گر چنین چشم ترم میرآب هامون میشود
رفتهرفته گردبادش بید مجنون میشود
از ضمیر صاف خود گرد تعلق شسته است
قطره در دست صدف زان در مکنون میشود
پیر دیر از خشت خم گر لوح تعلیمش کند
طفل ما در هفته اول فلاطون میشود
بس که دارد بر گلویم اشک خونین کار تنگ
میرساند تا به لب خود را نفس خون میشود
دسترنج کوهکن حاشا که ماند پیش عشق
تیشه فولاد نعل پای گلگون میشود
در دیار ما که رسم بیکلاهی کسوت است
هرکه سر از تاج میپیچد فریدون میشود
خاک خور چون آفتاب و زر به دامن بخش کن
کآنچه در خاکش گذاری رزق قارون میشود
پستهاش گر در شکرریزی چنین بندد کمر
خواب تلخ از دیده بادام بیرون میشود
چون نسوزد دل درون سینه من چون چراغ؟
چهره آیینه از عکس تو گلگون میشود
در دل شب صائب از دل ناله گرمی بکش
لشکر غفلت پریشان زین شبیخون میشود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات عمیق و موقعیتهای انسانی میپردازد. شاعر با تصاویری زنده و استعاری، احساسات پیچیدهای چون عشق، اندوه و تعلق را توصیف میکند. او از حالتهای مختلف زندگی مانند یادگیری، عشق و مواجهه با دشواریها صحبت میکند و نشان میدهد که چگونه این تجارب میتوانند فرد را تغییر دهند. همچنین به تضادها و چالشها در مسیر زندگی اشاره میکند، بهخصوص در زمینههای اجتماعی و انسانی. در نهایت، شعر به تأمل برانگیز بودن زندگی و تأثیرات عاطفی آن پایان میدهد.
هوش مصنوعی: اگر چشمانم به این شدت اشکبار باشد، به تدریج به مانند آبهای هامون میشود و در نهایت، مثل بید مجنون، طوفانی و آشفته میگردد.
هوش مصنوعی: قطرهای که در دست صدف قرار دارد، از تمام وابستگیهای خود پاک شده و به آرامش رسیده است. این قطره به درون خود رجوع میکند و در عمیقترین نقاط وجودش میغلتد.
هوش مصنوعی: اگر راه و روش فرد با تجربهای به دانش و تعلیمات مناسب همراه شود، حتی یک کودک در آغاز یادگیری میتواند به حد و اندازهی افلاطون برسد.
هوش مصنوعی: اشکهای خونین بر گلوی من فشار میآورد و به لبهای من نزدیک میشود، طوری که نفس کشیدن برایم دشوار شده است.
هوش مصنوعی: محصول زحمت و کار سخت یک کوهنورد هرگز نمیتواند در برابر عشق باقی بماند؛ حتی تیشهای از فولاد که برای کارهای سنگین ساخته شده، در برابر پاهای گلین عشق خرد میشود.
هوش مصنوعی: در سرزمین ما، جایی که بیکلاهی و سادهزیستی نشانهٔ اصالت است، هر کسی که از مقام و نشانههای قدرت فاصله بگیرد، به مانند فریدون میشود؛ یعنی به شخصیتی بزرگ و برجسته تبدیل میشود.
هوش مصنوعی: ای خَاک، مانند آفتاب و طلا، به دامن خود نعمت و برکت بده؛ چرا که هر چیزی که در تو بکاریم، روزی بزرگ و باارزشی خواهد شد.
هوش مصنوعی: اگر پستهاش به این اندازه در شکر غرق شود، خواب تلخ از چشمان بادام دور خواهد شد.
هوش مصنوعی: وقتی دل من مثل یک چراغ نسوزد و در آن آتش نگیرد، دیگر چهره آیینه نمیتواند از تصویر تو سرخ و زیبا شود.
هوش مصنوعی: در دل شب، صائب از دلش نالهای میکشد و این ناله مانند لشکری از غفلت است که در نتیجه این حمله، همه چیز را آشفته میکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هردم از عشق تو حال من دگرگون میشود
وز غمت ای دلستان جان را جگر خون میشود
آن عجب نبود که شوریده شوم دیوانهوار
عاقل از عشق تو گر لیلیست مجنون میشود
دوستدار عاشقان تو هم از عشاق تست
[...]
دفع غم دور از تو میل بادهام چون میشود
در دهان چون زهر تلخ و در جگر خون میشود
مست و خندان بر سر عاشق مران بهر خدا
کش عنان اختیار از دست بیرون میشود
همچو شمعم آتشی کز مهر رویت در گرفت
[...]
هردم از شوق لب لعلت دلم خون میشود
صورت حالم ز خون دل دگرگون میشود
تا خطش سر زد ز رخ شد روز غم بر من دراز
موسمی کش روز میکاهد شب افزون میشود
گر حذر داری ز دود آه من حرفی بگو
[...]
از تجرد نور حکمت در دل افزون میشود
خُم چون خالی شد ز می جای فلاطون میشود
صبر بر بیحاصلی میبایدش چون سرو کرد
در ریاض آفرینش هرکه موزون میشود
می چو شد انگور، بیرون آید از زندان خُم
[...]
کارها در آب و خاک فقر وارون میشود
سرو اگر کارند اینجا، بید مجنون میشود!
گر چنین از شوق پابوس تو میبالد به خود
زلف آخر مصرع آن قد موزون میشود
گر خیال آن دهان از دل نیاید در نظر
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.