را
به که طفل اشکِ خود را رخصتِ بازی دهم
چند دارم در گره این اخترِ سیّار را
بر حریفان چون گوارا نیست صائب طرزِ تو
به که بفرستی به ایران نسخهٔ اشعار را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به نوعی ابراز ناامیدی و دلگیری شاعر از وضعیت زندگی و عشق است. شاعر میگوید که شراب نمیتواند شادی را به دل غمزده او بیاورد و دوستی و عشق در این دنیای پیچیده، پر از تضادهای کفر و دین، برایش دردسرساز شده است. او از بلبلان که به گل مینازند، میخواهد دوری کنند تا دردسرها و چالشها را از سرش دور کنند. شاعر به درک عمیقی از اوضاع و احوال خود رسیده و میداند که در زبان و بیان نیز مثل ماری خطرناک است. در نهایت میگوید که در این مسیر دشوار، تنها تلاش و صبر میتواند او را به آرامش برساند.
هوش مصنوعی: برای بهبود حال دل غمگین و دلشکسته، نیاز است که اثرات منفی و زنگارهای زندگی پاک شود و فقط به سراغ مسکرها برویم؛ چرا که اگر شادابی و زیبایی در زندگی وجود نداشته باشد، دل از امید و نشاط بیبهره خواهد ماند.
هوش مصنوعی: دلِ ناراحت و آشفتهام درگیر یک سردرگمی است و این پرگار، که سمبل دقت و اندازهگیری است، در حال گردش و حرکت بر روی این نقطه مشخص است.
هوش مصنوعی: اگر به گلهای زیبا و دلربا نزدیک شوی و خود را در معرض توجه پرندگان خوشخوان قرار دهی، مشکلات و دردسرهایی برایت به وجود میآید. پس بهتر است از آن مکان خاص دوری کنی.
هوش مصنوعی: در سرزمین ما، کفر و دین به هم مربوط هستند و هیچکدام از دیگری جدا نیستند. در اینجا، انسان میتواند در کنار اعتقادات خود، به باورهای دیگران نیز احترام بگذارد و آنها را در آغوش گیرد.
هوش مصنوعی: به خاطر جاذبه و زیبایی سخنان او آنقدر تحت تاثیر قرار گرفتم که حالا میتوانم حتی زبان مار را هم بفهمم!
هوش مصنوعی: کار نیکان میتواند از سخنوری اندیشیده شود. اما وقتی در سخن، به بیمُرادی و خامی پرداخته شود، باعث میشود که حرارت احساسات کاهش یابد.
هوش مصنوعی: بهتر است که اجازه دهم کودک اشکهایش را با دلخوشی بازی کند، زیرا این اشکها در واقع گرهای از مشکلات و گرفتاریهای من هستند که به ستارهای درخشان اما بیثبات مرتبطند.
هوش مصنوعی: صائب، تو به حریفانت میگویی که طرز شعرهای تو به قدری خوشمزه و دلپذیر است که اصلاً قابل مقایسه با آنها نیست. بهتر است که این اشعار را به ایران بفرستی تا دیگران نیز از زیبایی آنها بهرهمند شوند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
ای ز مقدارت هزاران فخر بیمقدار را
داد گلزار جمالت جان شیرین خار را
ای ملوکان جهان روح بر درگاه تو
در سجودافتادگان و منتظر مر بار را
عقل از عقلی رود هم روح روحی گم کند
[...]
یارب انصافی بده آن شیخ دعوی دار را
تا به خواری ننگرد رندان دردی خوار را
شرع را آزار اهل دل تصور کرده است
زان گرفته پیشه خود شیوه آزار را
طبع بر گنج حقیقت قفل و شرع آمد کلید
[...]
منکه دارم از مژه بر دیده چندین خار را
جمله در چشمم نروبم گر در خمار را
میفروش از لطف بنماید حریفان چاره چیست
بهر می وجه کم و مخموری بسیار را
چرخ پر انجم شود از مکر شیخ اندر سماع
[...]
گر به فانوس خیال آیی چو شمع اغیار را
در سماع آرد رخت صد صورت دیوار را
لاف خوبی گر زند گلزار پیش روی تو
برق حسنت آتش غیرت زند گلزار را
سینهام چون غنچه بس کز داغ غم در تنگ بود
[...]
کاشکی رحمی بُدی آن فتنهگر عیّار را
تا نکردی پیشه خود این همه آزار را
کی در آرد بار دیگر حسن خوبان در نظر
هرکه روزی دیده باشد آنچنان رخسار را
کفر زلفش عروة الوثقای ایمان من است
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.