فروغ مهر در پیشانی دیوار میبینم
صفای طلعت آیینه از زنگار میبینم
اگر در چاه، اگر در گوشه زندان بود یوسف
ز چشم دوربین من بر سر بازار میبینم
نمیگردد حجاب بینش من پرده ظاهر
که در سر هر چه هر کس دارد از دستار میبینم
فریب دانه نتواند مرا در دام آوردن
که از آغاز هر کار آخر آن کار میبینم
سرانجام دل سرگشته حیرانم چه خواهد شد
که من این نقطه را بسیار بیپرگار میبینم
تو کز اسرار وحدت غافلی اوراق برهم زدن
که من هر غنچه را گنجینه اسرار میبینم
ز چشم اهل غفلت موبهمو خواب پریشان را
دل شبها به نور دیده بیدار میبینم
ز لوح دیده صائب شستهام تا گرد خودبینی
به هر جانب که رو میآورم دیدار میبینم
کدامین شاخ گل صائب هوای گلستان دارد؟
که گل را در کمین رخنه دیوار میبینم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به تماشای زیباییها و رازهای عالم میپردازد. او در پیشانی دیوار نوری را میبیند و از زنگارهای دنیا دوری میجوید. حتی اگر یوسف در بند باشد، او با نگاهی دوربین همه جا را میبیند. شاعر اشاره میکند که حجابها و ظاهر نمیتوانند حقیقت را از او پنهان کنند و از آغاز هر کار، انتهای آن را میداند. او از سرگشتگی دلش نگران است و در نگاهش به جهان، هر گل و غنچهای را متضمن اسراری مییابد. شاعر تأکید میکند که غفلتها و خوابهای پریشان را نمیبیند و در جستجوی زیبایی و حقیقت است. در نهایت، او به انتظاری از زیبایی و جنبههای نهفته زندگی میرسد.
هوش مصنوعی: در دیوار، نوری مانند تابش خورشید را مشاهده میکنم و در آیینه، زیبایی و روشنایی چهرهای را میبینم که از کثیفیها پاک شده است.
هوش مصنوعی: اگر یوسف در چاه یا در زندان هم باشد، من او را از دوربین خودم در بازار میبینم.
هوش مصنوعی: حجاب و مانع دید من، هیچ وقت ظاهر و شکلهای ظاهری نمیشود؛ چون من در اعماق وجود هر فرد، آنچه را که او در دل دارد و در ذهنش میگذرد، میبینم.
هوش مصنوعی: من به راحتی فریب نمیخورم و نمیگذارم که دقیقهای مرا به دام اندازند، چون همواره از ابتدا نتیجه کار را میبینم.
هوش مصنوعی: در نهایت وضعیت دل مضطرب و سردرگمم چه سرنوشتی پیدا خواهد کرد، چون این نقطه را با وجود تمام سردرگمیها و بینظمیها، خیلی واضح میبینم.
هوش مصنوعی: تو که از رمز و راز یگانگی بیخبری، در حالی که من هر گل را مانند گنجینهای از اسرار میشمارم.
هوش مصنوعی: از نگاه افرادی که غافل هستند، من بهطور دقیق خوابهای آشفته را در دل شبها با روشنی چشمان بیدار میبینم.
هوش مصنوعی: چشم خود را از غبار خودخواهی پاک کردهام، به هر طرف که نگاه میکنم، فقط زیبایی و دیدارهای نیکو را میبینم.
هوش مصنوعی: کدامیک از گلها به زیبایی باغ فکر میکند؟ وقتی که من گل را در سایه دیوار میبینم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
منم یا رب در این دولت که روی یار میبینم
فراز سرو سیمینش گلی بر بار میبینم
مگر طوبی برآمد در سرابستان جان من
که بر هر شعبهای مرغی شکرگفتار میبینم
مگر دنیا سر آمد کاین چنین آزاد در جنت
[...]
همیشه نرگس مست تو را بیمار میبینم
ولی در عین بیماریش مردمدار میبینم
جهان میگردد از سودا، سیه بر چشم من هر دم
که چشم نازنینت را چنان بیمار میبینم
ز شربتخانه لطفت دوایی ده که با دردت
[...]
به عشق چشم بیمارت دلم بیمار میبینم
ولی از نوش سیراب لبت تیمار میبینم
همیشه چشم سرمست تو را مخمور مییابم
ولی در عین سرمستی خوش و هشیار میبینم
لب لعلت چو میبوسم حدیثی بازمیگویم
[...]
بهر جا چشم بگشایم جمال یار می بینم
تو گویی صورت یار از در و دیوار می بینم
جهانی عاشق رویش ولیکن رخ ز من تابد
که من در عین بیتابی درو بسیار می بینم
مگر درمان درد من شکیبایی کند ورنه
[...]
نپندارم که دیگر در جهان اغیار میبینم
که در آیینهٔ دل طلعت دلدار میبینم
ز شوق چشم مستانت بر قصد برهمن با شیخ
نه مست عشقم ار یک تن به جا هشیار میبینم
مکن خون در دل مسکین بده ساقی می رنگین
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.