دل به دنیا نگذرد خرد دوراندیش
نشود برق سبکسیر مقید به حشیش
ترک دنیای فرومایه سر همتهاست
ورنه شاهان ز چه همت طلبند از درویش ؟
زاهد خشک که در بوته ریش است نهان
خارپشتی است که در هر سر مو دارد نیش
با عمل دامن تقوی زمناهی چیدن
احتراز سگ مسلخ بود از شاشه خویش !
صائب آرامگهش قلعه فولاد بود
هرکه بیرون ننهد پای ز اندازه خویش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به نکات فلسفی و اخلاقی میپردازد. شاعر به دوراندیشی و عدم وابستگی به دنیای مادی تأکید میکند و میگوید که انسان خردمند نباید به دنیا و زرق و برق آن دل ببندد. او به ترک دنیاهای بیارزش و درک همت واقعی میپردازد و از زاهدی صحبت میکند که ظاهری خشک دارد اما در باطن خویشتنداری و تقوا ندارد. در نهایت، شاعر اشاره میکند که آرامش و محکم بودن در زندگی تنها با محدود کردن خواستهها و رفتارها به اندازه خود امکانپذیر است.
هوش مصنوعی: دل نمیتواند به دنیا وابسته باشد، زیرا خردمند واقعی به چیزهای سطحی و زودگذر اهمیت نمیدهد. انسانی که تفکر عمیق دارد، نباید به راحتی تحت تأثیر خواستههای ناچیز و زودگذر قرار بگیرد.
هوش مصنوعی: ترک کردن دنیا و تفاخر به آن، از نشانههای بلند همتی است. زیرا اگر کسی به بهای قدرت و ثروت به دنبال مقام و موقعیت باشد، در واقع خود را به چیزهای بیارزش وابسته کرده است. این در حالی است که پادشاهان بزرگ، در واقع از درویشان و فقرا، چه توقعی میتوانند داشته باشند؟
هوش مصنوعی: زاهد خشک و متعصب که خود را در ظاهر مومن نشان میدهد، در واقع به مانند خارپشتی است که به ظاهر بیخطر به نظر میرسد، اما درونش پر از نیشهای خطرناک است.
هوش مصنوعی: انجام دادن کارهای نیک و رعایت تقوا، مثل این است که آدم خود را از چیزی بیاهمیت و ناپسند دور نگه دارد، مانند دوری کردن از چیزی که برای او زشت و غیرقابل قبول است.
هوش مصنوعی: صائب محل زندگی او مانند قلعهای محکم و مستحکم است و هر کس که نتواند خود را کنترل کند و از حد و مرز خود فراتر برود، نمیتواند از آنجا خارج شود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا تو آن خیش ببستی به سر اندر، پسرا
بر دلم گشت فزون از عدد ریشهش ریش
ماهرویا، به سر خویش، تو آن خیش مبند
نشنیدی که کند ماه تبه جامهٔ خیش ؟
رزبان تاختنی کرد به شهر از رز خویش
در رز بست به زنجیر و به قفل از پس و پیش
بود یک هفته به نزدیکی بیگانه و خویش
ز آرزوی بچهٔ رز، دل او خسته و ریش
این منم یافته مقصود و مراد دل خویش
با حوادث شده بیگانه و با دولت خویش
وین منم دیده و دل کرده پس از چندین سال
روشن و شاد به دیدار ولینعمت خویش
صدر اسلام عمادالدینْ بوبکر که هست
[...]
گردن افراشتهام بر فلک از طالع خویش
کاین منم با تو گرفته ره صحرا در پیش
عمرها بودهام اندر طلبت چاره کنان
سالها گشتهام از دست تو دستان اندیش
پایم امروز فرورفت به گنجینه کام
[...]
اشتیاقی به مرادی نفروشد درویش
ور بود تشنه جگر چشمهٔ حیوان در پیش
لذت آب ز سیراب نباید پرسید
این سخن خوش بود از تشنه جیحون اندیش
ذوق آن حال کسی راست که از نوش وصال
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.