گر به فانوس خیال آیی چو شمع اغیار را
در سماع آرد رخت صد صورت دیوار را
لاف خوبی گر زند گلزار پیش روی تو
برق حسنت آتش غیرت زند گلزار را
سینهام چون غنچه بس کز داغ غم در تنگ بود
همچو گل صدپاره کردم سینه افکار را
چون شقایق شد سیهدل نرگس مستت ز خون
سرخ از خون چند سازی نرگس خونخوار را
کی شود جوش خریداران کم از بازار تو
چون به از حسنت متاعی نیست این بازار را
دشمنان را گر نباشد دوستی با ما چه غم
دوستی با دشمنان تا چند باشد یار را
پای مقصود تو را اهلی در این دیر کهن
رشته جان دارد بگسل این زنار را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساسات عمیق و عاشقانه شاعر است که به زیبایی و جذابیت معشوقش اشاره میکند. شاعر به تصویر کردن حسرت و شوق خود پرداخته و از تاثیر زیبایی معشوق بر اطرافش صحبت میکند. او سینهاش را با غمهایی که در دل دارد مقایسه کرده و به درد و رنجهای عاشقانهاش اشاره کرده است. همچنین، او به بازار عشق و ضرورت وجود معشوق در زندگیاش میپردازد و حس میکند که هیچ چیز به اندازه زیبایی او در این بازار اهمیت ندارد. در پایان، شاعر به دوست دشمنانش اشاره میکند، و از بیفایده بودن دوستی با آنها ابراز تأسف میکند. در نهایت، او نگران قید و بندهایی است که ممکن است مانع رسیدن به معشوقش شود.
هوش مصنوعی: اگر به دنیای خیال وارد شوی، همانند شمعی که در کنار دیگران میرقصد، میتوانی زیباییهای مختلف و چهرههای گوناگون دیوارها را به خود جذب کنی.
هوش مصنوعی: اگر کسی در کلامش از زیباییهای گلزار (محل گلها) سخن بگوید، در حالی که زیبایی تو در مقابل اوست، باید بدانید که زیبایی تو آنقدر خیرهکننده است که حسادت دیگران را برمیانگیزد و باعث میشود که آنها هم از گلزار (محبت و زیبایی) غافل نشوند.
هوش مصنوعی: دل من همچون غنچهای است که از شدت درد و غم در تنگی و فشار است. مانند گلی که از فشار زیادی پاره میشود، افکارم را نیز تکهتکه کردم.
هوش مصنوعی: وقتی شقایق، که نشانهای از عشق و غم است، سیاهدل میشود، نرگس مستت از خون سرخ شاداب میشود. از خونی که بر دل نرگس خونخوار میریزد، چه فایدهای میتوانی ببری؟
هوش مصنوعی: تعداد خریداران در بازار تو هرگز کم نمیشود، زیرا هیچ کالایی بهتر از زیبایی تو در این بازار وجود ندارد.
هوش مصنوعی: اگر دشمنان با ما دوستی ندارند، پس چه نگرانی وجود دارد که با دشمنان دیگر دوستی کنیم؟ این مسأله برای دوست ما چه اهمیتی دارد؟
هوش مصنوعی: در این مکان قدیمی، به دنبال هدف خود نباش و اجازه نده که وابستگیها و بندهایی که تو را محدود کردهاند، تو را از رسیدن به اهدافت بازدارند. تلاش کن تا این وابستگیها را قطع کنی و به آزادی دست یابی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای ز مقدارت هزاران فخر بیمقدار را
داد گلزار جمالت جان شیرین خار را
ای ملوکان جهان روح بر درگاه تو
در سجودافتادگان و منتظر مر بار را
عقل از عقلی رود هم روح روحی گم کند
[...]
یارب انصافی بده آن شیخ دعوی دار را
تا به خواری ننگرد رندان دردی خوار را
شرع را آزار اهل دل تصور کرده است
زان گرفته پیشه خود شیوه آزار را
طبع بر گنج حقیقت قفل و شرع آمد کلید
[...]
منکه دارم از مژه بر دیده چندین خار را
جمله در چشمم نروبم گر در خمار را
میفروش از لطف بنماید حریفان چاره چیست
بهر می وجه کم و مخموری بسیار را
چرخ پر انجم شود از مکر شیخ اندر سماع
[...]
کاشکی رحمی بُدی آن فتنهگر عیّار را
تا نکردی پیشه خود این همه آزار را
کی در آرد بار دیگر حسن خوبان در نظر
هرکه روزی دیده باشد آنچنان رخسار را
کفر زلفش عروة الوثقای ایمان من است
[...]
یار ما هرگز نیازارد دل اغیار را
گل سراسر آتشست، اما نسوزد خار را
دیگر از بی طاقتی خواهم گریبان چاک زد
چند پوشم سینه ریش و دل افگار را؟
بر من آزرده رحمی کن، خدا را، ای طبیب
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.